به گزارش اکونا پرس،

بامداد بیست و پنجم اردیبهشت سال 95 به کلانتری سعادت‌آباد خبر رسید یک مرد 56ساله در طبقه 13 یک برج با ضربه‌های چاقو در اتاق خوابش کشته شده است. پلیس به برج رفت و با جنازه سیاوش روبه‌رو شد.

همسر وی که آشفته بود به ماموران گفت: پسر دایی همسرم به نام مهرداد که معتاد و بیکار است مدتی است به خانه‌مان آمده و شب‌ها را هم همینجا می‌ماند. نیمه‌شب با صدای عجیبی از خواب بیدار شدم. وقتی بالای سر همسرم رفتم مهرداد را دیدم که روی سینه او نشسته بود. مهرداد به من گفت قلب شوهرم درد گرفته است. من همان موقع به آشپزخانه رفتم و با یک لیوان آب قند برگشتم، ولی مهرداد را با چاقویی خونین بالای سر همسرم دیدم. او با چاقو همسرم را کشته بود. مرد معتاد می‌خواست مرا هم خفه کند که از دستش گریختم. او مرا تهدید کرد تا جای پول و سوئیچ خودروی همسرم را به او نشان دهم سپس همه طلاهایم را سرقت کرد.

به دنبال اظهارات این زن 55ساله مهرداد ردیابی و بازداشت شد و به قتل اعتراف کرد.

مهرداد دیروز در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی توکلی و با حضور یک قاضی مستشار پای میز محاکمه ایستاد.

در این جلسه همسر مقتول که شاهد ماجرا بود در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: شوهرم و متهم سال‌ها قبل با هم باجناق بودند. اما بعد از سال‌ها مهرداد از همسرش جدا شد و با من ازدواج کرد. مهرداد بی‌رحمانه شوهرم را به قتل رساند و می‌خواست مرا نیز خفه کند. او با تهدید، طلاهایم را سرقت کرد. به همین خاطر از او شکایت دارم.

سپس دختر قربانی نیز برای متهم حکم قصاص خواست. وقتی متهم در جایگاه ویژه ایستاد گفت: سال‌ها پیش از همسرم که خواهر‌زن سابق سیاوش بود جدا شدم‌. در این سال‌ها از عمه پیرم نگهداری می‌کردم، اما بعد از فوت عمه‌ام، پسرش خانه او را فروخت و فقط دو میلیون تومان به من داد. او قدر زحمت‌هایم را ندانست‌. به همین خاطر دچار افسردگی و اعتیاد شدم. چند سالی بود که در شرکت سیاوش کار می‌کردم‌. ما کپسول‌های آتش‌نشانی را پر می‌کردیم.

وی ادامه داد: سیاوش با همسر دومش که پرستار بود بد رفتاری می‌کرد. با آن‌که درآمد میلیونی داشت، ولی روزی 50 هزار تومان بیشتر به من نمی‌داد. همه این موضوع‌ها باعث شده بود کینه او را به دل بگیرم من حدود ده شبانه‌روز بود که به خانه سیاوش رفته بودم و شب‌ها را همانجا می‌ماندم.

دو ماه بود که مواد مخدر را ترک کرده و تحت درمان با متادون بودم. آن شب نتوانستم از داروخانه متادون تهیه کنم‌. به همین خاطر به یک عطاری رفتم و یک قرص گرفتم. نمی‌دانم قرص حاوی چه موادی بود که دچار توهم شدم. آن شب تا صبح نخوابیدم و مدام خودم را لبه یک پرتگاه می‌دیدم‌. قصد داشتم فردا صبح برای پیدا کردن کار به مشهد بروم‌. ساعت نزدیک 5 صبح بود که آماده شدم و از سیاوش خواستم ۵۰ هزار تومان پول به من بدهد، اما مخالفت کرد. من که حالت طبیعی نداشتم چاقویی را که روی میز کنار تخت قرار داشت به دست گرفتم و می‌خواستم برای تهدید سیاوش چاقو را به دستش بزنم، اما نمی‌دانم چطور شد که چاقو به سینه او فرو رفت.

وی درباره سرقت و تهدید همسر دوم سیاوش نیز گفت: وقتی زن دوم سیاوش وارد اتاق شد ماجرا را برایش تعریف کردم و گفتم قصد داشتم ۵۰ هزار تومن پول از شوهرش بگیرم، اما او که ترسیده بود خودش طلاهایش را به من داد. من بعد از دستگیری همه طلاها را نیز به او برگردانم.

در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد و مهرداد را به قصاص محکوم کرد.