چرا مردم در عکس های قدیمی عبوس بودند؟! + عکس
ما به عکسهای قدیمی که نگاه می کنیم می بینیم اکثر آدمها عبوس و اخمو بودند، اما دلیل این چه بوده است
در اکثر عکس های قدیمی که در قرن 19 و آغاز قرن 20 گرفته شده اند، هیچکس لبخند نمی زند. لبخند نزدن در عکس ریشه در باورهای عموم مردم داشته، طوریکه چهره هایی ناراحت در عکس ها داشتند. مانند این عکس قدیمی عروسی که سال 1900 گرفته شده است:
عکس عروسی قدیمی
پس چرا آدمها در عکس های قدیمی چهره شان طوری است که انگار همین الان یک خبر بد شنیده اند؟! ما با اطمینان نمی توانیم جواب این سوال را بدهیم، اما چند تئوری بهمان کمک می کند که حدس بزنیم چه چیزی پشت پرده این چهره های عبوس عکس های سیاه و سفید است.
1. برای تکنولوژی خیلی قدیم آن زمان ثبت کردن لبخند کار سختی بود
یک توضیح خیلی عادی برای دلیل نبود لبخند در عکس های قدیمی زمان نوردهی طولانی حین عکاسی است- یعنی همان زمانی که دوربین برای عکس گرفتن نیاز دارد- و به خاطر همین خیلی مهم است که سوژه ثابت و بی حرکت بماند. با این روش دیگر عکس ها تار و محو نمی شود.
عکس: مدیران کلیسای اسکاتلند سال 1860، ظاهری غمگین و محو دارند
در عکس بالا نشان داده می شود که چرا با دوربین های اولیه ثبت کردن لبخند سخت تر بود. در قسمت میانی عکس یه کم محوی می بینیم، که احتمالا بدلیل این بوده که مردی که وسط نشسته حین نوردهی طولانی مدت عکسی کمی تکان خورده است. درحقیقت آدمها تا جایی که بتوانند دوست دارند موضع خود را حفظ کنند، برای همین حفظ کردن یک خنده مصنوعی روی صورت تمام مدت عکاسی کار خیلی سخت تری است.
اما این بخشی از داستان است- و البته واقعا فاکتور بزرگی در عکاسی آغازین محسوب می شد. تاد گوستاوسون متصدی خانه ایستمن جورج گفت که وقتی در مورد تاریخچه سلفی گرفتن تحقیق می کردم متوجه شدم با ابداع دوربین های دیگر براونی زمان نوردهی تا 1900 کمی کوتاه تر شده است. این دوربین ها نسبت به استانداردهای امروزی هنوز کند هستند، امانه آنقدر کند که نتوانند لبخند را ثبت کند.
در آغاز این قرن هنوز لبخند زدن غیر عادی بود. ما حدس می زنیم که دلایل فرهنگی هم در لبخند نزدن مردم در عکس های قدیمی دخیل باشد. در نظریه های فرهنگی عموم دلیل این را اعتقادات مذهبی نیز عنوان می کنند- اما این نظریه ها سعی دارند توضیح دهند چرا این عکس ها انقدر غمگین هستند.
2. عکاسی در دوران ابتدایی اش خیلی تحت تاثیر نقاشی بود- نقاشی هایی که در انها هیچ لبخندی دیده نمی شد.
امروزه عکاسی به معنی ثبت کردن زندگی روزمره ماست. اما در روزهای اولیه این هنر مرهون سبک نقاشی پرتره بود. عکاس یک چهره یخ زده از فرد را ثبت می کرد، نه یک لحظه از زندگی واقعی. حتی مدل ها هم اینگونه فکر می کردند..
عکس یک دختر 8 ساله سال 1900
ژورنال عکاسی آمریکا سال 1984 با یک مدل مرد به نام Elmer Ellsworth Masterman وارد مذاکره شد. او ادم عجیب و غریبی بود و به صورت حرفه ای در عکس ها و نقاشی ها مدل حضرت مسیح می شد. او همچنین هیچ نوع برتری بین این دو هنر نمی دید. سوال او این بود: چه تفاوتی بین ژست گرفتن برای عکاسی و یا ژست گرفتن برای نقاشی وجود دارد؟
به این سبب پرتره های مرسوم عکاسی آن زمان مانند نقاشی بدون لبخند بود؛ چراکه محدودیت های تکنیکی دوربین هم باعث می شد مدت زمان عکس گرفتن طولانی شود. حتی بعدا که دوربین ها بهتر شدند، تصورکردن عکاسی به عنوان یک هنر ویژه با زیبایی شناسی متخص خودش سخت بود. بااین حال وقتی که به راحتی و سرعت می توانستیم عکس بیندازیم، دوربین ها می خواستند یک زندگی ایده آل را به نمایش بکشند، نه یک بخشی از آن. و به همین دلیل هیچ لبخندی ثبت نمی شد.
