چالشها و پیامدهای بازگرداندن تحریمهای هستهای برای دولت ترامپ
یک نشریه معتبر آمریکایی در گزارشی با تاکید بر اینکه «بازگرداندن تحریمهای هستهای ایران سازوکاری بسیار پیچیده خواهد بود» به دولت ترامپ نسبت به چالشهای قانونی و دیپلماتیکی که در این زمینه برای دولتش ایجاد میشود هشدار داده است.
نشریه فارن افرز، در گزارشی با تاکید بر اینکه «بازگرداندن تحریمهای هستهای ایران در صورت خروج ترامپ از برجام با چالشهای جدی برای وی همراه خواهد بود»، نوشت: به نظر میرسد دونالد ترامپ در لبه خارج کردن آمریکا از برجام باشد. او در 12 مه (22 اردیبهشت) با ضرب الاجلی برای تمدید تعلیق تحریمهای هستهای ایران روبرو خواهد بود.
با وجود فشارهای امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه و انگلا مرکل، صدراعظم آلمان بر ترامپ برای تمدید این تعلیق به نظر میرسد که ترامپ تصمیم خود را گرفته و قصد امضا کردن آن را ندارد.
منتقدان برجام چه درداخل دولت و چه خارج از آن تصور می کنند اقدام بازگرداندن تحریمهای آمریکا علیه ایران بار دیگر به فلج شدن اقتصاد در ایران منجر خواهد شد.
این فشار به گفته آنها به واشگتن اهرم فشاری میدهد تا در راستای مذاکره برای محدودیت های جدید بر سر برنامه هستهای ایران آن را بکار گیرد؛ اگرچه واقعیت سازوکار تاثیر تحریمها بسیار پیچیدهتر از آن است. فلج شدن اقتصاد ایران تحت تاثیر تحریمهایی که آمریکا وضع کرده بود، در نتیجه تلاشهای دو دولت جورج بوش و باراک اوباما و همراهی کنگره با آنها میسر شد.
بازگرداندن فشار اقتصادی پس از خروج واشنگتن از برجام می تواند حتی چالش بزرگتری ایجاد کند باتوجه به اینکه قاطبه جامعه بینالملل با خروج آمریکا از برجام مخالف است. در این حالت نتیجه میتواند برای ایران برد -برد باشد؛ چراکه هم میتواند از محدودیتهای برجام بر سر برنامه هستهای خود رها شود و هم به بخشی از پیشرفتهای اقتصادی که در اثر برجام حاصل شد، دست یابد.
پیش به سوی هرج و مرج؟
ترامپ پس از خروج از برجام حتما با چالشهای بسیار جدی روبرو خواهد شد نخستین چالش آن است که باید یک سازوکار قانونی برای بازگرداندن تحریمها علیه ایران تعریف شود. تحریمهایی که پیش از امضای برجام ااز سوی آمریکا علیه ایران اعمال شد یکی از پیچیدهترین مجموعه تحریمهایی است که در طول تاریخ عملی شده است و شامل قواعد مختلف ، دهها فرمان اجرایی و نیز صدها صفحه از قوانین فدرال بوده است.
در اجرای برجام دولت اوباما قوانین فدرال را بازنویسی کرد و بیش از 400 مقام، شرکت و نهاد دولتی ایران را از فهرست تحریمهای ایالات متحده حذف کرد.
همچنین دهها صفحه از اطلاعات مربوط به تعریف برجام برای دولتهای خارجی و بخش خصوصی را منتشر کرد.
با وجود اینکه با تمدید نشدن تعلیق تحریمهای ایران، برخی از این تحریمها از طریق قانونی وارد فاز عملی میشود، اما انجام چنین اقدامی بودن اصلاح قوانین و چارچوبهای آمریکا در توضیح تحریمهای بازگردانده شده و بدون انتشار جزئیات راهنمای اجرای آنها در واقع گامی در جهت ایجاد هرج و مرج خواهد بود. بانکهای برجسته و چند ملیتی که به طور مستقیم با دولت آمریکا در تماس هستند ممکن است به طور داوطلبانه دادوستد خود را با ایران متوقف کنند. در حالی که شرکتهای کوچکتر که تحت تاثیر قوانین آمریکا هنوز به طور مستقیم قرار نمیگیرند، میتوانند به طور مستقیم به ادامه روابط خود با ایران در نبود یک قانون مشخص ادامه دهند.
