گریههای قاتل در بازسازی صحنه قتل +عکس
مرد ۳۵ سالهای که همسر زحمتکش خود را به خاطر یک موضوع بسیار کم اهمیت و شاید «پوچ» به قتل رسانده است، صبح روزگذشته هنگام بازسازی صحنه قتل با چشمانی گریان فریاد زد «همسرتان را دوست داشته باشید!»
ساعت ۲ بامداد روز سه شنبه دهم مهرماه بود که گزارش مرگ یک زن بر اثر اصابت ضربات شیء سخت به ناحیه سر، قاضی ویژه قتل عمد مشهد را به خیابان توس ۶۵ کشاند، جایی که زن ۳۱ ساله با ضربات بی رحمانه چماق، غرق در خون، نقش بر زمین شده بود! بنابراین گزارش، با حضور شبانه قاضی «کاظم میرزایی» در منزل ویلایی نقلی، تحقیقات گسترده قضایی در حالی آغاز شد که «قاتل» گیج و مبهوت به پیکر بی جان همسرش خیره مانده بود و دو فرزند کوچک او نیز در گوشه اتاق اشک میریختند.
این مرد ۳۵ ساله که در پاسخ به سوالات اولیه قاضی ویژه قتل عمد، فهمید هیچ راه گریزی برای انکار ماجرا ندارد، لب به اعتراف گشود و در حالی که بیان میکرد، همسرم را دوست داشتم او زنی نجیب و زحمتکش بود به تشریح جنایت هولناک خود پرداخت و گفت: اوایل شب (دوشنبه) حدود ساعت ۲۰ بود که اولین مشاجره و درگیری بین من و همسرم شروع شد. همسرم برای زنی که کارفرمایش بود روسریهای دستدوز، میدوخت و سپس ریشههای روسری را به شکل خاصی میبافت که از این طریق کمک خرج خانواده بود و بسیاری از هزینههای زندگی ما را تامین میکرد. ما قبلا در جای دیگری اقامت داشتیم تا این که بنا به شرایط خاصی که در زندگی ما پیش آمد مجبور شدیم در این مکان (نجف ۲۹) ساکن شویم. ولی درگیری ما فقط به دلیل دستمزد همسرم شکل گرفت چرا که اوایل شب وقتی آن زن (صاحبکار) روسریهای دوخته شده را از همسرم تحویل گرفت، پولی به او نداد! من که با دیدن این وضعیت، به شدت ناراحت بودم، همسرم را سرزنش کردم که چرا دستمزدش را نگرفت! شاید آن زن دیگر پولی ندهد!
متهم این پرونده جنایی ادامه داد: هرچه از شدت خشم و عصبانیت فریاد میزدم! همسرم مرا به آرامش دعوت میکرد وی گفت: او زن خوبی است! پول کسی را نمیخورد! ولی من اصلا نمیفهمیدم چه میکنم! برای ساعتی خواستم از منزل بیرون بروم، اما جا و مکانی به ذهنم نمیرسید، تا این که همسرم برای دقایقی به داخل حیاط رفت. من که هنوز عصبانی بودم دوباره او را به درون منزل کشاندم و به مشاجرههای لفظی ادامه دادم. بعد از آن بود که چند ضربه با چوب به پهلویش زدم! همسرم گریه میکرد و فریاد میزد! قصدداشتم او را ساکت کنم، میگفتم صدایت بیرون نرود! همسایگان میشنوند و برای ما که تازه به این مکان آمده ایم، خوبیت ندارد! ولی او همچنان از شدت درد، با صدای بلند گریه میکرد تا این که دیگر نفهمیدم چه میکنم! آن قدر عصبانی بودم که حتی متوجه نمیشدم ضربات چماق را چگونه با این شدت بر سر و بدن همسرم میکوبم! زمانی به خود آمدم که او دیگر در این دنیا نبود و خون آلود روی زمین قرار داشت. حالا هم بسیار پشیمانم! و ...
به دنبال اقاریر متهم در صحنه جنایت که تا صبح روز بعد طول کشید، قاضی شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد دستور بازداشت موقت وی را صادر کرد و بدین ترتیب متهم این پرونده مرگبار در اختیار کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار گرفت تا زوایای دیگر این جنایت هولناک نیز مورد بررسیهای کارشناسی قرار گیرد؛ بنابراین گزارش، صبح روز گذشته و پس از تکمیل تحقیقات، این مرد ۳۵ ساله در حالی که حلقههای قانون دستانش را میفشرد توسط کارآگاهان اداره جنایی به محل جنایت هدایت شد تا چگونگی وقوع قتل همسرش را مقابل دوربین قوه قضاییه تشریح کند. «ابراهیم» پا به درون خانهای گذاشت که همسرش چند روز قبل در کنار او و فرزندانش زندگی میکرد، پاهایش سست شد و با چشمانی اشکبار به در و دیوار آن خانه مینگریست! در همین حال دو دختر ۶ و ۹ ساله او که هنوز باور نداشتند چگونه پدرشان با بی رحمی و تنها به خاطر یک عصبانیت آنی، مادرشان را به سینه گورستان فرستاده است، گریه کنان، او را در آغوش گرفتند و بوسیدند! دخترکان که دیگر اشکهای گرم چهره معصومشان را پوشانده بود، در میان هق هق گریه، میگفتند «بابا! کی میآیی!» و مرد جز اشک ریختن پاسخی نداشت! او میگفت: همسرتان را دوست داشته باشید حالا من چگونه به فرزندانم بگویم که قاتل مادرشان هستم!
بنابراین گزارش، دقایقی بعد «ابراهیم» با تفهیم مواد قانونی از سوی قاضی «میرزایی» که مواظب اظهارات خود باشد و حقیقت ماجرا را بیان کند، با تشریح اعترافات گذشته اش افزود: آن شب تقریبا سه بار با همسرم درگیر شدم در اتاق نیمه باز بود و احتمال میدادم دخترانم شاهد این صحنه تلخ هستند، ولی آن قدر عصبانی بودم که نمیفهمیدم چه میکنم! اگر آن شب برای ساعتی به تفریحگاه یا بیرون از منزل میرفتم و خشم خودم را کنترل میکردم دیگر همسرم را از دست نمیدادم! او زنی بسیار سازگار و زحمتکش بود! به طوری که هیچ وقت اختلاف اساسی در زندگی ما رخ نداد! حالا هم بسیار پشیمانم، ولی کاری از دستم ساخته نیست فقط کاش میتوانستم برای لحظهای خشم خودم را کنترل کنم!
شایان ذکر است در آغاز بازسازی صحنه قتل که سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس دایره قتل عمد پلیس آگاهی خراسان رضوی) نیز حضور داشت، کارآگاه بهرامزاده جزئیاتی از محتویات پرونده و اقاریر متهم در پلیس آگاهی را تشریح کرد و در پایان نیز متهم به قتل ۳۵ سالهای که به خاطر «هیچ» همسر ۳۱ ساله اش را با ضربات چماق کشته بود، با صدور قرار بازداشت موقت، از سوی قاضی «کاظم میرزایی» روانه زندان شد تا این پرونده جنایی نیز دیگر مراحل قانونی خود را طی کند.
ارسال نظر