گفتگو با قاتل تیمسار در غرب تهران! + عکس
مرد معروف به تیمسار با ضربات چاقوی مرد همسایهشان در غرب تهران به قتل رسید. متهم که در سلامت روانیاش تردید است تا آمدن پلیس در محل حادثه منتظر ماند.
ساعت13 روز یکشنبه 16اردیبهشتماه امسال اهالی خیابان باران در حوالی بلوار تعاون شهر زیبا متوجه صدای دلخراشی از داخل خیابان شدند و سراسیمه به داخل خیابان آمدند. مردی در حالی که دو چاقو به دست داشت پس از زخمی کردن دو مرد میانسال عربدهکشان به دنبال آنها میدوید تا دوباره آنها را با چاقو مورد ضرب و جرح قرار دهد.
دو مرد زخمی که یکی از آنها صاحب بنگاه املاکی در آن نزدیکی بود و دیگری هم از ساکنان خیابان و مالک مغازه املاکی بود خونین در حال فرار Escape بودند که مرد چاقو به دست ثانیههایی بعد که هنوز اهالی خیابان به او نرسیده بودند مرد همسایه را جلوی مغازهاش گرفت و با چاقو چند ضربه دیگر به بدنش وارد کرد.
حال سعید مرتضوی خوب است!
انهدام لابراتوار تهیه شیشه در خزانه بخارایی تهران
دختربچه ورامینی برای مرد خبیث وسوسه آمیز بود
۲ نفر در شهر شیبان به قتل رسیدند
رهگذران و اهالی خیابان در حالی که با دیدن این صحنه دلخراش مات و مبهوت مانده بودند مرد ضارب را دستگیر کردند و بلافاصله موضوع را به اداره پلیس خبر دادند. با اعلام این خبر تیمی از مأموران کلانتری133 شهرزیبا در محل حاضر شدند. مأموران داخل خیابان با جسد خونین مرد56 سالهای معروف به تیمسار روبهرو شدند که با اصابت ضربات متعدد چاقو به کام مرگ رفته بود و کمی آنطرفتر هم با پیکر خونین مرد بنگاهدار روبهرو شدند که با ضربه چاقو زخمی شده بود.
همزمان با انتقال مرد زخمی به بیمارستان و دستگیری ضارب، مأموران حادثه Incident خونین را به قاضی مرادی، بازپرس ویژه قتل Murder دادسرای امور جنایی اطلاع دادند و لحظاتی بعد تیم جنایی در محل حاضر شدند.
نخستین بررسیها نشان داد ضارب از ساکنان مجتمع مسکونی همان نزدیکی است و مقتول هم صاحب مغازه املاکی است که مغازهاش را به مرد میانسالی که در این حادثه زخمی شده بود اجاره داده است و خودش همراه خانوادهاش در همان مجتمع مسکونی زندگی میکنند.
همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه متهم برای بازجویی در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت تا اینکه صبح دیروز برای ادامه تحقیقات به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد. متهم پس از اعتراف به قتل مرد همسایه و زخمی کردن مرد بنگاهدار مدعی شد که به خاطر کینه قدیمی دست به این جنایت زده است و گفت که آنها سال هاست افرادی را برای اذیت آزار او اجیر کرده بودند و چند باری مردان اجیر شده او را کتک زدهاند تا اینکه تصمیم به انتقام سخت میگیرد. متهم در ادامه در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.
گفتوگو با متهم
خودت را معرفی کن؟
کمال هستم 48 سال سن دارم.
به چه کاری مشغول بودی؟
با پرایدم مسافرکشی میکردم.
سابقه داری؟
نه.
معتادی؟
نه.
چند سال در آن مجتمع زندگی میکنی؟
از سال 88 خانه برادرم را در آن مجتمع اجاره کردم و تا الان به صورت مجردی زندگی میکنم.
