داستان پر تکرار باغ کشی در کرج
باغ شهر کرج، معروف به باغ فاتح در سالهای نه چندان دور بیش از ۳۰۰ هکتار از فضای مرکز شهر را به خود اختصاص داده بود و به همین واسطه، به تنهایی بار پالایش و تلطیف هوای شهر را بر دوش می کشید اما این خدمت در نظر مدیران شهری ناچیز آمد و به همین دلیل طی چند دهه اخیر هر بار با بهانه ای به جان درختان این منطقه افتاد و باغشهر را به گورستان درختان بدل کرد. چنان که این روزها نه تنها تابلوهای زرد عملیات عمرانی برای شهروندان این منطقه، نویدبخش آبادی شهر نیست بلکه در چشم شان چون اعلامیه مرگ درختانی دیگر است.
باغ شهر کرج، معروف به باغ فاتح در سالهای نه چندان دور بیش از ۳۰۰ هکتار از فضای مرکز شهر را به خود اختصاص داده بود و به همین واسطه، به تنهایی بار پالایش و تلطیف هوای شهر را بر دوش می کشید اما این خدمت در نظر مدیران شهری ناچیز آمد و به همین دلیل طی چند دهه اخیر هر بار با بهانه ای به جان درختان این منطقه افتاد و باغشهر را به گورستان درختان بدل کرد. چنان که این روزها نه تنها تابلوهای زرد عملیات عمرانی برای شهروندان این منطقه، نویدبخش آبادی شهر نیست بلکه در چشم شان چون اعلامیه مرگ درختانی دیگر است.
اکنون کمتر از ۲۰درصد باغ ۳۰۰ هکتاری گذشته باقی مانده و همین امر حساسیت شهروندان کرجی را نسبت به حفظ درختان شهر بالا برده است، چنان که دیگر وسوسه احداث زیرگذر یا وعده حل معضل ترافیک، صدای نارضایتی شان را خاموش نمی کند.
به همین دلیل وقتی هم زمان با روزهای پایانی شهریور، نشانه های آغاز به کار پروژه ای جدید حوالی میدان جمهوری اسلامی آشکار شد آن هم مشروط به قطع 310 اصله دیگر از درختان قدیمی منطقه، مردم و رسانه های محلی نه تنها سکوت نکردند بلکه مجدانه تلاش کردند تا مدیران استانی را از خواب غفلت بیدار کنند و قطار توسعه شهر را به ریل پایداری باز گردانند.
اما واکنش فردین حکیمی مدیرکل حفاظت محیط زیست استان البرز و حمایت تلویحی وی از قطع درختان برای اجرای پروژه، بار دیگر به شهروندان ثابت کرد که مسئولان هرگز یاری گر مردم نیستند.
حکیمی جلوگیری از قطع درختان را مسئولیت مجموعه حفاظت محیط زیست استان ندانست و گفت: " ترافیک شهری در کرج و عدم وجود زیرساختهای مناسب این کلانشهر را نیازمند تعریض(!) کرده است. اجرای پروژههای شهری، کرج را از بنبست ترافیکی خارج میکند."
ترافیک در واقع رمز عملیات قطع حیات درختان است که شهروندان باید از چهره بدون روتوش آن بترسند. شاید به همین دلیل، علیاصغر کمالی زاده، شهردار کرج در ویدیویی که برای تنویر افکار عمومی منتشر کرد، بر این موضوع صحه گذاشت و عنوان کرد که تمام گزینه های موجود برای حل ترافیک این خیابان بررسی شده است و ظاهراً هیچ راهی جز تعریف پروژه نان و آبدار زیرگذر نمیتواند رنج ترافیک را هموار کند.
اظهارنظری که کارشناسان شهری آن را رد می کنند و می گویند احداث این زیرگذر منجر به باز شدن گره ترافیکی منطقه نمیشود و تنها به مسیر شمال به جنوب شهر تغییر مسیر می دهد.
بنابراین حل ریشهای مسئله ترافیک تنها با برنامهریزی برای مسیرهای جایگزین در جهت شمال به جنوب شهر ممکن است، البته در صورتی که اولویت مدیریت شهری هم همچون مردم، حفظ درختان یا به عبارت بهتر ریه های تنفسی شهر باشد که نیست چرا که شهردار کرج در همان ویدیو مدعی شده که اصرار برای حفظ درختان می تواند به آلودگی هوا در منطقه دامن بزنند چرا که این درختان قدرت پالایندگی کافی برای تراکم ترافیک را ندارند در حالی که با احداث زیرگذر اصلا نیاز به پالایش احساس نمی شود. بر اساس این منطق، در یک شهر فرضی بدون ترافیک، نیازی به وجود درختان هم نیست.
پیچیدن نسخه برای حفظ درختان
به نظر میرسد شهردار تمایل دارد راه حل مسائل و چالش های شهری را از روی نوشته های کاغذهای روی میز خود انتخاب کند تا از میان نظرات کارشناسی.
در این بین عده ای معتقدند جابه جایی درختان راهکاری میانه است که هر دو سوی ماجرا را راضی می کند؛ راهکاری که شانس چندانی برای رسیدن به موفقیت ندارد.
پیمان بضاعتی پور، رئیس سازمان سیما منظر و فضای سبز شهرداری کرج درباره جابه جایی درختان مورد بحث می گوید: ۳۱۰ اصله درخت نیاز به جابجایی دارد که بیش از ۱۰۰ اصله قطور و مابقی معمولی هستند. درختان با قطر معمولی مشکلی در جابجایی ندارند اما شانس ادامه حیات درختان قطور بعد از جابجایی کم تر از ۵۰ درصد است.
حسین محمدی، رئیس کمیسیون محیط زیست و سلامت شورای شهر کرج اما معتقد است که تنها در کمتر از ۱۰ درصد درختان مورد نظر، ممکن است نتیجه مطلوب در جابجایی حاصل نشود.
اختلاف نظری که نشان می دهد مسئولان شهری مرتبط حتی در ساده ترین مباحث هم به اشتراک نظر نرسیده اند.
نگرانی از عدم توانایی برای حفظ درختان از یک سو و اضافه شدن پروژه نیمه کاره ای دیگر به کارنامه شهرداری کرج از سوی دیگر، مردم را برای همراهی با تصمیم مدیران شهری در اجرای این پروژه مردد کرده است. به ویژه اینکه شهردار می گوید اجرای پروژه قبلی در شمال میدان جمهوری ضرورت احداث زیر گذر جدید را نمایان کرده است.
با این حساب آیا میتوان گفت که پروژه قبلی موفق بوده است؟ برای فرار از ترافیک شهری چه مسیری باید طی شود؟ آیا احداث این زیرگذر پایان این مسیر است یا ترافیک را به جای دیگری از شهر منتقل می کند ؟ شهروندان نگرانند که مقصد نهایی قطار ساخت و ساز زیرگذرها و روگذرها ناکجاآباد باشد که خوشنودی پیمانکاران و نابودی اصالت، هویت شهری و خاطره جمعی مردم بومی را به دنبال داشته باشد. شاید همین امر منجر به موفقیت کارزار "نه به قطع درختان جهانشهر" شده باشد که در کمتر از سه روز بیش از ۳۰۰۰ امضا از شهروندان معترض به قطع درخت جمع آوری کرده است. کارزاری که می تواند استاندار، مدیرکل حفاظت محیط زیست البرز شهردار، اعضای شورای شهر و شهردار را وادار به پیگیری درخواست عمومی شهروندان و پاسخگویی به رسانه ها کند.
ارسال نظر