بیش از اینکه نیسان اقساطی را بخرد در این فکر بود که چطور می‌تواند کاری داشته باشد تا هم بتواند امورات زندگی خودش را بگذراند و هم اینکه خیرش به دیگران برسد. حدود ۶ ماه پیش همین‌که نیسان را تحویل گرفت پشت آن نوشت «حمل اثاثیه افراد کم‌درآمد به‌صورت رایگان» شماره تلفنش را هم نوشت زیر همین نوشته. تا حداقل تعدادی از کم‌درآمدهای جامعه در صورت جابه‌جایی اثاثیه منزلشان به‌راحتی بتوانند با او تماس بگیرند و در این شرایط اقتصادی باری از دوش هم نوعان خود برداد. «جعفر کاکایی» مرد جوان ۳۳ ساله انگیزه‌اش را از این کار فقط رضایت خداوند می‌بیند و آرامشی که از این کار نصیبش می‌شود. «دل‌خوشی کمک به دیگران و مفید بودن برای هم نوعان را با هیچ‌چیز دیگری عوض نمی‌کنم چون با همه وجودم حس می‌کنم رضایت خداوند در این کار است.» این را خودش می‌گوید. وقتی از او می‌پرسم چطور می‌توانی به کسانی که به شما تلفن می‌زنند و خودشان را کم‌درآمد معرفی می‌کنند اعتماد کنید؟ فقط می‌گوید: «من طبق همان جمله‌ای که نوشته‌ام عمل می‌کنم نه کمتر نه بیشتر. اگر کسی خودش را به‌عنوان کم‌درآمد معرفی کند حرفش برای من سند است و هیچ سؤال و جوابی از او نخواهم کرد.»

مرد و قولش

از او می‌پرسم آیا واقعاً همه‌کسانی که به شما تلفن کرده اند و خودشان را به‌عنوان کم‌درآمد معرفی کرده‌اند تا اثاثیه منزلشان را جابه‌جا کنید واقعاً کم‌درآمد بوده‌اند؟ کمی فکر می‌کند انگار که جواب دادن به این سؤال برایش سخت باشد اما درحالی‌که لبخند از صورتش پاک نمی‌شود می‌گوید: «خانواده‌هایی بوده‌اند که در شمال شهر و محله‌های اعیان‌نشین زندگی می‌کردند، برای حمل اثاثیه به خانه مجلل آن‌ها رفته‌ام یا خانواده‌هایی بوده‌اند که در بین لوازم منزلشان گاوصندوق بزرگ، یخچال‌های گران‌قیمت اثاثیه لوکس به چشم می‌خورد. اما طبق قولی که داده بودم فقط کار خودم را کردم بدون اینکه هزینه‌ای بگیرم چون قول داده بودم. کاکایی کمی مکث می‌کند و بازهم ادامه می‌دهد:«ببینید از این خانواده‌ها بسیار کم هستند در این مدتی که به این کار مشغول شده‌ام شاید سه خانواده این شرایط را داشتند این درست نیست که من حرمت بشکنم. آمار دقیقی از تعداد اثاثیه‌ای که جابه‌جا کرده‌ام ندارم اما فرض کنید بین ۸۰ نفری که خودشان را به‌عنوان کم‌درآمد معرفی کرده باشند فقط سه نفر راست نگفته باشند فکر می‌کنم این ارزش را داشته باشد که بدون هیچ سؤال و جوابی ۷۸ خانواده دیگر خوشحال شوند.»

 

من در این راه تنها نماندم

کاکایی همانطورکه لیست مخاطبان گوشی همراهش را بالا و پایین می‌کند اسامی را نشان می‌دهد که با نام‌های راننده یک، راننده دو، راننده سه والی آخر نام‌گذاری شده‌اند می‌گوید: «همه حس خوب و شادی من در این نکته است که مردم کشور ما تمایل دارند در کارخیرشریک باشند. او قصه این راننده‌های لیست شده را این‌طور برایمان تعریف می‌کند: «همان ابتدای کارم بود و تازه نوشته را پشت نیسان چسبانده بودم. در حال رانندگی در اتوبان کرج بودم که گوشی تلفن همراهم زنگ خورد جواب دادم یکی از آن‌سوی خط گفت: «آقا من راننده ماشین پشت سر شما هستم لطف کنید شماره بنده را ذخیره کنید در جابه‌جایی و حمل اثاثیه رایگان می‌توانید روی من هم حساب کنید.» حالا تعداد این راننده‌ها زیاد شده اند.

 

به خاطر قولم وقتم را خالی می کنم

کاکایی از تبارکردهای کشورمان است و چند سالی است که در تهران زندگی می‌کند درباره اینکه چطور می‌تواند وظایف شغلی خودش را انجام دهد و همچنین قشر کم‌درآمد جامعه را نیز دریابد می‌گوید: «کارمند شرکت پخش هستم هرچند به دلیل مشکلات اقتصادی شرکت‌ها، مدتی هم بیکار بودم. اما طبق تعهدم از ساعت ۶ صبح تا ۵ بعدازظهر در شرکت هستم و بعد از ساعت ۵ می‌توانم برای این کار برنامه‌ریزی کنم. درروزهای تعطیل به تعداد بیشتری از خانواده‌ها می‌توانم کمک کنم. بعضی روزهای تعطیل اثاثیه سه خانوار را جابه‌جا می‌کنم.»

او دورترین جایی که اسباب و اثاثیه برده شهر قزوین است: «خانواده‌ای‌ که اثاثیه‌شان را به قزوین بردم همه زندگی‌شان یک نیسان هم نبود. خیلی اصرار کردند پول کمی را بپذیرم اما وقتی به پمپ‌بنزین رسیدیم هزینه بنزین را حساب کردند.»

دوست داریم شما اثاثیه مارا ببرید

حکاکایی معتقد است هیچ کار خیری، بی‌جواب نمی‌ماند از روزهایی یاد می‌کند که بی‌کار بود و به‌قدری دستش خالی که حتی توان پرداخت اقساط نیسانش را هم نداشت: «درهمان دوران بیکاری اثاثیه منزل متقاضیان را رایگان جابه‌جا می‌کردم. اما به‌طور اتفاقی چندین نفر تلفن کردند که ما جزء خانواده‌های کم‌درآمد نیستیم اما دوست داریم که شما اثاثیه منزل ما را حمل کنید. به برکت این کار خیر هیچ‌وقت دستم را جلوی کسی دراز نکردم این در حالی است که هنوز ۳۰ میلیون تومان از اقساط نیسانم باقی‌مانده است اما موعد قسط که می‌رسد پولش حاضر می‌شود.»