در پنل بررسی اکوسیستم فینتک در نهمین همایش بانکداری عنوان شد:
اعتماد مردم به بانکها بیشتر از فینتک هاست
اینکه در سالهای گذشته فینتکها توانستهاند آنطور که باید در کنار بانکها اقدام به ارایه سرویسهای جذاب کنند یاخیر، دلیل اینکه این ارزش آفرینی در سالهای گذشته به درستی شکل نگرفته و حال این دو به جای اینکه یکدیگر را مکمل خود بداند به عنوان یک رقیب به هم نگاه می کنند، اینها موضوعاتی است که به همین بهانه در حاشیه نهمین همایش بانکداری الکترونیک و نظامهای پرداخت پنلی با عنوان «اکوسیستم فینتک ایران و تعامل اثر بخش با نظام بانکی ایران» برگزار شد.
در این پنل امین رضا ریاضتی مدیرعامل شرکت آرمان وفاداری آریا وابسته به بانک ایران زمین به چالش های این حوزه پرداخته که در ادامه می خوانید.
ریاضتی در خصوص آینده ارتباط فینتکها با بانکها گفت: با توجه به اینکه بانکها فینتکها را پذیرفتهاند و دوست دارند این همکاری اتفاق بیفتد. به نظر من، هیچ بانکی نیست که گارد خودش را در اینباره بسته باشد؛ حتی بانکهای دولتی که این همه دغدغه دارند. فینتکها هم ناامید نمیشوند. این موضوع هم خیلی امیدوارکننده است. معالوصف، بنده با توجه به شرایطی که کشور دارد و جوانانی که امیدوارانه ماندهاند، خوشبین هستم. واقعا ما در زمینه افرادی که ناامید میشوند و در حال مهاجرت هستند، بسیار تحت فشار هستیم؛ خصوصا در حوزه فنی. اگر تغداد زیادی مدیران کسب کاری، با ایدههای جدید خوب داشته باشیم اما افراد فنی نباشند که اینها را بسازند، قطعا باز هم به مشکل میخوریم. امیدوارم افرادی که الان در حوزه فینتک کار میکنند و مدیرانی که در بانکها تصمیمگیر و تصمیمساز هستند، ناامید نشوند و بیش از پیش، به این موضوع اعتقاد داشته باشند که این سعی و خطا، میتواند به موفقیت منجر شود و آنچه را که باید، بسازد.
مدیرعامل شرکت آرمان وفاداری آریا در خصوص اینکه فینتکها تلاش زیادی برای توسعه بازار خود انجام میدهند آیا در این میان بانکها اقدامی در جهت حمایت از آنها انجام میدهند یا خیر خاطرنشان کرد: دو سال است که وارد بانک شدهام، تفکر، تجربه عمده زمان کاری من در داخل بانک نبوده است. قبلتر فکر میکردم اگر سرویسی برای بانک ایجاد میکنم، بانک باید این کارمزد را با من سهیم شود و باید از من حمایت کند. چرا این کار را نمیکند؟! وقتی وارد بانک شدم، دیدم سرویسی که ارائه میشود، بعضا دهها و شاید صدها میلیارد تومان برای آن هزینه شده، رفتوآمد شده، سعی و خطا داشته، شکست خورده و به خاطر آن، مدیر با مدیر دیگری عوض شده است.
وی افزود: از نگاه غیربانکی عرض میکنم، اینکه فینتکها توقع داشته باشند، هر سرویسی که بانک میخواهد، به مدلی که آنها دوست دارند، به آنها بدهد، منصفانه نیست. بانک، به منظور ارائه یک سرویس به صنف بیرونی، هزینههای نامشهودی دارد. اصل و اساس اینکه یک فینتک را در چنینی جایگاهی بدانیم، چیست؟ در بخشی از سخنان گفته شد، فینتکها معتقدند بانکها از روی دست آنها کپی کردهاند. اگر قرار باشد فینتکها، همان چیزی که بانکها ارائه میدهند، عرضه کنند، اینکه چیز جذابی نیست.
وی بیان کرد: بانک، سرویس خاصی ارائه میدهد و مدل درآمدی، تارگت و مشتریان آن مشخص هستند. وقتی یک موضوع به تیمی که چابکتر و جوانتر هستند، مدل حقوق گرفتن یا کار کردن آنها متفاوت است و انگیزهشان شاید از بعضی بانکها بیشتر باشد، اینکه کاری برونسپاری میشود، به این خاطر است که آنها خلق اثر، ایدهآفرینی و نوآفرینی کنند و یک فکر جدید داشته باشند که بدنه بانکی، نمیتواند این کار را به سرعت انجام دهد. اگر قرار باشد همان چیزی که بدنه بانک سنتی میدهد، فینتکها هم همان را ارائه کنند، به نظرم قابل توجیه نیست.