همچنین تعلیق برخی از تحریمهای ایران از جمله تحریم علیه بانک ملی این کشور در 12 مه خاتمه می یابد و برخی دیگر از تحریمها تا اوایل ماه جولای در تعلیق خواهند ماند.
دولت ترامپ با یک چالش قانونی در رابطه با اینکه چگونه تحریمها را علیه افراد نهاد ها و وزارت خانه های ایرانی اعمال کند که در اثر برجام از فهرست تحریم های ایران حذف شدهاند.
این تحریمها شامل اغلب بانکهای ایران،شرکتهای تولید انرژی و همچنین نهادهای دیگر کسب و کار در ایران میشود.
دولتهای بوش و اوباما به این بهانه بسیاری از این افراد و نهادها را تحریم کردند که آنها با برنامه هستهای ایران ارتباط دارند. در حال که اکنون همانطور که مقامات دولت ترامپ نیز اذعان دارند ایران به توافق هسته ای پایبند بوده است؛ بنابر این آمریکا دیگر قادر نخواهد بود تا با چنین توجیهاتی این افراد و نهاد ها را مورد تحریم قرار دهد؛ بنابراین ترامپ باید یک چارچوب قانونی جدید برای بازگرداندن این تحریم ها تعریف کند.
چالش های دیپلماتیک؛
هر اندازه که چالشهای قانونی و نظارتی برای ترامپ و دولتش وجود داشته باشد نمیتوان آنها را با مشکلات و چالش های دیپلماتیک پیش رو مقایسه کرد. میان سالهای 2006 تا 2015 دولتهای بوش و اوباما وارد چند دور مذاکرات عالی با مقامات کشورهای مختلف و شرکتهای عظیم تجاری شدند تا آن ها را برای پیوستن به تحریمهای آمریکا علیه ایران قانع کنند.
در طول این دور از تحریم های گسترده دهها کشور با آمریکا در مسیر ممانعت از تجارت شرکتها و افراد خود با ایران همسو شوند.در صورت خروج آمریکا از برجام دولت ترامپ دیگر این حمایت دیپلماتیک را حتی از سوی متحدان ارایی خود نیز دریافت نخواهد کرد.
شاید بزرگترین چالش دیپلماتیک پیش روی دولت ترامپ را بتوان قانع ساختن دولت های دیگر برای کاهش سهم خرید نفت خهود از ایران دانست.در سال های 2012 تا 2013 اوباما توانست خریداران نفت ایران را به این امر قانع کند که موجب کاهش 50 درصدی فروش نفت ایران شد.از زمان تعلیق تحریم ها در اوایل سال 2016 میزان فروش نفت ایران به 2 میلیون بشکه در روز رسیده است.چین،هند،ژاپن و کره از بزرگترین خریداران نفت ایران هستند.
ترامپ همچنین در اروپا ،جایی که تجارت با ایران از زمان حصول برجام به شدت افزایش یافته است با مشکلات دیپلماتیک جدی رو به رو خواهد شد.از سال 2015 تا 2017 واردات اروپا از ایران با رشدی 800 درصدی مواجه شده است.در همین زمان صادرات اروپا به ایران نیز 5 میلیارد دلار رشد سالانه داشته است.
در حالی که دولتهای اروپایی از سال 2011 تا 2016 از تحریم های نفتی ایران تبعیت کردند اما اکنون ماجرا تمایز دارد و آن اینکه این دولتها دیگر حاضر به همراهی با تحریمهای جدید آمریکا علیه ایران نخواهند بود.این مخالفت با تنشهای اخیر تجاری ایجاد شده میان اتحادیه اروپا و آمریکا و نیز بیتوجهی ترامپ به درخواست الیگارشهای اروپا (مکرون و مرکل) برای ماندن در برجام تشدید خواهد شد.
اعمال فشارهای اقتصادی نیازمند دیپلماسی موفق با دو کشوری است که ترامپ هم اکنون نیز وارد چالشهای قابل ملاحظه ای شده است؛ روسیه و ترکیه. اکنون روسیه در حال سرمایه گذاری گسترده در صنعت انرژی و نفت ایران است. ترکیه نیز میتواند مانند پیش از برجام به عنوان دولتی که به ایران در دور زدن تحریم ها کمک می کند به ایفای نقش بپردازد.
ارسال نظر