3. عکس های اولیه به عنوان یک مسیر و راهی برای رسیدن به ابدیت دیده می شدند
ما امروزه وقتی از خودمان برای پروفایل خود عکس می گیریم هدفمان این است که عکسمان خوب بیفتد یا اینکه لحظه های خوبمان را در عکس نشان دهیم. اما در قدیم مردم برای صفحه های مجازی خود عکس نمی گرفتند. برای آنها عکاسی راهی برای رسیدن به ابدیت بود.
عکس از فرد متوفی1860
این اعتقاد خاص خصوصا در سبک عکاسی پس از مرگ وجود داشت. در این نوع عکاسی از انسان بالغ، کودک و حیوان خانگی تازه درگذشته عکاسی می کردند گویی که آنها هنوز زنده اند. زمانی که عکاسی تازه کشف و شروع شده بود این عقیده و طرز فکر وجود داشت که عکاسی پرتره راهی است برای حفظ کردن زندگی برای نسل های آینده.
بنابراین ارزش و کار کسی که مدیوم یا واسطه نام داشت این بود که زمینه ای را فراهم آورد که انسان ها با جدیت و اشتیاق از روزمرگی های زندگی بگذرند. هیچ جمله ای مثل جمله مارک تواین نشان دهنده و بازتاب این نگرش نیست- مردی که در نقش یک فکاهی نویس بذله گو یک زندگی درست می کند و در مورد پریدن قورباغه ها داستان می نویسد- او گفت: به نظر من عکس مهم ترین سند و مدرک است، هیچ چیز ملعون تر از این نیست که با لبخند احمقانه مصنوعی که برای همیشه روی صورت ما نشسته است عکسی ثبت بشود که همه آیندگان و فرزندانمان ما را برای همیشه اینگونه ببینند.
4- فرهنگ ویکتوریایی و ادواردیانی با لبخند زدن بیگانه بود
مارک تواین فردی بسیار شوخ طبع بود، اما ببینید برای عکس گرفتن چگونه ژست گرفته است
ادعا و دلیل چهارم برای دلیل اخم کردن افراد در عکس های قدیمی می تواند از روی اجبار باشد- که البته ثابت کردن این ادعا کمی مشکل است. به احتمال زیاد مردم زیادی در گذشته و اوایل 1900 از روی سادگی فکر می کردند لبخند زدن کار آدم های احمق و کم عقل است.
Nicholas Jeeves لبخند زدن در پرتره ها را بررسی کرد و به این نتیجه رسید که قرن های گذشته لبخند زدن را کاری مسخره و مخصوص دلقک ها می دانستند. Jeeves نظریه دیگری را نیز مطرح می کند که داشتن دندان های بد مانع لبخند زدن مردم می شده و رویهم رفته اگر کسی دندان های زشتی نداشته احتمالا لبخند زدن برای او از نگاه دیگران کار زشتی دیده نمی شده.
مثل بقیه نظریات و ایده پردازی های فرهنگی ثابت کردن این ادعا نیز مشکل بوده و استثناهایی نیز دارد. برای مثال گروه فلیکر «لبخند ویکتوریایی» شامل 2100 عکس می شود که حداقل در تعدادی از عکس ها پوزخندهایی واقعی می بینیم. این تنها ادعایی هست که در رد ادعای قبلی گفته شده است.
در اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 این اخم کردن و عبوس بودن در عکس ها کم کم بهتر شد؛ آدم ها در عکس ها لبخند می زدند و کم کم عشق ورزیدن را بیشتر یاد گرفتند.
اما چرا این مرد می خندد؟
این عکس که حدود سال 1904 گرفته شده است برجسته و از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این عکس از مجموعه عکس های Berthold Laufer است که در سفرش به چین گرفته بود (و در موزه تاریخ طبیعی آمریکا نگهداری می شود)
این مرد لبخند واقعی بر لب دارد
ما چیز زیادی در مورد مردی که در عکس هست نمی دانیم. اما یک فرصت عالی بهمان ارائه می دهد تا بررسی کنیم چرا مردم در عکس های قدیمی هیچ وقت مثل این مرد نمی خندیدند.
دلیل آن را می توانیم در عکاس و سوژه جستجو کنیم. Berthold Laufer یک انسان شناس عکاس بود. و این بدین معنی است که که او نسبت به دیگر عکاسان آن زمان ماموریت سخت تری داشته است. چون این فرد دنبال این بود به جای ژست مصنوعی خود زندگی واقعی را ثبت کند. و هدفش ثبت کردن طیف وسیع تری از احساسات بوده است. سوژه این فرد هم مردی با فرهنگ متفاوت با حساسیت های متفاوت و بدون نگرانی در مورد عکس و رفتار و واکنش عمومی بوده است. پس هر دوی آنها خارج از مسیر و هدف اصلی فرهنگ عکاسی آن زمان بودند. و همین باعث شده یک عکس به یادماندنی خلق شود
ارسال نظر