مدیرعامل شرکت آوا گفت: کمااینکه بانک هم نمیپذیرد و میگوید خودم، همین کار را انجام میدادم و چرا آن را باید به بقیه بدهم. اینکه الان رابطه فینتکها با بانکها چگونه است، به تیم اجرایی بانک برمیگردد. ما چند بانک داریم که به افتتاح حساب فکر میکنند. چند بانک داریم که از افتتاح حساب فراری هستند و حتی اگر زورشان برسد، در شعب افتتاح حساب نمیکنند. مانند بانکهای دولتی یا بانکهایی که ادغام شدهاند و شعب آنها در حال جمع شدن است. نگاه بانک در همکاری با بانک دیگر و استراتژی و هدفش مشخص و خاص خودش است.
وی افزود: در بانکهای خصوصی این موضوع بیشتر مشهود میشود، چرا که به ارزشآفرینیای فکر میکنند که آن را هدف خودشان قرار دادهاند؛ فارغ از اینکه شعبه اضافه کنند، منابع جذب کنند یا پارامترهای اصلی که یک بانک داشته باشد، مانند تقویت سرویسهای غیرحضوری داشته باشند. بنابراین بانکها این موضوع را نقطه قوت خودشان میدانند که از فینتکها حمایت کنند و محصول جدید و جذاب، از یک فکر خارج از بانک با حمایت بانک ایجاد شود. در غیر اینصورت، اینکه بخواهیم بانکها را جمع ببندیم، درست نیست.
وی بیان کرد: بانکها و حتی معاونت با معاونت یک بانک، ممکن است اختلافنظر داشته باشد. شاید معاونت آیتی در یک زمینه، بسیار مشتاق عمل کند و موضوع را نزد هیئتعامل و مدیرعامل ببرد، اما آنها علایق و سلایق خودشان را داشته باشند و در نهایت، کار به نتیجه نرسد یا حتی اگر به نتیجه برسد، شاید مدیران در اجرا کمک نکنند.
ریاضتی در خصوص تجربه کار در حوزه PSP و همکاری گذشته خود با فینتکها و کسبوکارهای بخش خصوصی، نیز گفت: یکی از غبطههایی که هم خودم خوردم و هم دوستان بانکی، این است که چرا الان شرکتی مانند جیبیت، موفق و نوبیتکس با این حجم، متعلق به یک بانک نیست و یک شرکت بانکی نیست. اینکه گفتند ما از روی آنها رد شدیم، واقعا اینطور نبود. ما شرکت صددرصدی بانکی هستیم که به لایسنس آن اشاره میکنید و دارایی ماست و با این سختی، در این مارکت روبهرو هستیم. وی افزود: کسی که سرویس مشابه نوبیتکس را می خواهد (با حفظ احترام به این مجموعه)، اگر مشابه نوبیتکس را با سهامداری یک بانک داشته باشد و مطمئنتر باشد، آیا با همین کیفیت، باز هم نوبیتکس را انتخاب میکند؟ این، چیزی است که میتوان گفت مردم آن را میخرند و قطعا به آن نیاز دارند. نوبیتکس با هر ریسک، اعتقاد، اعتماد و سختی کار خودش پذیرفته، رفع یک نیاز را برای نیازمند آن سرویس انجام دهد.
وی بیان کرد: طبیعتا فرد آن ریسک را میپذیرد و استفاده میکند و اگر تا الان اعتماد کرده، دهان به دهان، این قضیه مورد اعتماد قرار گرفته است. بنابراین نظرم این است که اگر باز هم شرکتی در کیفیت و سرویسدهیِ امثال نوبیتکس باشد، سهامداری بانکی و پرداختی با مجوز داشته باشد، قطعا مورد اقبال و اعتماد بیشتری قرار میگیرد.
وی عنوان کرد: من از سال 1393 تا 1398 در جیرینگ همراه اول بودم؛ جایی که اگر بانک مرکزی از آن مراقبت میکرد و به خاطر عناد بین بانک و اپراتور با آن برخورد نمیشد، الان قضیه متفاوتتر بود. آن زمان که کیف پول، فینتک و سرویسدهی چندانی در صنعت بانکی نبود، دوستان این مجموعه هزینه کردند و از کشورهای بنام و مشهور در این حوزه، سرویس آوردند و روی آن سرمایهگذاری کردند. کیف پول برای این قضیه ایجاد شد که هر موبایلی، یک کیف پول باشد و این شرکت به خاطر همین موضوع، با آن شعار و اسم تاسبس شد، اما به رغم زور اپراتور، با تمام فراز و نشیبهای رئیسکلهای مختلف، معاونت فناوری بانک مرکزی، بعضا یک رئیس اداره و یک مدیر که سال به سال ارتقا میگرفت، باعث میشد نظر وی برای یک شرکت اعمال شود.