چرا تصمیم به قتل گرفتی؟
من از آنها کینه به دل داشتم. چند سال است که آنها مرا اذیت میکنند. حتی افرادی را هم اجیر کرده بودند تا مرا کتک بزنند. روز حادثه هم قصد داشتم هر دوی آنها را به قتل برسانم، اما یکی از آنها جان سالم به در برد.
قبل از این حادثه با آنها درگیری هم داشتی؟
بله.
چرا؟
تمیسار که صاحب مغازه املاکی بود هر چند وقت یک بار دکوراسیون مغازهاش را به خاطر اینکه به افراد مختلفی مانند ساندویچی، عکاسی، املاکی و... اجاره میداد تغییر میداد به طوریکه همیشه برای من مزاحمت ایجاد میکرد و احتمال میدادم با تعمیرات همیشگی او خانهام تخریب میشود. به همین دلیل چند باری با او و مستأجرش که همان املاکی بود مشاجره لفظی کرده بودم.
یعنی برای همین موضوع فکر میکردی آنها افرادی را برای آزار دادن شما اجیر کردهاند؟
بله، اما تنها این موضوع نبود.
بیشتر توضیح بده؟
یکی از برادرهایم همراه زن و فرزندش در هلند زندگی میکردند تا اینکه چند سال قبل به ایران برگشت اما در ایران معتاد Addicted شد و همسرش از او جدا شد. پس از این او در حوالی کرج خانهای مجردی اجاره و زندگی میکرد و من هم هر چند روز یکبار به او سر میزدم و برای او خوراک و پوشاک میبردم و در واقع از نظر مالی کمکش میکردم. فروردینسال 92 یکبار که به دیدنش رفتم متوجه شدم همسایهها او را کتک زدهاند و به او گفتهاند باید خانهاش را تخلیه کند. چند روز بعد که دوباره به دیدن برادرم رفتم متوجه شدم که او ناپدید شدهاست. مدتی همراه برادران دیگرم به دنبال برادر گم شدهام گشتیم، اما خبری از او پیدا نکردیم تا اینکه از طریق همسایه متوجه شدم تمیسار و مرد بنگاه دار مردی را اجیرکرده تا برادرم را بربایند.
چرا شکایت نکردی از آنها؟
برادرانم میگفتند من خیالبافی میکنم و اجازه ندادند شکایت کنم.
درباره روز حادثه توضیح بده؟
روز 29 فروردین امسال برای هواخوری به پارک گفتگو رفته بودم که دو مرد قوی هیکل مرا به شدت کتک زدند. آنها گفتند که از طرف مرد بنگاه دار اجیر شدهاند. آنقدر مرا کتک زدند که انگشتانم شکست و بیهوش شدم. وقتی بههوش آمدم تصمیم گرفتم در اولین فرصت آنها را به قتل برسانم به همین دلیل همان روز دو چاقو مارکدار از دو نفر دستفروش خریدم. پس از آن هر روز چاقوها را به صورت باز همراه خودم داشتم تا اینکه روز حادثه از خانهام بیرون آمدم تا با خودروام به مسافرکشی بروم. قبل از سوار شدن در حال بردن نایلون زباله به طرف سطل زباله بودم که تیمسار و مرد بنگاه دار از مغازه بیرون آمدند. همان لحظه احتمال دادم آنها قصد اذیت مرا دارند که با چاقو از پشت تیمسار را گرفتم و ضربهای به گلویش زدم و بعد هم ضربهای به مرد بنگاه دار زدم. در حالی که تمام بدنشان خونین شده بود فرار کردند که دوباره تیمسار را گرفتم و چند ضربه دیگر زدم. قصد داشتم چند ضربه دیگر هم به مرد بنگاه دار بزنم که همسایهها و رهگذران مانع من شدند.
چرا فرار نکردی؟
من انتقام گرفتم و قصد فرار نداشتم.
پشیمانی؟
نه.
ارسال نظر