:با همت تیم رسالت اجتماعی هلدینگ صبا صورت گرفت
وقتی خنده روی لبان دختر بچههای مدرسه استثنایی مینشیند
بخشی از نیازهای مدارس استثنایی قائمیه اسلامشهر از سوی گروه رسالت اجتماعی هلدینگ برق و انرژی بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی تامین شد.
روز ۷ اسفندماه برای دانشآموزان مدرسه «محدثه» و مدرسه «ریحانه» قائمیه، روز خاصی بود. وقتی تجهیزات مورد نیاز مدرسه مثل تخت وایتبرد، صندلی و نیمکت، صندلیهای خاص کودکان جسمی و حرکتی و … وارد حیاط مدرسه شد آنها سر از پا نمیشناختند.
دختر بچهها با روپوش سبز و مقنعههای سفید کنجکاو هستند که از کجا آمدهایم، چه چیزهایی برایشان آوردهایم. وقتی بار وانت توی سالن ساختمان مدرسه خالی شد، آنها روی صندلیها نشستند تا امتحان کنند که راحت هستند یا نه مدرسه آنها قشنگتر از چیزی بود که در ذهنمان بود. مدیر مدرسه و معلمها به زیباترین شکل ممکن کلاسها، راهرو و راهپلهها و حیاط مدرسه را تزیین کردهاند. توی هر کلاس بین ۸ تا ۱۲ دانشآموز درس میخواند. به گفته رقیه طوفانپور، مدیر مدرسه، دانشآموزان بر اساس محدودیتهای جسمی و حرکتی یا ذهنی دستهبندی شدهاند و معلمها که تحصیلات و تخصص آموزش به کودکان استثنایی را دارند به این دانشآموزان درس میدهند.
طبقه پایین کلاسهای مقطع ابتدایی است. دختربچههای قد و نیمقد توی کلاس همه حواسشان به معلم است. با دیدن ما همگی از جا بلند میشوند به جز آنهایی که هیچگاه نمیتوانند روی پای خود بایستند. روی دیوار کلاس، دخترها با مقواهای رنگی گل درست کردهاند و عکس هر کدامشان وسط گلها نقش بسته است. یکی از آنها به نام «هانیه» اسم تکتک دوستانش را به ما میگوید، حتی میگوید کدام همکلاسیاش شلوغ است و کدامیک نقاشی قشنگی میکشد.
بچههای کلاس نقاشی زیبایی را از دفترشان به ما هدیه میدهند تا یادگاری پیش خودمان نگه داریم. طبقه دوم دانشآموزان مقطع اول متوسطه و دوم متوسطه است. در این مقطع به دانشآموزان خیاطی و آشپزی و مهارتهای زندگی را آموزش میدهند.
این مدرسه 107 دانشآموز دارد که از راه دور و نزدیک به این مدرسه میآیند. خانم طوفانپور، مدیر مدرسه درباره اداره این ۲ مدرسه دخترانه که تنها مدارس دخترانه استثنایی اسلامشهر و شهرهای اقماریاش است به ما میگوید: «سرانهای که آموزش و پرورش به ما اختصاص میدهد کفاف امور جاری مدرسه را نمیدهد. اگر مدرسه را مرتب میبینید بخاطر حمایتهای بیدریغ خیرین است که هر از گاهی به هر نحو ممکن به مدرسه و دانشآموزان کمک میکنند.»
طوفانپور در ادامه میافزاید: «یکی از مشکلات اساسی ما در حال حاضر سرویسددهی به بچههاست چراکه بسیاری از آنها از راههای دوری میآیند و برای خانوادههایشان که اکثر از قشر ضعیفی هستند تامین مخارج رفت و آمد مشکل است و گذشته از این برخی خطرات در مسیر مدرسه این دانشآموزان را تهدید میکند. دیگر مشکل ما این است که برخی از دانشآموزان ما که مبتلا به سندرم داون یا مشکلات دیگر هستند نیاز به مشاور و متخصص کار درمان دارند که بکارگیری آنها هزینه بسیار سنگینی روی دست خانوادهها و مدرسه میگذارد و امیدواریم بهزیستی یا خیرین برای کمک به این دانشآموزان بتوانند این مشکل را تا حدی برطرف کنند.»
ساعت ۱۲ و ۳۰ دقیقه است و زنگ مدرسه به صدا درمیآید. بچهها با سر و صدا از کلاس بیرون میآیند. همهمه و سر و صدایی به پا میشود و صدای خنده کودکانه میپیچید توی ساختمان. حالا فاطمه و ریحانه دو دانشآموزی که به سختی روی نیمکت مینشستند از فردا میتوانند روی صندلی مخصوص خودشان بنشینند.
از فردا صندلی و نیمکتهای نو جای قدیمیها را میگیرند و دختربچهها خوشحالاند.
ارسال نظر