ایگور سچین طی سخنرانی‌ای که با عنوان «خداحافظی با توهمات؛ انرژی جهانی در دام توسیدید»  ارائه داد، به این موضوع اشاره کرد که سیستم انرژی مدرن کاملاً بر سوخت‌های فسیلی متکی است و این نوع سوخت در حال حاضر بیش از ۸۰ درصد از کل انرژی اولیه مصرف‌شده در سراسر جهان را تشکیل می‌دهد.

به گفته او، نفت، گاز و زغال‌سنگ برای زندگی انسان مدرن و جامعه غیرقابل جایگزینی هستند چرا که سوخت‌های فسیلی به راحتی قابل حمل‌اند. سچین در ادامه با ذکر مثالی عنوان کرد: «مقدار انرژی که می‌توان با هزینه کمتر از یک دلار برای مسافت ۱۰۰۰ مایل منتقل کرد، برای نفت از طریق خط لوله تا ۴.۴ مگاوات ساعت و برای گاز از طریق خط لوله تا ۱.۲ مگاوات ساعت است، این در حالی است که برای هیدروژن این رقم فقط ۰.۲ مگاوات ساعت خواهد بود.»

مدیرعامل روس‌نفت گفت: «تحقیقات دانشمند بزرگ روسی، پیوتر لئونیدویچ کاپیتسا، که توسط کارشناسان مک‌کینزی و دانشمندان برجسته از دانشگاه‌های معتبر غربی گسترش یافته و تأیید شده، نشان می‌دهد که سوخت‌های فسیلی همچنین جریان انرژی با تراکم بالایی دارند. بر اساس این شاخص، دیزل تقریباً ۳۰ برابر نسبت به هیدروژن و گاز ۲۷۰ برابر نسبت به انرژی بادی و خورشیدی برتری دارند.»

به گفته سچین، هنوز اوج تقاضا برای سوخت‌های فسیلی به دست نیامده است. برای رسیدن سطح  استاندارد زندگی جمعیت کشورهای در حال توسعه به حداقل نصف سطح استاندارد یک میلیارد جمعیت مرفه‌تر جهان، نیاز به افزایش تقریباً دو برابری تولید نفت در آینده خواهد بود. بانک سرمایه‌گذاری جی‌پی مورگان انتظار دارد، تا سال ۲۰۳۵ تقاضای جهانی نفت، تقریباً ۶ میلیون بشکه در روز افزایش یابد؛ این افزایش به‌دلیل نرخ‌های رو به رشد مصرف در هند و سایر کشورها است.

او افزود: «نفت، بیش از ۳۰ درصد از مصرف انرژی جهانی را تشکیل می‌دهد، زغال‌سنگ ۲۵ درصد و گاز ۲۲ درصد و به نظر می‌رسد که هنوز فاصله زیادی با هر گونه اوج تقاضا برای سوخت‌های فسیلی داریم.»

او تأکید کرد: «امروز با اشاره به تأثیر عمده عوامل انسانی بر اقلیم، از ما خواسته می‌شود که سریعاً سوخت‌های فسیلی را کنار بگذاریم؛ این در حالی است که آخرین عصر یخبندان که به عصر یخبندان کوچک نیز معروف است، کمتر از ۲۰۰ سال پیش پایان یافته و دوره کنونی گرم شدن بخشی از چرخه طبیعی زمین است.»

به گفته سچین همزمان، ایالات متحده به شدت در حال لابی‌گری برای برنامه انتقال انرژی است و این یک مانع تحریمی قوی برای ۸۸ درصد از جمعیت جهان ایجاد کرده است. ایالات متحده از موقعیت خود به عنوان یک هژمونی جهانی بهره کامل می‌برد و برای اقتصاد خود شرایط ویژه‌ای ایجاد می‌کند که این موضوع باعث ایجاد هزینه برای سایر شرکت‌کنندگان بازار، از جمله متحدان آمریکا می‌شود.

سچین عنوان کرد: «توسیدید، مورخ یونان باستان، در اثر خود «تاریخ جنگ پلوپونز» یک دام کلاسیک را توصیف کرده است که براساس آن، ترس هژمون یا همان قدرت‌های برتر از ظهور مراکز قدرت جهانی جایگزین، به طور اجتناب‌ناپذیری به جنگ با آنها منجر می‌شود.»

او ادامه داد: «آمریکا پیش از این، از دست دادن رهبری در حوزه‌های علمی، فناوری، صنعتی و مالی را تجربه کرده است، چیزی که تنها ۲۰-۳۰ سال پیش تصورش دشوار بود».

به گفته او، امروز بیش از ۷۰ درصد از ظرفیت جهانی تولید تجهیزات انرژی جایگزین، در چین واقع شده، و نه در ایالات متحده.

سچین توضیح داد: «برای دستیابی به این اهداف تعیین‌شده تا سال ۲۰۵۰، باید ظرفیت تولید برق با رد پای کربنی کم را ۱۰ برابر افزایش داد و به ۳۵ ترات‌وات رساند؛ این رقم بیش از ۴ برابر کل ظرفیت نصب‌شده سیستم انرژی جهانی است. آیا این واقعاً ممکن است؟»

سچین ضمن ابراز شک و تردید خود درباره امکان‌پذیر بودن این موضوع به این نکته اشاره کرد که برای دستیابی به اهداف اقلیمی مطرح شده در توافق پاریس در سال ۲۰۵۰، به بیش از ۷۰ تریلیون دلار سرمایه‌گذاری نیاز است.

او همچنین گفت که شرکت‌های اقتصاد سبز به‌طور عینی قادر به دستیابی به اهداف خود در زمان مقرر نیستند، بنابراین بسیاری از سرمایه‌گذاران نمی‌خواهند با آنها همکاری کنند.

او همچنین مطرح کرد: «در زمینه بازنگری رویکردمان به «دستور کار سبز»، غول‌های نفتی مانند شل، بی‌پی و شورون پروژه‌های تولید سوخت‌های جایگزین را متوقف کرده‌اند و بزرگترین شرکت انرژی دانمارک اورستد حتی ساخت یک کارخانه متانول را به دلیل تقاضای کم لغو کرده است.»

11

22