یک کارشناس فرهنگی و آموزشی:
ریشه اغلب آسیبهای اجتماعی، فرسوده بودن نظام آموزش و پرورش است
کارشناس فرهنگی و آموزشی با بیان اینکه آگاهی از آسیبهای اجتماعی یکی از مهمترین موضوعات جوامع بشری است، گفت: با گسترش جوامع بشری و به تبع آن افزایش ارتباطات و در نهایت تزویج فرهنگها، دایره آسیبهای اجتماعی نیز گسترده شد تا جاییکه این موضوع به یکی از مهمترین چالشها تبدیل شد.
هادی مرادی در گفتگو با «روزگارما» افزود: گسترش فضای مجازی و اینترنت و انفجار اطلاعات و صدالبته دسترسی آسان به همه دادههای موجود در رسانههای دیداری و شنیداری که هر کدام منشاء فرهنگی خاص خود را دارند، سرعت انتشار آسیبهای اجتماعی را به شدت افزایش داد.
مرادی ادامه داد: این موضوع در حوزه نوجوانان از اهمیت بسیار بالاتری برخوردار است چراکه نقش اساسی در شکلگیری شخصیت آنان و در نتیجه آینده یک کشور میتواند داشته باشد. نکته مهم در این حوزه اینست که نمیتوان با روند و جریان پرموج اطلاعات و رسانه که منشاء بسیاری از این آسیبهاست، مقابله کرد و باید دانست هر گونه برخورد قهری در این حوزه، نه تنها مطلوب را حاصل نمیکند بلکه نتیجه عکس خواهد داد چراکه با چالشهای فرهنگی و اجتماعی، باید با ابزار اجتماعی و فرهنگی مقابله کرد در غیر اینصورت حتی ممکن است چالش به یک بحران اجتماعی تبدیل شود.
این کارشناس اصلاح نظام آموزشی کشور را یک ضرورت دانست و اظهار داشت: متاسفانه آموزش و پرورش کشور به عنوان مهمترین وزارتخانه کشور، ساختاری پوسیده، فرسوده و پیر دارد و در همه بخشها اعم از آموزش و نحوه ارائه آموزش، بسیار فرتوت و منجمد است بطوریکه نه آموزشهای آن و نه نحوه ارائه آموزشها هیچ کارکردی در افزایش دانش عمومی دانشآموزشها ندارد. دانشآموز نوجوان بالاترین سطح ممکن از علوم انسانی و تجربی را در این ساختار کهنه (که ارتباط ماهوی و معناداری با نیازهای اساسی نوجوانان ندارد) آموزش میبیند بیآنکه کوچکترین آگاهی و آشنایی با مسائل جاری زندگی اجتماعی و نحوه صحیح مقابله با چالشها را آموخته باشد؛ بیآنکه از مهارت کافی برای مواجه با تهاجم فرهنگی و یا توسعه فردی بهرهمند شده باشد. این در حالیست که مهمترین وظیفه آموزش و پرورش، تربیت نسلی بالغ در حوزه اجتماعی است که بتواند بالاترین در اثرگذاری مثبت را در کنشهای اجتماعی داشته باشد و در روند تعالی و توسعه جامعه گام بردارد.
وی تاکید کرد: تأسفبرانگیز اما اینجاست که دانشآموز نوجوان کمترین آموزش فرهنگی و اجتماعی ممکن را در مدارس میبیند و بیشترین دادهها از طریق رسانههای مختلف و فضای مجازی به او ارائه میشود بدون اینکه این آموزشها دستهبندیشده باشند. در چنین شرایطی نه باید و نه میتوان انتظار رفع آسیبهای اجتماعی و فرهنگی را داشت چراکه این مسائل تنها در سایه اقدام هدفمند و در بازه زمانی بلندمدت حلشدنی هستند.
این کارشناس در پایان تصریح کرد: به هر حال باید دانست که وضعیت کشور در بسیاری از آسیبها از جمله اعتیاد و اخلاق، در وضعیت بحران قرار دارد و انکار این واقعیت تنها پاک کردن صورت مسئله است. دولت به معنای حاکمیت باید یک بار برای همیشه، در نظام آموزشی و تربیتی خود بازنگری کند و این بار نه با رویکردهای قهری و با استفاده از ابزار غیرفرهنگی، بلکه در سایه آموزش مداوم و منطبق بر اقتضائات جوامع امروزی، نوع آموزش و نحوه ارائه آن را اصلاح کند. شاید که نه، قطعاً تغییرات بنیادین در نظام آموزرش و پرورش، مهمترین و بلندترین و بنیادینترین گام در این مسیر است پیش از آنکه کار از دست بشود.
ارسال نظر