سکوت معنادار آموزش و پرورش/باز هم مشکلات معیشتی معلمان
چند روزی است که آموزش و پرورش بیش از گذشته زیر ذره بین مردم رفته است و حالا نه تنها مشکلات معیشتی معلمان، لو رفتن سوالات امتحانی و شهریه مدارس بلکه فروپاشی موازین اخلاقی در مدارس مورد توجه قرار گرفته است.
ماجرای رفتار غیراخلاقی ناظمی در یکی از مدارس غیردولتی غرب تهران واکنشهای متفاوتی به همراه داشت و به حدی انعکاس پیدا کرد که رسانههای خارجی هم همچون همیشه از این موضوع در نظام آموزشی به نفع خود بهره برداری کردند، بعد از رسانهای شدن این اتفاق آموزش و پرورش وارد عمل و موضوع از طریق مقام قضایی هم دنبال شد، اما همچنان موج گمانه زنی و سوالات متعدد درباره این ماجرای هولناک برقرار است؛ سوالاتی از قبیل اینکه چرا نظارت بر کار این معلم و در سطح وسیعتر برای سایر مدارسی که نیروی آزاد دارند، کافی نیست؟
سوالاتی که به دور از حکم صادر کردن برای ماجرای در دست دسترسی مدرسه غرب تهران، زنگ خطر تشدید نظارتها بر مدارس و گزینش نیروی انسانی را به صدا درآورد؛ موضوعی که گویا به اقدامی تشریفاتی در نظام تعلیم و تربیت مبدل شده است و نظارت و گزینش حلقهای مفقوده هستند که باید در آموزش و پرورش، این مکان مورد وثوق هر جامعه، احیا شود، چراکه با گشتی در مدارس غیر دولتی به راحتی متوجه حضور نیروهای آزادی در این مکان ها میشویم که هیچ رابطه استخدامی با وزارت آموزش و پرورش نداشته یا گزینشی از سوی این وزارتخانه انجام نشده است و موضوع جایی هواناک تر می شود که متوجه می شویم برخی مدیران این به اصطلاح مدارس برای اینکه ردپایی از نیروهای آزاد در مدرسه خود به جای نگذارند حقوق ماهیانه این افراد را در پاکت گذاشته و ماه به ماه به آنان می دهند تا این مبالغ در گردش مالی مدارس ثبت نشود.
اکنون بررسیها برای اثبات ادعاها از سوی دادستانی و پزشکی قانونی ادامه دارد و طبق گفته احمد شجاعی رئیس سازمان پزشکی قانونی تعدادی از دانش آموزان برای معاینه روان پزشکی به پزشکی قانونی فرستاده شده اند و درخواستی برای معاینه جسمانی نبوده است؛ همچنین پیش از این عباس جعفری دولت آبادی دادستان تهران از ۱۵ مورد تعرض و بررسی ابعاد مختلف این قضیه خبر داده بود.
نظارتها کجای کار مدارس غیردولتی قرار دارند؟
مدارس غیردولتی انواعی از مدارس هستند که فعالیت خود را دوشادوش مدارس دولتی آغاز کردند و کمک حالی برای نظام تعلیم و تربیت شدند؛ مدارسی که طبق برنامه ششم توسعه باید سهم بیشتری در پوشش تحصیلی دانش آموزان داشته باشند و به نوعی کلید حل بخشی از مشکلات نظام تعلیم و تربیت محسوب میشوند.
با وجود اهمیت مدارس غیردولتی نظارت بر عملکرد دقیق این مدارس جایگاه ویژهای پیدا میکند؛ موضوعی که یکی از اشکالات وارده بر ماجرای مدرسه غرب تهران هم محسوب میشود، چرا که ناظم مدرسه گزینش منطقه محل کار فعلی اش را نداشته است، هرچند ناصر کوهستانی رئیس آموزش و پرورش منطقه ۲ در گفتوگو با خبرنگار حوزه آموزش و پرورش گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران جوان؛ از انجام مراحل اولیه گزینش فرد سخن گفته بود، اما سید محمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش در توئیت خود درباره ماجرای مدرسه غرب تهران از وارد شدن غیر از مجرای قانونی این معلم خبر داده بود.
این موضوع در حالی رقم خورد که طبق ماده ۲۲ و ۲۳ قانون جدید تاسیس و اداره مدارس و مراکز غیردولتی که از دی ماه ۹۵ ضمانت اجرایی پیدا کرده است ضرورت گزینش مدیر و نیروهای غیردولتی الزامی قلمداد میشود.
در این مواد قانونی آمده است:
طبق ماده ۲۲ قانون مدیر مدرسه و مرکز آموزشی و پرورشی غیردولتی به پیشنهاد موسس و تائید و ابلاغ آموزش و پرورش منطقه یا شهرستان میشود و تمدیدآن با درخواست موسس بلامانع است همچنین در تبصره دو این ماده آمده است چنانچه مدیرپیشنهادی، مستخدم رسمی آموزش و پرورش نباشد، تائید صلاحیت او توسط گزینش وزارت آموزش و پرورش الزامی است.
طبق ماده ۲۳ به کارگیری کارکنان مدارس و مراکز اعم از نیروهای آموزشی وپرورشی و اداری و خدماتی براساس ضوابط گزینش آموزش وپرورش و به پیشنهاد مدیر و تائید موسس امکانپذیر است و معرفی کارکنان غیررسمی توسط مدیرجهت اعلام نظرگزینش الزامی است.
