یک مدیر جوان در گفت و گو با اکوناپرس:
ایران به صادرکننده نیروی انسانی تبدیل خواهد شد
مدیر جوان فعال در حوزه نفت و گاز گفت: متاسفانه ایران به یکی از کشورهای صادرکننده نیروی انسانی تبدیل خواهد شد.
مهبد قرایی، مدیر جوان فعال در حوزه نفت و گاز و پالایش و پتروشیمی در گفت و گو با اکوناپرس گفت: ایران،توانایی تولید متریال مربوط به پالایشگاه های نفت و گاز را ندارد. شاید به 5 تا 10 درصد کل کالاهایی که در این زمینه استفاده شود، محدود باشد.
وی ادامه داد: هم به لحاظ دانش علمی و هم به لحاظ اقتصادی در پاره ای از موارد دچار مشکل هستیم. البته باید بگویم از نظر دانش، ایران در این زمینه فعال است. اما وقتی ما هنوز در چاه های نفت جنوب کشور، هنوز تکنولوژی پیش از انقلاب اسلامی را استفاده می کنیم که در کل دنیا منسوخ شده است، دچار مشکل می شویم. چون تکنولوژی جدید در ایران، هزینه بسیاری دارد.
قرایی خاطرنشان کرد: از نظر اقتصادی، ایران توانایی تولید برخی از خط لوله ها را ندارد. شایدیک کارخانه باشد آن هم در اهواز که می تواند به صورت محدود برخی از این لوله ها را تامین کنند و شاید به یک ارگان برسد. اگر بخواهند توانایی تولید را افزایش دهند، مستلزم تامین ماشین آلات و هزینه نیروی انسانی است. اصلا ایران، قابل رقابت با چین و کشورهای دیگر نیست.
این مدیر جوان در ادامه افزود: همه چیز به هم زنجیر وار متصل است و وقتی بخواهد به دست مصرف کننده برسد، آنقدر قیمت بالاست که طرف می گوید می روم وارد می کنم و خیلی هم به صرفه تر می شود تا اینکه بخواهم تولید کنم. من به جرات میگویم که 70-60 درصد شرکت های فعال در این حوزه یا ریزش نیرو داشتند یا تعطیل کرده اند یا فعالیت شان محدود شده است.
قرایی عنوان کرد: اصلا شما تامین و تکنولوژی خوب داشته باشید حالا بحث فروش به کارفرما به وجود می آید. کارفرمای شما شرکت نفت و گاز است. مطالبات شما ممکن است چندین سال بماند. تامین کننده ای که می گوید من سرمایهمیگذارم و متریال را هم تامین کنم وقتی بخواهد آن را بفروشد، بعد از چند سال طلب خود را می تواند وصول کند و مشکلات اساسی پیش می آید. همه منتظر شرایط تحریم هستند. خیلی ها در انبار کالا دارند اما نمی فروشند. شرکت نفت و گاز نقدینگی کمی دارد و اصلا نمیتواند کار را پیش ببرند. پیمانکار هم سرمایه خود را نمی خواباند.
مدیر فعال در حوزه نفت و گاز تاکید کرد: شاید مردم عادی بگویند شرکت های نفت و گاز خیلی خوب هستند. اما از نظر من ورشکسته ترین و پربدهی ترین شرکت ها، نفت و گاز است. فروش اصلی ما صادرات نفتی و غیر نفتی است. فروش نفتی فروش همین بشکه های نفتی است. شاید در زمان دولت احمدی نژاد، به سه و چهار میلیون بشکه در روز هم می رسید. این را در عدد 100-50 دلار ضرب کنید و ببینید چه بودجه کلانی می شود. الان این به یک میلیونیا زیریک میلیون رسیده است. گرچه آقای ترامپ می گوید که من می خواهم این رقم را به صفر برسانم که رسما این اتفاق نمی تواند بیافتد. به راحتی می توانید بودجه را دربیاورید. صادرات غیر نفتییعنی شما قیر و مشتقات و فرآوری شده را صادر کنید.
وی افزود: شما یک شرکت صادرکننده هستید و می خواهید فرآورده ها را صادر کنید. مشتریان آفریقایی و اروپایی خیلی مشتری های خوبی برای مشتقات بودند و ارز هم خوب پرداخت می کردند. وقتی ارز 3000 تومان بود. صادر می کرد، ارز می گرفت و به ایران می آورد و می فروخت و کارخانه را جلو می برد. اما الان اینطور شده است که می گویند شما می خواهید ارز بگیرید و وقتی فروختیدیک میلیون دلار و طرف آفریقای جنوبی از شما قیریا مازول خریده، این رقم را به حساب دوبی پرداخت می کند و شما دیگر آن یک میلیون را به مبلغ 14000 یا 13000 تومان نقد کنید. شما باید وارد سامانه نیمایی کنیدیعنی باید 8000 تومان بفروشید. هزینه تولید کننده بر مبنای 14000 تومان است اما مبلغ 8000 دستش را می گیرد.
این مدیر جوان بیان کرد: بسیاری از افغانستانی هایی که برای کار به ایران می آمدند، از اینجا رفته اند. چون وقتی به ایران آمد، ارزش پولش خیلی بیشتر است و افغانی ارزشش بالاتر است. مگر اینکه فردی به اینجا مهاجرت کرده باشد و 30-20 سال در اینجا زندگی کرده و دیگر جایی برای رفتن نداشته باشد که برود. متاسفانه به نظر من اگر این روند بخواهد ادامه پیدا کند، ایران تبدیل می شود به یکی از کشورهای صادرکننده نیروی انسانی و کارگر. ارزان ترین نیروی کارگری را می توانیم صادر کنیم. فردی می گفت شاید اینطور که بخواهیم پیش برویم، شاید برای ایران هم خوب باشد. کارخانه های اروپایی و آمریکایی و ... بیایند و در ایران کارخانه تاسیس کنند و اینجا فعالیت کنند. رونق می گیرد و کار انجام می شود اما با نیروی ارزان. چون برایش به صرفه تر خواهد بود.
قرایی در پاسخ به این سوال که ایا دولت روحانی توانسته جوانگرایی را در سازمان ها و بدنه دولت نهادینه کند، تاکید کرد: اصلا در سیستم دولتی به نیروی جوان اهمیت نمی دهند. یا اگر هم بدهند، دوست دارند پله به پله جلو بروند. وقتی بخواهند مرحله مرحله پیش ببرند، می بینید جوانی که آمده، 50 سالش شده است و تازه می خواهند به او اهمیت بدهند. در صورتی که برخلاف ایران در کشورهای اروپایی و آمریکایی کار به سن طرف ندارند بلکه علم و دانش و توانایی وی برایشان اهمیت دارد. شاید مرد مسن، کارمند فردی جوان شود. اما در ایران این مورد قابل قبول نیست که فرد مسنی بپذیرد، مدیر جوانی به او امر و نهی کند. سیستمی حاکم است که دست و بال جوان را می بندد و جلوی پیشرفتش را می گیرند. جوان با علم زیادی وارد کار می شود و مدارک خود را با شور و هیجان می گیرد اما اتفاق خوبی نمی افتد. وقتی سیستم اینطور باشد که بگویند اول برو فلان کار کن بعد بیا، همه احترام ها بر اساس جیب و پول طرف شده است. سیستم جوانگرایی بسیار خوب است اگر بتوانیم درست اجرایش کنیم. باید فرهنگسازی شود. افراد باتجربه باشند اما وقتی بخواهند چند شغله باشند، جلوی راه جوان را هم می گیرند.
خبرنگار: رویا علیزاده قرایی
ارسال نظر