آقایان تبلیغات چی شهری ما هویج نیستیم!
مهرداد ابراهیمیان- فعال رسانه ای
اگر درست به خاطر داشته باشم تقریبا اوایل دوران شهرداری کرباسچی بود که زیباسازی شهرداری تهران واقعا به نقش و رسالت واقعی خود در مورد زیبا سازی عمل کرد به طوری که شهروندان تهرانی در مورد المان های شهری و حتی فضای سبز شهری حس خوشایند مدرنیته کلان شهرها را تجربه می کردند و در همین دوران بود که هنوز آلودگی های بصری و بمباران های اطلاع رسانی و تبلیغاتی آغاز نشده بود. بماند که حتی پلیس راهور در داخل و خارج کلان شهرها خودروهای کار پر نقش و نگار و رنگ آمیزی شده جاده ها را به جهت آلودگی بصری و ایجاد حواس پرتی حین رانندگی جریمه و حتی توقیف می کرد .
و بالاخره همین مدرنیته زیباسازی بلای جان زیبایی های جدید شهر و حتی فضای سبز شد از هر گوشه و کنار شهر تهران بیلبورد تبلیغاتی و اطلاع رسانی مثل قارچ سر برمی آورد : بیلبورد ، تلویزیون شهری، استند ، بادبانی ، چلنیوم ، سه بعدی ، ال ای دی ، لایت باکس و ...... و حتی اتوبوس های شهری بر خلاف قوانین گذشته پلیس راهنمایی و رانندگی کلا به تابلوهای تبلیغاتی سیار پر زرق و برق تبدیل شد ! چه می شود کرد صنعت تبلیغات رونق داشت و هزینه های کلان شهرها مدام در حال افزایش مستمر .......
گلایه کارشناسان تا آنجا پیش رفت که ساماندهی تابلوهای تبلیغاتی به آرزوی شهروندان تبدیل شد و از کارشناسان شهری اصرار و از سرمایه گذاران و حامیان آنها انکار !
البته بی انصافی است اگر ایده زیبا سازی بصری کلان شهر تهران با استفاده از آثار هنری و جملات زیبای بزرگان دینی و مذهبی را نادیده بگیریم ولی کماکان صاحبان صنعت تبلیغات هنوز به حملات خود به اندک فضاهای باقی مانده قابل نصب بیلبورد ادامه می دهند و باز هم کافی است تا یک بار خسته از کار روزانه مسیرتان به یک بزرگراه شهری در هر کلان شهری خورده باشد و با انواع و اقسام تبلیغات و اطلاع رسانی ها از پوشک و شهر فرش گرفته تا خودروسازهای نالان از ورشکستگی اقتصادی مواجه نشوید گویی هزینه های هنگفت میلیاردی این تابلوهای تبلیغاتی را صلواتی پرداخت می کنند!
جالب اینجا است که سایر سازمان های خدمات دهنده شهری مثل آب و برق و گاز هم به استناد ضرورت اطلاع رسانی در شرایط بحران به جمع تولید کنندگان محتوا و حتی نصابان انواع و اقسام تابلوهای تبلیغاتی تبدیل شده اند و سعی می کنند از حداکثر توان فضا های در اختیار خود برای اجرای استراتژی های حل بحران سازمانی استفاده کنند .
نکته مشترک همه تابلوهای تبلیغاتی و اطلاع رسانی عدم هماهنگی و سینرژی مثبت بین سازمان های نظارتی و شرکت های پیمانکار نصاب است تصور کنید چند صد متر بعد از تابلوی بزرگ تبلیغاتی پوشک در بزرگراه شهید حکیم با گفتاری از شهید چمران در مورد تضاد عدم تخصص با مسوولیت پذیری مواجه می شوید و یا اینکه شرکت برق منطقه ای تهران در گوشه و کنار شهر با بیلبورد های بزرگ و طرح های زیبا اطلاع رسانی می کند که کولر گازی 5 برابر یک کولر آبی برق مصرف می کند و چند صد متر آنطرف تر اداره آب و فاضلاب شهری اطلاع رسانی می کند استفاده از کولر آبی در تابستان منابع قابل توجهی از منابع آبی تجدید ناپذیر را هدر می دهد!
مخاطبان هم که بلانسبت خوانندگان هویج فرض می شوند و عملا نمی دانند بر کدامیک از موارد زیر حین عبور از یک بزرگراه تمرکز کنند:
تخفیف های وسوسه کننده دایم شهر فرش، خرید ارزان پوشک، عدم تخصص شهردار تهران با مسوولیتی که پذیرفته ، کنسرت اشوان، خرید میلیاردی خودروهای بی کیفیت چینی، صرفه جویی در مصرف برق ، صرفه جویی در مصرف آب ، صرفه جویی در مصرف گاز ، خرید غذا از کترینگ پمپ بنزین، یادشان باشد سریال جدید شبکه یک را نگاه کنند ، فیلم های جدید فیلیمو را ببینند، منتظر فحش های جدید بچه بامزه سریال میهمانی استاد ایرج طهماسب باشند، با خودشان تجزیه و تحلیل کنند که عکس سیامک انصاری در تبلیغات فلایتو چه معنی می تواند داشته باشد، مافیا بازی در فیلیمو و نصب و اجاره تابلو های تبلیغاتی را تجزیه و تحلیل کنند و هزاران سوژه دیگر تا خستگی ترافیک ، آلودگی، گرما ، حقوق کم ،گرانی های مستمر کمی یادشان برود.
ارسال نظر