قانونی که غبار غفلت بر آن نشسته است
مواد قانون جدید تاسیس و اداره مدارس و مراکز غیردولتی قوانینی کامل و متقن به نظر میرسد، اما انگار از حرف تا عمل این قانون فاصله بسیار دارند همانطور که در ماجرای مدرسه غرب تهران نمونههای این نقض قانون از نبود گزینش ناظم مدرسه تا اقدامات غرب گرایانه یکی از اعضای هیئت موسس مشاهده میشود.
یکی دو روز بعد از بالاگرفتن این حادثه، بالاخره سازمان مدارس غیردولتی سکوت رسانهای در باب این موضوع را شکست و از تشکیل کارگروهی ویژه برای این اتفاق خبر داد که براساس آن مقرر شد تا این کارگروه با حضور در مدرسه و منطقه گزارش لازم برای برخورد قاطع شورای سیاستگذاری، برنامه ریزی و نظارت مرکزی مدارس و مراکز آموزشی غیر دولتی با مسببین تخلف در خصوص اتفاقات مدرسه ارائه کند تا در اسرع وقت جهت برخورد جدی در شورای سیاستگذاری، برنامه ریزی و نظارت مرکزی مدارس و مراکز آموزشی غیر دولتی تصمیم لازم اتخاذ شود؛ البته ناگفته نماند که اطلاع رسانی درباره تشکیل این کارگروه از سوی نهاد مربوطه در غالب یک اطلاعیه بوده و تاکنون هیچ از مسئولان آموزش و پرورشی حاضر به مصاحبه راجع به این موضوع نشده اند.
نیروهای آزاد زیر چتر آموزش و پرورش نیستند؟!
مشاهده قوانین مدارس غیردولتی حاکی از اجرای قوانین نظام آموزش و پرورش برای این معلمان است، اما گویی در نگاه مسئولان آموزش و پرورش شرایط به گونهای دیگر است که در توئیت آقای وزیر بر غیررسمی بودن معلم خاطی تاکید شده است.
فاطمه سعیدی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در گفتوگو با خبرنگار حوزه آموزش و پرورش گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران جوان؛ با اشاره به اینکه باید در جذب نیروهای آزاد توجه و نظارت بیشتری انجام شود تصریح کرد: آموزش و پرورش باید فکری اساسی برای جذب نیرو داشته باشد و علاوه بر گزینشهای معمول تستهای سلامت روان از افراد برای ورود به حرفه معلمی گرفته شود.
وی ادامه داد: حادثه رخ داده در مدرسه غیردولتی غرب تهران نشان از کوتاهی مدارس غیردولتی در جذب نیرو است و این توجیه که نیروی آزاد چنین اقدام قبیحی را انجام داده است کفایت نمیکند، چرا که این نیرو زیر چتر آموزش و پرورش و در نظام تعلیم و تربیت فعالیت میکرده است.
این نماینده مجلس از انحلال مدرسه هم خبر داد موضوعی که هنوز آموزش و پرورشیها نسبت به آن واکنش یا توضیحاتی نداشتند.
پرورشی که میان آموزش در مدارس گم شد
در کنار تمام کمبودهای نظارتی که در آموزش و پرورش به ویژه مدارس غیردولتی مشاهده میشود، خلاء آموزشهای پرورشی و تربیتی به شدت خودنمایی میکند؛ آموزشهایی که اگر ریشه دار و جدی دنبال میشد حالا چندین دانش آموز نوجوان را اسیر آزار جنسی نمیکرد؛ دانش آموزانی که فقط قربانی بد اخلاقیهای به اصطلاح معلمشان نشدند بلکه از نبود مسائل پرورشی هم زخم خوردند که اگر بود دعوت این معلم به مسائل غیر اخلاقی را نمیپذیرفتند.
هرچند بطحایی به مشکلات پرورشی اشاره داشته و معتقد است: موضوع تربیت همچنان در حد شعار باقیمانده است و شاید یکی از دلایل آن محصور شدن فعالیتهای تربیتی به برگزاری نماز جماعت، مراسم و مناسبتهاست و این مسیر انحرافی است.
این صحبتهای آقای وزیر پیش از این هم مطرح شده بود، اما با وجود این، گویی معاونت پرورشی چنته پرباری ندارد که وارد عمل شود و کارهایش را بازمهندسی کند یا اینکه اولویتی برای این موضوع وجود نداشته است.
سکوت آموزشی و پرورشیها در زمان بحران
کمبودها و ضعفها در نظام آموزشی بارها و بارها از سوی افراد متعددی مطرح شده است و آنقدر این افراد زنگ خطر را به صدا درآوردند و پاسخی نشنیدند که از رمق افتادند و حالا نظام آموزشی با کوله باری از نارساییها به تربیت نسلهای آتی میپردازد.
از سکوت معاونتها و مسئولان مربوطه آموزش و پرورشی در زمان بروز بحرانها و مشکلات که بگذریم اولویت نداشتن این نهاد در جامعه مزید بر علت شده است، البته در این میان قدرت چانه زنی محدود آموزش و پرورشیها هم بی تاثیر نبوده است؛ مسئولانی که داعی پیگیریهای مستمر هستند چطور ممکن است گشایشی برای قفلهای مشکلات معاونتهای مربوطه شان نداشته باشند؟
ارسال نظر