ریاضتی گفت: پس اگر این پروژهها در اپراتورها موفق نشدند، دلیلی بر این نیست که خوب کار نکردند. به نظر من، قانونگذار ما و بانک مرکزی، از قدرت گرفتن بیشتر اپراتورها اعم از ایرانسل، همراه اول و رایتل خوشش نمیآمد. بنده دیروز هم عرض کردم، همراه اول، زیباترین، موفقترین و بنامترین کاری که پیوند بین PSP، بانک و اپراتور باشد را انجام داد؛ یعنی آن کانالی که اپراتور در اختیار بانک مرکزی و صنعت پرداخت برای فروش شارژ و USSD قرار داد. با این حال، سال به سال، ضعیفتر شد.
مدیرعامل شرکت آوا افزود: ابتدا کمپینهای مختلف برای قطع شدن این سرویس راهاندازی شد؛ سرویسی که هر سال به خروج کاغذ از نظام بانکی کمک میکرد و مردم با راحتی مواجه بودند. اینطور نبوده که اپراتور یک سرمایهگذاری انجام دهد و سرویسی راهاندازی کند که سال به سال، فقط پول اجاره بگیرد. در این زمینه، نگذاشتند اپراتور کار کند. بنده پنج سال خلاف جهت حرکت آب شنا کردم.
وی در خصوص تجربه شخصی خود گفت: وقتی ما درباره کیف پول جیرینگ صحبت میکردیم، اصلا جایی راهمان نمیدادند. هرجا میرفتیم که درگاه داشته باشیم و کمپین انجام دهیم، نمیگذاشتند. آن زمان به سایت زود فود گفته بودند یا باید درگاه جیرینگ را بگذارید یا از درگاه IPG استفاده کنید. الان مگر اپراتورِ ایرانسل، سهامدار اسنپ نیست؟ از پولی که ایرانسل در اسنپ دارد، قدرتمندتر نداریم. چرا خودش نمیتواند هرکاری بخواهد با اسنپپی بکند؟ چرا وقتی 30 درصد سهامدار آپ روی اپلیکیشن آپ میشود، باز هم در حوزه فینتک، هرکاری که از منظر اپراتور بودن بخواهد به قدرت بکشد، نمیتواند انجام دهد؟
وی با اشاره به این مثال، که سال 1393، یکباره و یکشبه، برخلاف آنچه کسی فکر نمیکرد، سرویس کارت به کارت، روی یکی از اپلیکیشنهای پر دانلود که خودم در آن شرکت دو سال کار کردم، بالا آمد. نانوشته گفته بودند که این سرویس فقط باید به PSPها داده شود تا اینکه به شرکتهای حوزه فینتک خصوصا اپراتورها داده شود. بنابراین رفتند، آمدند و چه هزینهای، صرف مذاکره و تلاش برای این منظور شد که تا یک سال به این موضوع برسند که کارت به کارت یک بانک را داشته باشند اما سهم بازار و زمان بازار از آنِ کسی بود که تغییر بازی را انجام داده بود.
ریاضتی در خصوص موانع رگولاتوری در حوزه کسب کار فینتکها گفت: این فکر میتواند خیلی لذتبخش باشد که مردم برای سرویس گرفتن بین فینتکها و بانکها تفاوتی قائل نمیشوند. وقتی که در PSP کار میکردم، اساسا با پرداختیارها یک اختلافنظر داشتم. فکر میکردم اگر متقاضی درگاه IPG، تمام مدارکش کامل باشد، چنانچه یک PSP چالاک و چابک باشد و در زمان راحتتر سرویس بدهد، هیچوقت یک درگاه IPG نمیگیرد که مجبور شود، پولی هم برای تراکنش پرداخت کند.
وی افزود: در صنعت بانکی نیز دقیقا به همین مطلب میرسیم. مشتری مهمی که برای کار و درآمد بعدیاش برنامهریزی کرده، قطعا ترجیح میدهد یک بانک یا شرکت سهامدار بانک و معتبر بانکی را انتخاب کند. البته فینتکها مزیتهای رقابتی دارند و شاخصترین موضوعی که باعث افزایش سهم آنها شده، دسترسی راحت، توجه و احترام بیشتر به مشتری و پشتیبانی کردن بعد از آن است. بنابراین مشتری برای گرفتن سرویس، حتی حاضر است هزینه کند تا چیزهای بیشتری بهدست آورد. پس اینکه بگوییم مردم یا مشتریان، درباره بانک و فینتک، یک نظر دارند، از نظر عملیاتی درست نیست.
