به گزارش اکونا پرس،

بررسی تئوری های مختلف در بازارهای سهام، می تواند دید بهتری را نسبت به روابط اعداد در ریاضی و پدیده های طبیعی و انسانی ایجاد کند. این که در روزهای ابری و آفتابی، رفتار شاخص های معاملاتی متفاوت است، در دید اول یک نظریه خنده دار است. اما ممکن است گاهی به این فکر فرو بروید که شاید آن سه شنبه ای که با کت خیس از باران به تالار معاملات رسیده اید و ناگهان متوجه شدید که کیف پول خود را در تاکسی اینترنتی جا گذاشته اید و تلفن همراه شما نیز اخطار شارژ می دهد و شاخص های معاملاتی پرتفوی شما نیز قرمز رنگ شده اند، همه اینها تقصیر باران آن روز باشد.

به گزارش پایگاه خبری بازار سرمایه(سنا)، این بار نظریه ای را مورد بررسی قرار داده ایم که به رابطه موسیقی های پرطرفدار در برهه های مختلف زمانی و رفتار شاخص می پردازد.

تحقیقاتی که بر روی بازار سهام و موسیقی پاپ در دهه های اخیر صورت گرفته بیان داشته که هنگامی که شاخص ها روند صعودی دارند، آهنگ های پاپ که مورد توجه مخاطبان بوده است قالب شاد داشته است و هنگامی که بازار روند منفی دارد، این آهنگ ها زمینه ای غمناک و گاهی خشن دارند.

تئوری موسیقی پاپ و بازارهای سهام لزوما نظریه ای مدرن و جدید نیست. در واقع، یک محقق با بررسی قالب موسیقی های پاپ در سال های 1950 تا 1985 میلادی این نظریه پردازی را صورت داده است.

اما در سال های اخیر، دو محقق جدید این نظریه را بسط داده است و با بررسی موسیقی های پاپ از سال 1985 میلادی تا سال 2000 میلادی این نظریه را تایید کرده اند.

"مت لمپرت" و "اون ویلسون" معتقدند که از شروع سال 2000 میلادی بازارهای سهام با یک رفتار عجیب و شعف آور رو به رو بوده اند. این روند به دلیل همساز شدن با آهنگ های محبوب مردم در رسته موسیقی آمریکای لاتین و پاپ آمریکایی بوده است.

لمپرت و ویلسون معتقدند که : در ابتدای دهه 2000 میلادی که شاخص ها رشد چشمگیری داشتند بازار موسیقی پاپ پر از هیجان ناشی از موسیقی های وایرال لاتین، آر اند بی، و پاپ بود. در سر لیست این گروه می توان به آهنگ رسمی جام فیفا 1998  فرانسه که توسط ریکی مارتین با نامThe Cup of Life اجرا شد اشاره داشت که پس از آن آهنگ  "Livin La Vida Loca"  توسط همان خواننده بسیار محبوب مردم بوده است.

اما بر خلاف این دوره که همراه با شادی و شعف همراه بود. شاخص داوجونز افت شدیدی را در آپریل 1998 میلادی به ثبت رساند . دقیقا همان سالی که رئیس جمهور آمریکا، بیل کلینتون، به دلیل اتهام مزاحمت و سوء استفاده از قدرت در مجلس سنا، محاکمه شد.

شاخص داوجونز از آپریل 1998 میلادی تا چهار سال و نیم بعد، روند نزولی را درپی داشت و در این مدت 57 درصد افت کرد.

لمپرت و ویلسون در این نظریه معتقدند که از سال 1998 میلادی تا سال 1999 میلادی محبوب ترین آلبوم ها در بین مردم آلبوم آهنگ های خشن نومتال(سبک هوی متال، هارد راک، رپ)، لیمپ بیزکیت،کرید بودند.

اما در خصوص این که آیا موسیقی پاپ بر بازار سهام تأثیر دارد یا بازار سهام بر موسیقی پاپ،  رابرت، آر، پرچر، نظریه پرداز اصلی تئوری رابطه موسیقی پاپ و بازار سهام از سال های 1950 تا 1985 میلادی می گوید: نمی توان به صورت حتم گفت که کدام یک از دیگری تأثیر می پذیرد. هم موسیقی و هم روند حرکتی شاخص ها ناشی از حال خوب و بد انسان هستند و کاملا اجتماعی و وابسته به درون افراد خواهند بود.

وی در این تئوری معتقد است: وقتی حال روحی شما مثبت و خوب باشد، تمایل دارید تا آهنگ های شاد و پر انرژی گوش کنید، لباس های رنگ شاد می پوشید، به پوشش خود اهمیت می دهید، برای خودتان خرید می کنید، برای آینده سرمایه گذاری می کنید، سهام می خرید و موجب رشد شاخص ها می شوید.

" اما وقتی ناراحت هستید، گرایشات شما به سمت مخالف حرکت می کند. آهنگ های خشن گوش می کنید تا تلخی آهنگ، بر اعصاب شما غلبه کند و فکر و خیال را از ذهنتان دور کند. از تخت خود بیرون نمی آیید، تمایل دارید در تخت خود تا ظهر غلت بزنید، حتی تمایل به خوردن غذای شیرین و شادی آور هم ندارید، و دوست دارید در ناراحتی خود غرق شوید. پس سراغ خرید نمی روید، و حتی ممکن است نا امیدی بر شما غلبه کند و سهام خود را نیز به فروش برسانید با این استدلال که هیچ امیدی به آینده نیست !

نمی توان به طور قطع در خصوص نظری های مربوط به شاخص های بازار سهام، سیاه و سفید بود.

با کمی تفکر نسبت به روابط آنها می توان اینطور نتیجه گرفت که تمام این نظریه ها منتیج به یک نتیجه می شود: آن هم این است که حالات روحی انسان، به عنوان اهرم اصلی روند صعودی و نزولی شاخص ها، تأثیر بسزایی را در شکل گیری این روابط دارد.

این همان انسانی است که از ابتدای صبح پس از تلاش و جستجوی فراوان توانسته به وسیله اینترنت، سوار بر تاکسی اینترنتی شود، (پس می توان بین میزان قطعی اینترنت و شاخص ها نیز رابطه ای ایجاد کرد)، همان انسانی است که برای صرف یک صبحانه به یک کافه نزدیک تالار معاملاتی رفته است(رابطه بین قهوه خوش طعم صبحگاهی و شاخص های سهام)، همان انسانی است که از درب کافه بیرون آمده و با باران شدید مواجه شده است(رابطه بین هوای ابری و بارانی و شاخص سهام)، همان انسانی است که با کت خیس و کیف پول جا گذاشته و گوشی تلفن همراه با اخطار شارژ پا به تالار معاملاتی گذاشته است(رابطه بین خشم و شاخص های معاملاتی).