به گزارش اکونا پرس،

گرمای تابستان و قطعی گاه به گاه برق و این دغدغه های گرانی و تحریم های آمده نیامده بین المللی  را که تحمل کنیم و گذر شود، این منبرها و تریبون های سخنرانی مسئولین  و مجریان قانونی را نمی توان تحمل کرد و متاسفانه به سمتی هم  در حال حرکت هستیم که هنر حکمرانی و مملکت داری  فقط  در همین بسنده می شودکه حرف بزنند و رگباری همدیگر را متهم به کم کاری و براندازی نظام و دوستی با بیگانه کنند. باورکنید مردم توان عبور از بحران و سختی ها را دارند اما تاب پرحرفی هایِ بی عمل را ندارند و این حجم از حرف و حدیث آنها را بی چار کرده است. دقیقا چه زمانی قرار هست دست از این سخنرانی ها  بردارید و دل به کار و عمل و اقدام بزنید . هر چقدر هم در حال طرح و اجرا و عمل هستید قابل دفاع نیست آن هم برای کشوری که چهل سال از انقلابش می گذرد اما هنوز در امور اقتصادی و رفاهی و بسترسازی فرهنگی لنگ لنگان قدم بر می دارد. بی شک یا راه را به بی راهه رفته ایم یا  این حد از اجرایات، مطلوب کشوری با سبقه ی فرهنگی و اجتماعی ایران نیست. مجلسی که باید مامن امن دادخواهی ها ملت باشد به مکانی برای مطالبات خانوادگی و قومی و قبیله ای نمایندگان تبدیل شده و هر از چند گاهی برای آنکه کمی هم به وظایف خود عمل کنند تذکری می دهند، سوالی می پرسند ، استیضاحی می کنند  و قانونی مقرر می کنند.این هست وضع مجلسی که خانه ملت نام دارد ، آیا نمایندگان مجلس شورای اسلامی با این نام شغلی ثقیلی که دارند از وظایف خود آگاه نیستند که اولین دلیل رای آوری در حوزه ی انتخابی شان حل مسایل و مشکلات مردم بوده است نه سرکار آوردن فلانی و سفارش کردن برای بهمانی.

البته که باید یادآوری شود در طرف دیگر ماجرا دولت و وزرا هستند که رای اعتمادِ شغل و کارشان را از مردم و نمایندگان مجلس گرفته اند و با این حساب باید مستقیم وغیر مستقیم پیگیر امورات مردمی و کشوری باشند که  ناخرسندانه براین بخش هم نقدهایی وارد است. مجال کلام این است که هرچند بین رشته ای و بین حوزه ای عمل کردن هنر مدیریتی ِمطرحی است که امروزه در بحث توسعه پایدار به دنبال آن هستند اما بدون تخصص و دانش در حوزه ی عملکردی دیگری نظر دادن و دخالت کردن ، کردار ناپسندی است که این روزها در کشور با حرف زدن های بیش از اندازه عجین شده است. برای بیشتر ملموس شدن سخن میتوان اشاره کرد به مواردی که این روزها زیاد هم به گوش می رسد و زیاد در رسانه ها به چشم می خورد، برخی از نمایندگان مجلس در صحنی که به وحدت آفرینی ملی معروف و شهره است با بیانات باری به هر جهت خود و ورود به عرصه ای که محدوده ی عملیاتی و اجرایی آنها نیست، فرافکنی می کنند و فاصله ها را بیشتر میکنند؛ برخی از آنان پا را هم فراتر نهاده اند و هم به جای رییس جمهور نظر می دهند، هم به جای وزیر حرف می زنند و هم… تصورکنید در چنین جامعه ای که همه برای هم حرف می زنند و همه به جای هم تصمیم می گیرند چه رخدادهایی را باید انتظار داشت؟ در دو استیضاح اخیر مجلسیان و به گمان در استیضاح سوم که قرار است وزیر آموزش و پرورش مورد سوال قرار گیرد، بعضا نمایندگانی پیگیر و مصر استیضاح شده اند که کمتر تجربه و سوادی در حیطه آموزش و پرورش و در یک کلام  آشنای سند تحول نیستند و نمی توانند هم کارشناس باشند اما خرده بر اجرای سند تحول می گیرند. باورکنید که نمی توان قبل از آنکه پزشک و متخصص شد چاقوی جراحی در دست گرفت و جراحی کرد، آن وقت چگونه می توان در اساسی ترین رکن مملکتی که تعلیم وتربیت است بدون تخصص و دانش وارد شد.

یادآور شوم که جنس دغدغه اولیاء دانش آموزان در مسائل تعلیم و تربیت با بیانات و خواسته های نمایندگان مجلس بسیار فرق دارد و این خرده ی ناهماهنگی بین سواد و مهارت به هیچ عنوان در عرصه حضور خانواده ها در مشارکت های آموزش و پرورشی وجود ندارد و به وجود هم نخواهد آمد. قصد نیست که در این وااسفای اخلاقی و بی اخلاقی موافق و مخالف وزیر آموزش و پرورش شعله ی نظرات را بیشتر کرد و به دفاع یا سرکوب عملکرد محمد بطحایی پرداخت،  بلکه عقیده یادداشت حاضر این است که از فرصت بیش آمده برای پاسخ دهی نمایندگان مجلس در پرداختن به امور آموزشی و پرورشی بهره گرفته شود و یک بار هم که شده آنان به ذی نفعان تعلیم وتربیت پاسخ دهند که تا کنون برای مسائل آموزشی و پرورشی کشور چه کرده اند؟ نماینده ای که به وزیر ایراد تخصیص بودجه ، اجرای سند تحول، پرداخت مطالبات فرهنگیان و معلم زندانی و آسیب های اجتماعی می گیرد، در مقام اول خودش باید پاسخگو باشد و در پاسخگویی به مردم استیضاح شود که تا چه اندازه شرایط را فراهم کرده و تا چه مقدار حامی وزیر آموزش و پرورش دربرنامه ها بوده است. اگر اقدامی از سوی مجلسیان انجام شده است و از آن طرف آموزش و پرورش حرکت رو به جلویی نداشته ، آن وقت است که می توان گفت عجب استیضاح به جا و قدرتمندی قرار است انجام بگیرد.

چقدر این روزها همه حرف میزنند… و کمتر کسی هست که اقدام انقلابی و تحولی کند و به نام این ملت و مشکلاتش خوش اجرا نماید.

مشکل نظام آموزشی این مملکت این نیست که استیضاح وزیر آموزش و پرورش رای بیاورد و یا نیاورد… مسئله اینجاست که دغدغه ی آموزشی و تربیتی نداریم که برای ما  اول مهر با روزهای دیگر سال فرقی ندارد و در این روزهای پرکار ساماندهی مطلوب نیروی انسانی وآماده سازی مدارس برای بازگشایی شکوهمند، برخی از نمایندگان مجلس برای بازخواست مطالبات پنهان خود دست به استیضاح بالاترین مقام سیاستگذار و اجرایی نظام تعلیم وتربیت زده اند…اینجاست که فاصله نظام تعلیم وتربیت کشور با نظام های نوین آموزشی بیشتر از همیشه درک می شود.