وی عنوان کرد: اینکه فرق بانک با فینتک، یک لایسنس و دسترسی است، پاسخش در همین مطلب هست. ما نهاد اقتصادی ابرقدرت در کشور کم نداریم که دوست دارند بانک شوند و کم نهاد اقتصادی ابرقدرت در کشور نداشتیم که بانک شدند. البته بعضا موفق شدند، بعضا مردم را دچار چالش کردند و بعضا مشتریانی ناراضی داشتند که حتی به سیستم مالی کشور لطمه زد. بنابراین داشتن لایسنس یک مزیت است و آن شرکت و سهامداری که یک بانک دارد، طبیعتا این لایسنس را به هیچ قیمتی در خطر قرار نمیدهد.
مدیرعامل شرکت آوا گفت: اگر بانکها یا فینتکهایی در سرویسدهی از بقیه راحتترند، قطعا ریسک آن را برداشتهاند. هم معاونتهای آیتی مربوطه، هم سهامداری و هم هیئتمدیره، این خطر را پذیرفتهاند و طبیعتا از فرصت مناسب آن هم استفاده کردهاند مانند بانک آینده با مدیریت سابق آن و بانک انصار که قبلتر وجود داشت. معاونت آیتی، هلدینگ آیتی، سهامداری و مدیرعامل این دو بانک، این باور را داشتند که به خاطرش، آن لایسنس را در حداقل ریسک به خطر بیندازند. پس اینکه لایسنس و دسترسی باشد، اصل و اساس چیزی است که ما در سرویسدهی به فینتکها مشکل داریم.
وی افزود: بانک در نهایت میبیند این لایسنس تا چه حد در خطر این ریسک قرار بگیرد، میتواند پاسخگو باشد و آن نهادی که میخواهد ارزشآفرینی برای بانک داشته باشد، ممکن است به جایی برسد که کل آبرو و حیثیت آن لایسنس را تحتتاثیر قرار دهد؛ چیزی که فینتک، قطعا نسبت به آن دغدغه ندارد. پس فینتک پاسخگو نیست، بلکه آن مقام تصمیمگیری است که باید به قول معروف این قورباغه را قورت بدهد و این خطر را بپذیرد.
وی در خصوص شرکت آوا عنوان کرد: این شرکت صددرصد متعلق به بانک ایران زمین است. شرکتهای دیگری هم به عنوان شرکت های تابعه بانک ما، در نحوه ارتباط با استارتاپها، سرویسدهی در حوزه نرمافزار و نحوه بازار تقسیم وظایف شدهاند. ما در عمل ثابت کردهایم که به عنوان بخشی از ماموریتی که در بانک داریم، ورود میکنیم و بانک به ما اعتماد دارد. شرکت مشترک که سال گذشته با هلدینگ هایوب تشکیل دادیم، 51 درصد سهامدار آن شرکت آواست. بانک ایران زمین، به شرکت صددرصدی خود اعتماد داشت و سرویسها را مشابه آنچه در اداره و مدیریت مربوطه انجام میشد، با نظارت ویژه مدیران بانک انجام داد.
ریاضتی گفت: افرادی که در هیئتمدیره شرکت زیرمجموعه، مخصوصا آیتی هستند، افراد تاثیرگذار، کلیدی و تصمیمگیر در معاونت آیتی بانک به شمار میروند. پس اینکه از بانک به شرکتهایی ماموریت داده شد، در عمل بعضا ثابت میشود. بانکهایی که شرکتهای زیرمجموعه آنها، از حالت اینکه شرکت باشند یا صرفا ماموریت خاص داشته باشند، به خروجی منتج شدند و بعضا به بانکهای دیگر هم سرویس دادند، این ماموریت را اجرا کردند.
وی در خصوص میزان استقلال شرکت آوا گفت: به ما چارچوبی داده شده که ماموریتمان چیست و تا چه حد میتوانیم برای گرفتن سهم بازار مذاکره کنیم. مدیرعامل این اختیار را دارد که طبق چارچوبی که مصوبه هیئتمدیره تحت مصوب معاونت آیتی بانک و هیئتعامل بانک است، عمل کند. پس دستوپای شرکت زیرمجموعه درباره ورود به بازار و مذاکره، بسته نیست که برای همهچیز اجازه بگیرد اما برخی موارد، خاص است. مانند کاری که در Neo bank as a services کردیم؛ یعنی کاری که تا حالا در کشور اتفاق نیفتاده، نمونه مشابه خاص خود را در زمینه قانونگذاری نداشته و اگر هرگونه تخلفی ایجاد شود، بانک، مستقیما تحتتاثیر قرار میگیرد.
ارسال نظر