پیامدهای حمله به سوریه و سناریوهای آتی
سایت النشره در تحلیلی با عنوان "پیامدهای حمله به سوریه... سناریوهای آتی" ضمن بررسی ابعاد سیاسی مختلف حمله امروز آمریکا و همپیمانانش چند سناریو برای این حمله ارائه کرد.
سایت النشرة در این تحلیل آورده است، تمام سوالاتی که در پی حمله نظامی سه جانبه آمریکا، انگلیس و فرانسه به سوریه مطرح هستند به این شرحاند: آیا به مسؤولان روس پیشتر درباره اهداف حمله اطلاعرسانی شده بود؟ آیا آمریکا چند روز پیش از اجرای این حمله برای فریب مسکو رزمایش برگزار کرد؟ چرا سامانههای دفاع هوایی روسیه که در سوریه وجود دارند آنطور که باید و شاید در دفع موشکهای شلیک شده به سوریه مشارکت نکرده و آیا این سامانهها چنین توانی را دارند؟ آیا مذاکرات درباره سوریه اکنون آغاز شده است؟ در این میان اهداف واقعی آمریکا چیست؟
سناریوهایی مطرح هستند که تا این لحظه نمیتوان هیچ یک را بر دیگری اولویت داد.
حمله نظامی غرب علیه سوریه چند روز پس از انتشار اطلاعاتی متناقض از سوی واشنگتن انجام شد، ابتدا دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا که به نظر میرسید گویی با اعصاب و روان مردم سوریه و روسها و همپیمانان آنها بازی میکند در توئیتی حمله به سوریه را قطعی اعلام کرد اما پس از چند دقیقه توئیت متناقضی را منتشر کرده و حمله به سوریه را بعید دانست. هدف ترامپ چند بعدی بود: یکسانسازی افکار عمومی آمریکا و به صورت مشخص تفکراتی بود که از زمان کمپین انتخاباتیاش از طریق توئیتها آن را رهبری میکرد تا دوباره بر رهبریاش در آمریکا و نیز نادیده انگاشتن وجود یک نهاد که در سکوت به دنبال بررسی گزینههای استراتژیک است، تاکید کند. هدف ترامپ از این بازی پیش راندن روسها به سمت مذاکره برای عقبنشینی از اصولشان در مورد دمشق است. فرانسویها و انگلیسیها تنها دریافتکنندههای توئیتهای ترامپ بودند تا حدی که رسانههای اروپایی با توجه به رویکرد ترامپ با استنتاج توئیتهایش، منتظر موضعگیری دولتهایشان بودند. در این میان فرانسویها به مسؤولان روسیه اعلام کردند که در حمله احتمالی علیه پایگاههایی در سوریه مشارکت خواهند کرد. این اطلاعرسانی به منزله توجیهی پیشدستانه برای حمله احتمالی بود. تنها فرانسویها این کار را نکردند بلکه آمریکاییها و انگلیسیها نیز همین مساله را به اطلاع روسها رساندند. اما تعلیق در اعلام زمان اجرای حمله از سوی آمریکا و تناقضها در بیانیههای کاخ سفید حاکی از آن بود که رزمایشهای فریبکارانهای برای بازی دادن و القای این مساله است که جنجال رسانهها با هدف تحمیل مذاکرات در زمانی انجام میشود که آمریکاییها و اروپاییها دستاوردهای مالی از کشورهای عرب حوزه خلیج فارس دارند. دمشق اطمینان داشت که واشنگتن برای اجرای حملهای نظامی تلاش میکند به همین دلیل سوریها را از پایگاههای نظامی، وزارتی و اداری خارج کرد و احتمال انجام حملاتی با استفاده از موشکهای هدایت شونده را داد. هماهنگیها میان سوریه و روسیه برقرار است اما این هماهنگیها محدود به ارسال اطلاعات برای دمشق و راهنمایی آن بوده و به سطح استفاده روسها از سامانههای دفاع هواییشان در سوریه جهت ممانعت از اصابت موشکهای غربی به اهداف مورد نظر در سوریه نمیرسد. سامانههای دفاع هوایی روسیه توان سرنگونی هر موشک هدایتشوندهای به سمت پایگاههای سوریه را دارند اما رهبری روسیه چنین نکرد، همین امر احتمال وجود ارتباطی میان آمریکا و روسیه که منجر به موضعگیری بیهدف روسها در مورد مقابله مستقیم شد را تقویت میکند. با توجه به این اتفاقات و این نتیجهگیریها میتوان گفت چند سناریو وجود دارد:
سناریوی اول: عدم واکنش روسیه به این حملات دربردارنده موافقت ضمنی این کشور با مساله هدف قرار گرفتن پایگاههای سوریه در این حملات در مقابل ادامه سیاست دمشق در کنترل میدانی است.
سناریوی دوم: عدم بازداندگی روسیه این مساله را به ذهن میرساند که مسکو ناتوان از واکنش نشان دادن و ورود به مقابله مستقیم با آمریکاییها و در ادامه تحمیل مسکو به ورود به مذاکرات سیاسی درباره ساختار حاکمیتی در سوریه، نقش ایرانیها و حضور حزب الله در سوریه، تقسیم منابع طبیعی، آینده جنوب سوریه و اعمال توافقنامهای مستقیم میان دمشق و تلآویو است.
سوم: هرگونه واکنش روسیه علیه پایگاهها یا ناوشکنهای آمریکا، انگلیس یا فرانسه به معنای وارد کردن پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) به درگیری با محوری به رهبری مسکو است و این امر میتواند کار را به جنگی جهانی بکشاند.
چهارم: عدم موافقت سوریه، روسیه و ایران با درخواستهای آمریکا احتمال دارد که به حملات نظامی مشابهی با استناد به بهانههایی دیگر منجر شود. این همان چیزی است که مانع گسترش نفوذ نظامی سوریه شده و روحیه گروههای مسلح شکست خورده در برخی مناطق سوریه را بالا میبرد و در ادامه تلاشهای روسیه در سوریه ناکام میگذارد.
قطعا روسیه از نقش خود در سوریه هرگز دست نخواهد کشید، عدم مداخله بازدانده مستقیم این کشور به معنای عقبنشینی و شکست آن نیست. این یک دوره جنگ بیپایان نظامی و سیاسی است که هرگز به خاک سوریه محدود نخواهد شد، احتمالا این بازی جهانی اکنون آغاز شده است. در این میان، آمریکاییها به هدف خود در اجرای حمله هوایی علیه سوریه دست یافتند. دمشق موفق به رهگیری بخشی از موشکها به رغم تعداد بالای آنها شد و قدرت سوریها در دفاع از خود پس از چندین سال جنگ سخت را ثابت کرد. دمشق از طریق هماهنگی با روسها از میزان خسارتها کاست. اما هدف غیر رسمی و رسانهای مسکو است. حالا باید دید مسکو چه خواهد کرد؟
ارسال نظر