الحمدلله آزادی آن قدر هست که رئیس جمهور را دروغگو خطاب کنند
سیدعبدالجواد موسوی - رحیم پور ازغدی که این روزها به شدت علیه دولت و شخص حسن روحانی فعال است در تازه ترین اظهاراتش رئیس دولت دوازدهم را به صراحت دروغگو خطاب کرده است.
خب، الحمدلله آزادی آن قدر هست که کسی رئیس جمهور منتخب را دروغگو خطاب کند و بر خلاف سال های قبل تاوان سنگینی بابت این اتهام پرداخت نکند. هنوز از خاطر نبرده ایم فرجام کسی را که گفت ما با پدیده ای مواجهیم که در دوربین زل می زند و سیاه را سفید جلوه می دهد. تا این جای ماجرا مشکل خاصی نیست. یعنی نمی توان از آقای رحیم پور ازغدی توقع داشت چنین سخن نگوید. رحیم پور و دوستانش به حکم از کوزه همان برون تراود که در اوست باید هم با چنین ادبیاتی سخن بگویند اما آقای رحیم پور باید تکلیف خودش را روشن کند. ایشان یا منتقدی مستقل و آزاداندیش است که اگر چنین ادعایی دارد باید به من و شما پاسخ دهد چرا در آن هشت سال کذایی حتی یک بار در مقابل معجزه هزاره سوم چنین موضعی اتخاذ نکرد؟ آیا هاله نور و دعاوی ای از این دست و آمارهای عجیب و غریبی که عالم و آدم در صحتش تردید داشتند جای اعتراض نداشت؟ ایشان که امروز در مقابل موضع رئیس جمهور در قبال اسلامی کردن علوم این چنین برآشفته می شود و منتخب مردم را به بی سوادی متهم می کند چطور در مقابل وهن صریح احمدی نژاد نسبت به ساحت مقدس بقیه الله اعظم لب از لب نگشود و ترجیح داد به جای اعتراض به رئیس جمهور محبوبش کماکان به اصلاح طلبان دشنام بگوید و هم چنان قدر بیند و بر صدر نشیند؟ اصلا فرض را بر این می گذاریم جناب رحیم پور چنان که مدعی است ولایت مدار است. در این صورت حق نداریم از ایشان بپرسیم ناراحتی رهبرانقلاب را از دروغگو خواندن رئیس دولت نهم چگونه توجیه می کند؟
آیا از خاطر برده اند رهبرانقلاب با چه لحن گلایه آمیزی فرمودند: صراحتا رئیس جمهور قانونی مملکت را دروغگو خطاب کردند! عنایت بفرمایید که رهبر انقلاب نگفتند: احمدی نژاد را دروغگو خطاب کردید، گفتند چرا رئیس جمهور قانونی کشور را دروغگو خطاب کردید! عملکرد هرکسی را با میزان دعوی او می سنجند، ما که مثل ایشان و دوستانشان دعوی دینداری و ولایتمداری نداریم اما ایشان و نظائر ایشان باید پاسخ دهند چرا علیرغم این همه ادعا خلاف گفته خود عمل می کنند.
اگر رئیس جمهور متهم است چرا در خلوت و جلوت سخنش یکسان نیست این دوستان متهمند چرا به دعاوی آشکار خود نیز پایبند نیستند و هر لحظه به رنگی در می آیند. آقای رحیم پور بسیار ادعای فضل و سواد دارد اما با همان ادبیاتی سخن می گوید که رائفی پور و حسن عباسی. و من مانده ام اگر قرار بود آقای رحیم پور جا پای این بزرگان بگذارد چه نیازی بود به آن همه فقه خواندن و سرک کشیدن به حوزه کلام. همین جور کتره ای درباره شاهنامه و یونسکو و ترافیک و سند 2030 و آرماگدون و علوم انسانی و حقوق بین الملل و کارتن بل و سباستین و لایه اوزون و موتزارت و فوتبال و رسانه و کشک بادمجان حرف زدن نه نیازی به فقه خواندن دارد و نه عمر تلف کردن در حوزه کلام. کافی است مقدار زیادی اعتماد به نفس داشته باشی و در ضمن از هرچه مردم دوست دارند بدت بیاید. همین. حالا می توانی چشم هایت را ببندی و دهانت را باز کنی و ظرف چند دقیقه به یکی از پرمخاطب ترین فاضلان دنیای مجازی بدل شوی و از یاد ببری: شرمنده رهروی که عمل بر مجاز کرد.
نمیدانم چرا به نظر من رحیم پور و مرتضوی خیلی بهم شباهت دارند.