نامه تند انجمن فولاد به بورس کالا
آیا بورس کالا ابزار دولت برای قیمتگذاری دستوری نوین شده است؟
انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران طی نامهای انتقادی به مدیرعامل شرکت بورس کالا ایران، اعتراض شدید خود را نسبت به رویه اخیر این شرکت در مواجهه با واحدهای تولیدی و تشکلهای صنفی ابراز داشت.
انجمن فولاد عنوان کرده که بورس کالا، «به لحاظ عدم اطلاعرسانی کارشناسی و در شأن واحدهای تولیدی و همچنین عدم تعامل مناسب با تشکلهای صنفی، یکی از تاریکترین دوران خود را سپری میکند».
انجمن فولاد با طرح پرسشهایی در خصوص شیوه تعیین قیمت پایه عرضه محصولات زنجیره فولاد در بورس کالا، خواستار پاسخ صریح شرکت بورس کالا به این پرسشها شده است. این تشکل صنفی به نارضایتی بخش خصوصی از عملکرد بورس کالا اشاره کرده و پرسیده است که آیا بورس کالا به جای اینکه سازمانی مستقل برای بههمرسانی و تعادل عرضه و تقاضا و کشف قیمت واقعی باشد، به ابزار دولت در قیمتگذاری دستوری نوین تبدیل شده است؟
متن کامل نامه انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران به بورس کالا به شرح زیر است:
جناب آقای دکتر سلطانی نژاد؛ مدیرعامل محترم شرکت بورس کالای ایران
با سلام و احترام
پیرو نامه شماره 861/ص/00 مورخ 18 آبان 1400 که برخلاف رویکرد تعاملی سابق، متاسفانه هیچ پاسخی از سوی آن شرکت به این انجمن واصل نشده است و از آنجا که بورس کالا که می بایست در شفافیت و تعامل حداکثری پیشرو باشد، در شرایط فعلی به لحاظ عدم اطلاع رسانی کارشناسی و در شأن واحدهای تولیدی و همچنین عدم تعامل مناسب با تشکل های صنفی، یکی از تاریک ترین دوران خود را سپری می کند و با عنایت به اینکه متاسفانه در رویکرد وزارت جدید صمت، جلسات مشورتی کمیته تخصصی فولاد با حضور بورس کالا و تشکل های صنفی برگزار نگردیده است، خواهشمند است در راستای مواد 2 و 3 قانون بهبود محیط کسب و کار در جهت روشن شدن ابهامات فعلی در عملکرد بورس کالا به سوالات زیر پاسخ فرمایید:
1- نحوه تعیین قیمت پایه شمش و محصولات فولادی، آهن اسفنجی، کنسانتره و گندله سنگ آهن چگونه است؟ چه مرجعی و متشکل از چه اشخاصی این قیمت ها را تایید کرده اند؟ از چه مراجعی در این خصوص مشورت گرفته می شود؟
2- آیا بر اساس مقررات بالا دستی ناظر بر عرضه در بورس کالا، تعیین قیمت پایه در اختیار عرضه کننده نیست؟ در رویه فعلی بورس کالا، جایگاه عرضه کننده در تعیین قیمت پایه چگونه تعریف شده است؟
3- آیا در تعیین قیمت پایه شمش و محصولات فولادی، بقای شرکت های کوچک و متوسط و لزوم تداوم تولید آن ها در نظر گرفته می شود یا صرفا آسان ترین راهکارها مبتنی بر قیمت های جهانی مد نظر قرار می گیرد؟ به طور مثال با کدام فرمول محاسباتی، یک تولیدکننده شمش می تواند با آهن اسفنجی حدود 9 هزار تومانی، شمش 12 هزار تومانی (کمتر از قیمت قراضه) عرضه کند؟
4- با چه استدلالی برای قیمت شمش و محصولات فولادی حداکثر قیمت پایه تعیین می شود اما هیچ حداقلی برای آن (با توجه به بهای تمام شده تولید عرضه کنندگان کوچک تر) تعیین نمی گردد؟
5- ویژگی های فیزیکی و آنالیز شیمیایی استاندارد (و یا توافق شده) برای هر محصول از زنجیره فولاد چگونه و بر چه اساسی تعیین می شود؟
در پایان ضمن ابراز تاسف از اینکه رویکرد مثبت و تعاملی آن شرکت در طول سال های متمادی فعالیت، در طی یک سال اخیر جای خود را به کم توجهی به نظرات بخش خصوصی و عدم مشورت مستمر با تشکل ها داده است و پیامدهای آن از جمله تعیین غیر شفاف و غیر منصفانه فرمول قیمت های پایه و تغییرات مستمر آن، عدم به روز رسانی و انعطاف لازم در مقررات بورس کالا در خصوص تضامین، تسویه و ... با وجود گسترده تر شدن فعالیت های آن و توجه نکردن به تنوع روش های تولید و تجارت در شرکت های مختلف برای عرضه و معامله در بورس کالا به وضوح قابل مشاهده است و موجب نارضایتی بخش خصوصی از عملکرد بورس کالا شده است، خواهشمند است ضمن پاسخ به سوالات فوق، صراحتا مشخص فرمایید که آیا بورس کالا مقرر است سازمانی مستقل برای به هم رسانی و تعادل عرضه و تقاضا و کشف قیمت واقعی باشد یا ابزار دولت در قیمت گذاری دستوری نوین؟ و یا اساسا قرار است بورس کالا نقش سیاست گذار در تنظیم بازار فولاد را ایفا کند؟
ارسال نظر