همه پیک موتوری هستیم!
«نمایش خیابانی اسفندیار رحیم مشایی در خصوص حکم حمید بقایی با اعتراض و اظهارات جالب یک رهگذر مواجه شد؛ سخنانی که میتواند حرف دل تمام مردم به همه تصمیمگیران باشد.
روزنامه آفتاب یزد نوشت: «حمید بقایی سرانجام در هفته گذشته به زندان رفت. او دومین معاون احمدی نژاد در دولت های نهم و دهم است که راهی اوین می شود. پیش از این محمدرضا رحیمی، معاون اول دولت دهم هم با حکم دادگاه بازداشت و زندانی شده بود. تخلفات اقتصادی مهمترین دلیل برای بازداشت دو معاون رئیس جمهور بود؛ امری که در تاریخ ایران سابقه نداشته است. هشت سال دولت اصولگرایان به ریاست محمود احمدینژاد از هر زاویهای که مورد بررسی قرار گیرد نکته روشن چندانی ندارد. دادگاه حمید بقایی از ابتدا تا رای تجدید نظر و دست آخر اجرای حکم، یکی از جنجالی ترین موارد در نوع خودش بود. محمود احمدینژاد در هشتم تیر ۱۳۹۰ مدعی بود: «کابینه، خط قرمزی است که اگر بخواهند به آن دستاندازی کنند، دیگر من باید وظیفه قانونی خود را انجام دهم و این حتما به کشور آسیب میزند.»
در آن سال ها که او در قدرت بود با چنین ادبیاتی نزدیکانش را تا حدودی مصون نگه داشته بود اما وقتی از اسب قدرت پیاد شد شرایط برای او و نزدیکانش فرق کرد؛ شرایطی که موجب شد حالا احمدی نژاد نقش اپوزیسیون را هم بازی کند. رئیس جمهور سابق پنج سال بعد از این که قدرت را در پاستور تحویل داده به گونه ای سخن میگوید که بسیاری از مکانزیمها را زیر سوال ببرد. او حالا بدون رودربایستی مکانیزمی که خودش هم از طریق آن به ریاست جمهوری رسید، یعنی انتخابات را به چالش میکشد و درباره برگزاری آن با سازوکار دیگری سخن میگوید. احمدی نژاد برای حفظ نزدیکانش که تعداد آنها به انگشتان یک دست هم نمیرسد بالا و پایین می پرد و جنجال می سازد تا شاید بتواند بار دیگر از آنها محافظت کند. احمدی نژاد برای بقایی سنگ تمام گذاشت. بقایی که برای فرار از پاسخگویی عملکرد گذشته خود دست به هرکاری زد چند روزی هم به بست نشینی در حرم عبدالعظیم روی آورد و احمدینژاد نیز با حضور در آنجا به حمایت از وی پرداخت. جریان چند نفره رئیس جمهور سابق وقتی خود را در معرض محاکمه دید به یکباره و با سرعت بهسمت رادیکالیزم و بیان سخنانی جنجال برانگیز رفت تا با توجه به برخی نارضایتیهایی که میان مردم نسب به برخی موارد وجود دارد جامعه را با خود همراه کند و به خیال خود جنبش به راه بیندازد. احمدی نژاد و یارانش به دنبال آن بودند که با بیان جملاتی مردم را به سمت و سوی خود بکشند اما این رویکرد به نتیجه نرسیده چرا که مردم هشت سال ریاست جمهوری او با کمک دوستانش را هنوز به خوبی به یاد دارند. در واقع هرچند مردم ایران اصولا زود فراموش می کنند که چه کسانی چه عملکردی از خود به جای گذشته اند اما نه اینکه به این زودی آن سال ها را فراموش کنند.
ویدئو پیک موتوری
بعد از این که بقایی در پی اجرای حکمش به اوین رفت، روز پنج شنبه مشایی و چند نفر دیگر در یک هنجارشکنی آشکار که مورد استقبال هم واقع نشد حکم او را در دست گرفته و شروع به اعتراض به این حکم کردند. در این میان ویدئویی این اتفاق که در شبکههای مجازی دست به دست شد نشان از مکالمه یک شهروند با مشایی دارد. در این ویدئو درحالی که رحیم مشایی میخواهد نمایش خود را ادامه دهد فردی وارد می شود و می گوید مردم با مشکلات اقتصادی بسیاری مواجه هستند؛ چرا باید درگیر دعواهای شما شوند؟ مشایی میگوید خب تشریف نداشته باشید. فرد بار دیگر با تکرار سخن خود میگوید که مردم در دخل و خرج خود مشکل دارند. مشایی که می خواهد اعتراض خود به حکم بقایی را ادامه دهد از آن فرد میپرسد که اجازه میدهید؟ که او پاسخ می دهد شما هشت سال اجازه داشتید و هر کاری که خواستید کردید. در نهایت اطرافیان می خواهند دخالت کنند که مشایی می گوید اشکالی ندارد شاید از جایی آمده است! اما آن رهگذر می گوید از جایی نیامده ام.
من یک پیک موتوریام!
درس عبرت برای همه
داستان این ویدئو داستان این روزهای کشور است. این ویدئو تنها مربوط به مشایی و جریان احمدی نژاد نیست بلکه نمادی است از این که مردم به مسئولان انتقاد دارند؛ به هر کس به اندازه ای که در به وجود آمدن شرایط امروز کشور و ایجاد مشکلات اقتصادی نقش داشته است. قطعا دولت های نهم و دهم به ریاست محمود احمدی نژاد و با حمایت تمام قد حامیانش از جمله محافظهکاران در شکلگیری این شرایط نقش پررنگی دارند و به همین دلیل است که مظلوم نمایی رئیس جمهور سابق و نزدیکانش و بازیگری آنها در نقش منتقد و همراه مردم، به دل جامعه ننشسته است، چرا که همینها هشت سال فرصت داشتند تا پیشرفت و آبادانی را برای کشور و مردم رقم بزنند اما نکردند. مسئولان امروز نیز از این قاعده مستثنی نیستند، اگر راه همان دولت را بروند. بدیهی است دولت روحانی شتاب حرکت کشور به سمت شاخص های منفی را در همه زمنیه ها کم کرد اما هنوز کاستیها بهشکلی باقی است که اگر دست مردم برسد و با دولتمردان فعلی نیز چند کلمهای بتوانند صحبت کنند قطعا از مشکلات خود خواهند گفت و این که برخی محافظه کاری ها یا مماشات دولتی ها دردی از آنها دوا نمیکند. همین دو روز پیش شهردار تهران استعفا داد. غلامعلی رجایی مشاور او گفته که از نزدیک در جریان استعفای شهردار است. او مدعی است استعفای نجفی این پیام پنهان منفی را به جامعه داد که چون با فساد در شهرداری در افتاد و مقبول نیفتاد ناچار بهانه بیماری را پیش کشید. ماجرای پیک موتوری نهتنها برای دولت که برای همه ارگانها میتواند چراغ راه باشد؛ اینکه در زمانی که اجازه دارند هرکاری بکنند و در قدرت هستند اقداماتی انجام دهند که سرنوشت احمدی نژاد و بی اعتنایی جامعه نسبت به آنها بعد از پایین آمدن از قدرت رقم نخورد.»
ارسال نظر