اجحاف در حق معلمان/ دفاع از سختی کار فرهنگیان
بعد از گذشت 4 ماه از سال جدید و کش و قوس های فراوان بالاخره حکم کارگزینی معلمان صادر شد . فارغ از وعده و وعیدهای افزایش حقوق و مزایا و سریال دنباله دار نظام رتبه بندی معلمان باید گفت که صدور احکام جدید نه تنها دردی از معلمین را دوا نکرده ؛ بلکه بر حسرت های آنان افزود و امید ها را به یاس مبدل ساخت.
تردیدی نیست که رفاه کارکنان و تامین آسایش روحی ، روانی آنان ازجمله فاکتورهایی است که نشان دهنده پویایی و کارآمدی دستگاههای اجرایی است و بسیاری از صاحب نظران معتقدندکه برای بهره وری بیشتر دستگاهها در درجه ی اول باید رفاه ، امنیت و بهداشت جسمی و روانی کارکنان تضمین شود ، تا آنان با میل و رغبت در پیشبرد اهداف دستگاه تلاش کنند و نسبت به دستگاه متبوع خود احساس تعلق خاطر کنند .
دستگاههای اجرایی هم با وقوف به این مسئله معمولا ً تلاش می کنند تا در راستای تامین رفاه کارکنان حرکت کرده و به انحاء مختلف بستر مناسب را برای برخورداری آنان از حقوق و مزایای بیشتر فراهم کنند؛ مطلبی که با اندک مطالعه ای در نظام پرداخت بسیاری از دستگاهها به راحتی عیان می شود .
از طرفی در دنیای امروزی و در کشورهای توسعه یافته آموزش و پرورش اولویت اول بسیاری از کشورهاست و توجه به دغدغه های مادی و معنوی معلم در صدر فعالیت های آن کشورها قرار می گیرد و بیشترین بودجه و امکانات در این راستا هزینه می شود و شان و کرامت معلمی آن چنان در این جوامع نهادینه می شود که همه آحاد جامعه خود را مدیون معلم می دانند .
اما در کشور ما با وجودی که بیشترین تاکید نسبت به ارج نهادن به مقام شامخ معلم در متون دینی اسلامی وجود دارد این موضوع به درستی در وضع بودجه و اعتبارات در نظر گرفته نشده و تنگناهای مالی و کسری بودجه چالشی بزرگی است که در دوره های مختلف این مجموعه عریض و طویل را با مشکل مواجه کرده است.
حذف سختی کار فرهنگیان و انفعال وزارت آموزش و پرورش
معلمین هم پذیرفته اند که بسیاری از این مزایا مانند حق خوابار ، هزینه ایاب و ذهاب ، کمک هزینه تحصیلی فرزندان ، حق مسکن ، کمک هزینه لوازم التحریر دانش آموزان، پاداش مناسبت ها و اعیاد و ....گرچه برای سایر کارکنان حق است ؛ اما برای معلمین صرفاً رویایی دست نیافتنی است و نباید به آن دل بست.
چند سالی است که بحث معاونت اقتصادی در آموزش و پرورش مطرح شده و گرچه ما نیز معتقدیم که این دستگاه بهترین ظرفیت را برای تامین منابع مالی جدید و خود اتکایی اقتصادی دارد اما هیچ گاه از این ظرفیت ها برای کمک به رفاه و آسایش معلمان استفاده نشده و این ظرفیت ها گاه و بیگاه ابزاری برای استفاده و یا گاها سوء استفاده برخی افراد برخی افراد و گروه ها با مقاصد خاص شده است .
در بیان مصادیق این مطلب باید گفت که آموزش و پرورش هر ساله مبالغ هنگفتی برای تامین تجهیزات اداری مدارس و ادارات ، هوشمند سازی کلاس های درس، تامین منابع آموزشی و تجهیزات آزمایشگاهی ، پوشاک مدارس وهزینه ایاب و ذهاب اردوهای راهیان نور هزینه می کند و اگر بتواند راساً در این حوزه ها سرمایه گذاری کند می تواند منابع مالی جدیدی را برای خوداتکایی این دستگاه و کمک به رفاه و معیشت فرهنگیان تامین کند .
