نخبه بیکاری که انبار شرکت نفت را جارو میزند!+عکس
دانشجوی دکترای کردستانی که در حال حاضر مشغول جارو کردن سولهای در خوزستان است کلیپی درست کرد و از مسئولان کمک خواست.
به گزارش ،
دانشجوی دکترای منابع آب زیر زمینی پس از آنکه کار مناسبی پیدا نکرد مجبور شد در یک سوله نفتی در خوزستان مشغول به کار شود. صلاح الدین کامرانی مجبور است بیش از ده ساعت در این سوله جارو بزند. متن زیر حاصل گفتوگوی ما با این نابغه است.
* شما کلیپی از خودتان منتشر کردید که به زعم برخی وحشتناک است. وحشتناک از این جهت که شما گفتید با داشتن مدرک دکترای منابع آب شغلتان جارو زدن یک سوله در خوزستان است بیشتر توضیح میدهید؟
کامرانی: این کلیپ کاملا واقعیت دارد و تمام حرف هایم مستند است. متولد ۱۴ مرداد ۶۸ هستم دو سال است که ازدواج کرده ام و فرزندی ندارم و از این بابت خوشحالم، زیرا وجود بچه قطعا مشکلات ما را با این شرایط بیشتر میکرد.
لیسانسم را در رشته زمین شناسی در دانشگاه خوارزمی با رتبه برتر گرفتم. بلافاصله در مقطع فوق لیسانس دانشگاه شیراز پذیرفته شدم در آنجا نیز در رشته منابع آب رتبه برتر را کسب کرده و در مقطع دکترای دانشگاه خوارزمی نیز همین رشته را خواندم و ادامه تحصیل دادم. واقعا فکر میکردم که با داشتن تحصیلات میتوانم شغل خوبی پیدا کنم، اما دریغ از هیچ.
* با این همه تحصیلات نتوانستید شغل مناسبی پیدا کنید؟
کامرانی: من تنها دکترای بومی آبهای زیرزمینی در کردستان هستم. با توجه به مشکلات آب در کشورمان به نظر میرسد این رشته بتواند بسیار استراتژیک باشد. اما من چه در استان کردستان یعنی محل زندگیم و چه در استانهای دیگر مراجعه کردم. چند سال پیش نیز از طرف کشور امریکا فرصت مطالعاتی برای من پیش آمد، اما به دلیل سیاستهای کشور و قطع ارتباط مطالعاتی، این فرصت نیز از دست رفت و من ماندگار شدم.
بارها این سوال برای من پیش میآمد که با توجه به شرایط اقلیمی آیا هیچ جایی برای من وجود ندارد؟ هر جا که میرفتم همه میگفتند قانون قانون است و ما نمیتوانیم از شما استفاده کنیم دیگر عقلم به جایی نمیرسید.
* پس هزینههای تحصیل و زندگی را چه طور تامین میکردید؟
کامرانی: کارگر فصلی بودم، من عادت به کار سخت دارم، در دوران لیسانس در وقتهای بیکاری به عنوان کارگر در ساخت پل شهید همت شرکت میکردم و حقوق کارگری میگرفتم. در دوره فوق لیسانس هم گارسونی میکردم، حتی یادم میآید در دوران دبیرستان فلاکسهای بزرگ آب را پر از بستنی میکردم و به روستاهای اطراف میرفتم و آنها را میفروختم، سختی با زندگی من عجین شده است.
* در حال حاضر چه میکنید؟
کامرانی: بعد از آن که از پیدا کردن کار ناامید شدم به چند نفر از دوستانم رو انداختم آنها هم سولهای نفتی در استان خوزستان را به من معرفی کردند در حال حاضر در آنجا جارو میکشم.
* با این همه تحصیلات؟!
کامرانی: بله هیچ کاری عار نیست، عار آن است که بیکار بنشینم و درآمدی نداشته باشم. اما با این وجود از بی ثمری خسته هستم. من میتوانم کارهای بهتری انجام دهم و توانم بیشتر از یک جارو زن است به شرطی که من دیده شوم.
* درآمدتان چه قدر است؟
کامرانی: درآمدی نداریم روزانه شاید ۵۰ هزار تومان برای ۸ نفر که مشغول به کار هستند دریافت کنیم و این مشکلی است که گریبان بیشتر بچههای کردستان را گرفته است، کار نیست، با وجودی که بچههای کردستانی اکثرا با استعداد و تحصیل کرده هستند و این سبب شده است که آنها برای تامین زندگی یا به شهرهای دیگر مهاجرت کنند و یا اینکه به کارهای پست روی بیاورند. خودم حاضر بودم اگر مرزها باز بو، د. کوله بری کنم تا درآمدی کسب کنم. اما امکان این نیز از بین رفت.
کامرانی: حجم کار بالاست، اما جای خواب داریم و از نظر بهداشتی نیز تا حدی مناسب است، اما حقوق پایین و روزی ۸ هزار تومان درآمد بسیار شرایط سختی است. اما با این حال از این که بیکار نیستم خوشحالم و خدا را شکر میکنم. در حال حاضر نیز از درآمد دوران دانشجویی ام که از راه کارگری به دست آورده ام زندگی میکنم.
* همکارانتان نیز در سوله تحصیل کرده اند؟
کامرانی: نه آنها عاقلتر از من هستند که درس بخوانند و وقت شان را با درس سپری کنند اکثر آنها تحصیلاتشان زیر دیپلم است.
* راههایی که برای پیدا کردن کار طی کردید به نظر خودتان درست بوده است؟
کامرانی: من دانشجوی باهوشی بودم و دکترایم را با وجود سختی در طی سه سال و نیم خواندم. فکر میکردم هر چه قدر زودتر درسم تمام شود زودتر کار پیدا میکنم وقتی تحصیلاتم به پایان رسید به دانشگاه کردستان مراجعه کردم، اما آنها توجهی نکردند به چند دانشگاه دیگر و شرکتهای خصوصی نیز سر زدم آنها نیز دست رد به سینه ام زدند. برای پیدا کردن کار باید بند "پ" داشت که من نداشتم.
* با این شرایط چطور ازدواج کردید:
کامرانی: شرایط ازدواج برایم سخت بود، اما آنقدر خانواده همسرم شرایط راحتی پیش پایم گذاشتند که خدا را شکر در این زمینه به مشکلی برنخوردم. در حال حاضر نیز همسرم دانشجو است و در رشته بهداشت محیط دانشگاه کردستان درس میخواند.
* در حال حاضر هزینههای زندگی و اجاره خانه را چگونه تامین میکنید؟
کامرانی: من در خانهای زندگی میکنم که پدرم اجاره آن را میپردازد جالب است بدانید پدرم کارگر شهرداری است.
* از زمان پخش این کلیپ تا به حال مسئولی با شما تماس داشته است؟
کامرانی: بله امروز آقای جهانگیری خودشان مستقیم با من تماس گرفتند و به من گفتند اولین کسی هستم که با تلفن شخصی شان با من تماس گرفته اند از من خواستند هر چه زودتر به دفترشان بروم و در مورد شرایطم صحبت کنیم امیدوارم این تماس بتواند مشکلات من را حل کند.
ارسال نظر