به گزارش اکونا پرس،

من صابر اَبَر را زیاد نمی‌شناسم؛ یعنی یکبار هم ندیدمش. از بدِ حادثه اهل فیلم و سینما هم نیستم تا بگویم که دوستش داشتم یا دوستش نداشتم. می‌خواهم بگویم نگاهم به او همیشه خنثی بوده پس قرارم جانبداری از او نیست. اما می‌خواهم جانبِ کار تازه‌اش را بگیرم.

می‌خواهم بپرسم چند نفر از لشگرِ انبوه غرزنانِ همیشه‌ی فضای مجازی بلد بودند کاری که صابر اَبَر کرده را بکنند؟ هیچ نفرشان!

خانم‌ها و آقایانِ غُرزنِ ایرادگیر! کاری که صابر اَبَر کرده یک منبعِ مهم تاریخ اجتماعی ماست. این کار قرار است بماند برای نسل‌های بعد.

این کتاب (تا هفت خانه آنورتر) چه اَبَر به آن فکر کرده بوده یا نه، یک منبع است برای مطالعات زندگیِ روزمره‌ی ما. قبول کنید که نشستن پایِ سفره‌ی غذا و سفر‌ه‌ی دلِ صد مادربزرگِ ایرانی و روایت آن کار بزرگی است. قیمت ندارد این کار.

اصلا هنرِ اندیشیدن قیمت ندارد که شما غرزنانِ همیشه در صحنه حاضر، حالا شروع کرده‌اید به کوبیدنِ اَبَر که دارد گرانفروشی می‌کند. کدام گرانفروشی؟ از قیمتِ کاغذ گلاسه و چاپ خبر دارید؟

اصلا شما خودتان آستین بالا بزنید، فکر کنید، اثر ماندگار خلق کنید و بعد رایگان بدهید به خلقِ خدا. شما اگر توانِ فکر و عمل دارید ثواب کنید اما کارِ دیگری را بی‌ارج نکنید

پ.ن: همه‌ی ناب بودن کتاب «تا هفت خانه آنورتر» یک طرف، نامگذاری‌اش هم یک طرفِ دیگر. عطرِ نابِ آشپزخانه‌ی مادربزرگ را با خودش دارد این نام

تمجید یک روزنامه نگار از کتاب صابر ابر