پایتختی که مردمش برخلاف دولتش ایرانیها را دوست دارند
گشتی در تلاقی کوهستان و دریا
دنیای سیاست خارجی، خودی و غیرخودی نمیشناسد. وقتی پای منافع و برخی روابط دیپلماتیک خاص به میان میآید، شرایط بهگونهای میشود که هم دولت ارمنستان با ایران رابطه خوبی دارد و هم مردمش ایرانیها را دوست دارند اما دولت جمهوری آذربایجان با ایران شکافهای عمیقی دارد؛ هرچند مردمش ایرانیها را قوم و خویش خود میدانند.
بحث این نیست که بسیاری از این کشورها تا حدود دو قرن پیش جزو کشور ایران بودند و جنگها و عهدنامههایی آنها را از ایران جدا کرد؛ هرچند این جدایی به آنها استقلال نبخشید و به کشور روسیه ضمیمه شدند. بحث اصلی این است که مردم جمهوری آذربایجان، به همان زبان و لهجهای سخن میگویند که جمعیت قابل توجهی از کشور ایران؛ و فرهنگشان هم با ایرانیهای غیر ترکزبان نیز کمتر تفاوتی دارد.
با همهی این وصفها، جمهوری آذربایجان، از همسایگان کشورمان، بزرگترین کشور منطقهی قفقاز و پایتخت آن باکو نیز بزرگترین شهر قفقاز شناخته میشود.
این شهر بندری، بزرگترین شهر و بزرگترین بندر جمهوری آذربایجان است که مردم آن که اکثرا مسلمان هستند و به زبان ترکی حرف میزنند. قدم زدن در شهر باکو – که خیابانهایی از آن به نام شخصیتهایی چون نظامی و شهریار نامگذاری شدهاند - برای ایرانیهایی که با زبان ترکی آشنایی دارند اصلا حس غریبگی ندارد؛ هرچند که موقع همکلام شدن با آنها درمییابیم، واژههای فارسی بسیاری در مکالمهی ترکزبانان ایران وارد شده که درک سخنان ما را گاهی برای آنها دشورا میکند؛ بویژه که متقابلا، واژههای روسی بسیاری هم در زبان آنان ورود یافته که درک سخن آنها را برای ما دشوار میسازد.
به هر حال، کافی است که موقع همکلام شدن با باکوییها، متوجه شوند که ایرانی هستید، حتما با شما چند جملهای صحبت میکنند، نظرتان را دربارهی چند مقولهی کلیدی ازجمله «اردوغان» رییس جمهوری ترکیه و جایگاهش در ذهن شما میپرسند، درنهایت هم خوشحال میشوند اگر در پاسخ بگویید که از دیدار باکو لذت بردهاید.
البته گفته میشود که با کو در چند سال گذشته، پیشرفت محسوسی داشته است؛ هرچند هنوز از نظر شهری نقصهایی دارد؛ ضمن آنکه از ویژگیهای باکو که در وضعیتی شبهجزیرهای قرار دارد، این است که کوهستانی است و این شرایط موجب شده که بسیاری از خیابانها و محلههای آن، در سربالایی و سراشیبی قرار داشته باشند.
از دیدنیهای اصلی باکو، ایچری شَهرَ، بافت قدیمی و کهنِ چند قرن پیش است که در فضای قلعهگونهای حفظ شده است؛ قلعهای که مانند ارگ بم، روی بستری صخرهای و سنگی بنا شده و یادگارهای شروانشاهان را همچنان در خود دارد.
علاوه بر این، از جاذبههای باکو، نوار پارک ساحلی آن است که عصرها و شبها، میزبان بسیاری از اهالی باکو و مسافران است.
به هر حال، دیدن دریای خزر از زاویه و ضلعی دیگر، حس جالبی دارد؛ بویژه وقتی احساس میکنید شاید آبی که دستتان به آن میخورد، ممکن است زمانی ساحل گیلان و مازندران را لمس کرده باشد.
متن و عکس: علیرضا بهرامی - ایسنا
ارسال نظر