از طرف دیگر کمترین انتظار از آموزش و پرورش هم این است که تلاش کنند تا ضمن تثبیت و حفظ قوانین مالی گذشته ، قوانین جدیدی تدوین شود که زمینه رفاه معلمین را گسترده تر کند و آنان را از امکانات بیشتر درمانی و رفاهی بهره مند سازد . چیزی که عکس آن مشاهده شده و مسئولین ضمن اینکه امکانات و مزایای جدیدی به معلمین اختصاص نداده اند ، بلکه در مقابل حفظ قوانین قبلی مانند بیمه طلایی فرهنگیان ، فوق العاده سختی کار و فوق العاده ویژه نیروهای ستادی پافشاری لازم را به عمل نیاورده اند.
در احکام جدید فرهنگیان هم در اقدامی کم سابقه ضمن اینکه شاهد افزایش ناچیز 6 تا 11درصدی حقوق معلمان بر خلاف تورم واقعی در جامعه بودیم ؛ فوق العاده سختی کار نیروهای ستادی و عوامل اجرایی مدارس و فوق العاده ویژه کارکنان ستادی هم حذف و یا کاهش یافت و علت را هم مصوبه دیوان عدالت اداری ذکر کردند .
ضمن اینکه این مصوبه بنا به اذعان برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به هیچ عنوان پذیرفتنی نیست باید اعلام کرد که آیا آموزش و پرورش نمی توانست از این مبلغ اندک حدود 20 هزار تومانی سختی کار معلمین دفاع کند و مانع از حذف آن شود ؟
آیا آموزش و پرورش خود قائل به ضرورت اجرای این بند در احکام کارگزینی معلمین نیست ؟
آیا آموزش و پرورش تمام آراء دیوان عدالت اداری را در راستای رفاه بیشتر معلمین ؛ اجراء کرده و تنها این رای بر زمین مانده بود ؟
آری !
دیواری کوتاه تر از آموزش و پرورش وجود ندارد که باید شاهد وقوع این اتفاق باشیم .
حقیقت تلخی است اگر بگوییم که آن چنان وضع بر معلمین سخت شده که تعداد زیادی از آنها برای امرار معاش به مشاغل دوم و سوم روی آورده اند .
پدیده زشتی است که یک معلم برای تامین مایحتاج زندگی خود به رانندگی در آژانس ؛ مغازه داری و کار در بنگاه های معاملات ملکی یا ..... روی آورد .
حذف سختی کار فرهنگیان و انفعال وزارت آموزش و پرورش
آیا نباید زندگی معلم تامین شود تا او با افتخار و علاقه به حرفه خطیر معلمی روی آورد و به تربیت نسل آینده ساز جامعه مبادرت کند و مجبور نباشد برای تامین زندگی خود و فرزندانش به این امور مبادرت کند .
امروز هم چالش دیگری با عنوان چالش آتش زدن حکم و فیش حقوقی معلمین در فضاهای مجازی در حال انتشار است و این اتفاق بیانگر اوج نارضایتی معلمین از ناعدالتی در نظام پرداخت هاست و باید پیام این چالش توسط دست اندرکاران تعلیم و تربیت دریافت شود و برای رفع این تبعیض و نابرابری در نظام پرداخت ها تلاش کنند .
گرچه نباید اجازه داد تا از نارضایتی های صنفی سوء استفاده شده و به بیراهه کشانده شود ، اما باید مسئولین آموزش و پرورش هم آگاه باشند که بهانه دست دیگران ندهند و مدافع حقوق همکاران فرهنگی خود باشند و از حقوق حقه آنان به شایستگی دفاع کنند .
آموزش و پرورش باید سنگ صبور معلم باشد و باید هم این اعتماد را داشته باشد که کسانی هستند که با تمام وجود از حق و حقوق معلم دفاع می کنند و اجازه نمی دهند تا اجحافی در حق آنان صورت گیرد .
ارسال نظر