آیا دولت تنها باید به اقتصاد بپردازد؟
اراده باطل از سخن حق
اخیرا هرچه میگوید سیل انتقادات از هر سو به طرفش سرازیر میشود. حسن روحانی و دولتش این روزها رکورد مورد نقد قرار گرفتن را در دست دارند. رییسجمهور و دولتمردانش درباره هر موضوعی اظهار نظر میکنند عدهای تنها به یک موضوع میپردازند؛ معیشت.
رییسجمهور روحانی در روزگار عجیبی به ریاستجمهوری رسیده است. او شاید اگر میدانست قرار است عدهای چنین بلایی به سرش بیاورند عطای ریاست را به لقایش میبخشید و کشور را به همان "هووهایی" میداد که ادای دایه مهربانتر از مادر را درمیآورند. روحانی و اعضای کابینهاش به هر موضوعی که ورود میکنند از سوی عدهای و البته به صورت سیستماتیک مورد هجمه قرار میگیرند که به جای حاشیهآفرینی به دنبال رفع مشکلات اقتصادی و رسیدن به جیب و شکم مردم باشید.
قطعا در سال "حمایت از کالای ایرانی" و در حالی که رهبر انقلاب چندین سال است که اقتصاد را مبنای نامگذاری سال جدید قرار میدهند، رییسجمهور و دولتمردان بیش از هر کس دیگری به فکر رفع مشکلات اقتصادی و بهتر شدن اوضاع معیشت مردم هستند. اقتصاد موضوعی است که همیشه مورد مطالبه بوده و حل معضلات آن هم مطالبه به حقی به حساب میآید که دولت باید برای آن برنامههای مشخص و کاربردی داشته باشد. در همین زمینه از همان ابتدای سال اقداماتی هم از سوی دولت صورت گرفته مثل مبارزه جدی با قاچاق کالا، حمایت هوشمندانه از تولیدکنندگان و سرمایهگذاران در بخش تولید، بهبود و سهولت فضای کسب و کار، حمایت از صادرات محصولات تولید داخل و رفع موانع صادراتی، مدیریت واردات کالا به کشور، تشکیل کارگروه حمایت از کالای ایرانی در اتاق اصناف ایران، الزام وزیر صنعت، معدن و تجارت برای ارائه گزارش ماهانه به مجلس و در جریان قرار گرفتن نمایندگان از پیشرفت امور در زمینه حمایت از تولید کالای داخلی و... از اقداماتی است که در این مدت توسط دولت صورت گرفته و یا برنامههای آن در حال اجرایی شدن است.
هرچند به طور قطع در سیاستهای دولت دولت ضعفهایی در حل مشکلات اقتصادی و سامان دادن به وضع معیشتی مردم وجود دارد که باعث میشود بسیاری از دلسوزان با انتقادات به جای خود تلاش کنند دولت را در مسیر درست قرار داده و باری از دوش مردم بردارند.
اما پرسش اینجاست که آیا رییس دولت و یارانش تنها و تنها باید به موضوع اقتصاد بپردازند و فقط به فکر معیشت مردم باشند؟ آیا حق ندارند به سایر مسائل کشور هرچند با درجه اهمیت کمتر بپردازند؟ آیا نمیتوانند درباره موضوعاتی که شاید تنها برای عدهای از شهروندان مهم باشد، اظهار نظر و اقدام کنند؟
از همین تلگرام شروع کنیم. تلگرامی که فیلتر شدنش در روزهای اخیر به یکی از مباحث روز تبدیل شده است. پیامرسانی خارجی که نزدیک به ۴۰ میلیون گاربر ایرانی داشته و در سالهای اخیر به یکی از مهمترین ابزارهای ارتباطی، خبررسانی، کسب درآمد و محل رجوع بسیاری از ایرانیان تبدیل شده است. با فیلتر تلگرام تقریبا جایی وجود نداشت که درباره این موضوع اظهار نظری -چه موافق و چه مخالف- صورت نگیرد. در همین راستا جمعه شب در صفحه اینستاگرام رییسجمهور این پشت منتشر شد: «سیاست دولت یازدهم و دوازدهم مبتنی بر ایجاد فضای امن مجازی بوده و نه امنیتی و تاکنون هیچ شبکه اجتماعی یا پیامرسان "توسط این دولت" مسدود نشده و نخواهد شد. فیلتر و مسدودسازی اخیر تلگرام نیز نه توسط دولت اجرا شده و نه مورد تأیید دولت است.
برای مسدودسازی پیامرسان مذکور در تاریخ ۹۷.۲.۱۰ حکم قضایی صادر و به همه اپراتورهای موبایل و ارائهدهندگان خدمات اینترنتی ابلاغ کردند تا آنها رأساً اقدام به اختلال در ارتباط نمایند. (مشابه این اقدام نیز سال گذشته و در دوران انتخابات ریاست جمهوری، برای امکان تماس صوتی تلگرام انجام شده بود.)
عدم طی مراحل قانونی امور اجرایی که با استفاده از ابزار قهریه و قضائیه صورت بگیرد، در تعارض با شعار "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" و در نقطه مقابل دموکراسی قرار دارد.
اگر در عالیترین سطح نظام، تصمیمی برای محدود کردن یا مسدودسازی ارتباطات مردم گرفته شده است، باید صاحبان واقعی این کشور که مردم هستند در جریان امور قرار بگیرند.»
در ذیل این متن هشتگهای #محرمانه_نداریم #حکم_سفارشی #جریان_آزاد_اطلاعات #حق_انتخاب #پیام_رسان استفاده شده بود.
همین پست کافی بود تا سیل حملات به سمت رییسجمهور سرازیر شود. عدهای در انتقاد به اینکه چرا روحانی توان مقابله با این موضوع را ندارد و تنها در این زمینه شعار میدهد و عده دیگر که با هر اظهار نظری از سوی دولت همین جمله را واگویه می کنند که "رییسجمهور و دولتش (گویا دولت روحانی به جای دولت جمهوری اسلامی دولت یک کشور متخاصم است و آنها این دولت را برای کشور ایران نمیدانند!) بهتر است به جای این حاشیهسازیها به فکر رفع مشکلات اقتصادی و معیشت مردم باشند".
همین اتفاق در موارد دیگر هم دیده میشود. مثلا زمانی که از طرف دولت نکتهای درباره "رفع حصر" گفته میشود باز انتقادات از چپ و راست پرتاب میشوند. به هر حال موضوع حصر برای جمعی از مردم ایران مهم به حساب میآید و حتی برخیها به امید گشایشی در این موضوع به روحانی و دولتش رای دادند پس عجیب نیست که دولت هر از چندگاهی درباره این موضوع اظهار نظر کند اما به محض صادر شدن سخنی درباره رفع حصر باز این جمله از سوی عدهای تکرار میشود: «رییسجمهور و دولتش بهتر است به جای این حاشیهسازیها به فکر رفع مشکلات اقتصادی و معیشت مردم باشند».
از رفع حصر که بگذریم موضوع بعدی نحوه برخورد درباره حجاب است. ماجرای دختران خیابان انقلاب، تلاش عدهای برای مبارزه با حجاب اجباری، نوع برخورد مامورین گشت ارشاد با بدحجابها و این دست مسائل به هر حال از موضوعاتی است که شاید نه برای همه مردم ولی برای عدهای -بهخصوص بانوان- اهمیت دارد و طبیعی است از سوی دولت و مثلا معاونت امور زنان ریاستجمهوری در این زمینه واکنشهای دیده شود یا رییسجمهور درباره این موضوعات موضعگیری کند اما به محض اظهار نظر از سوی دولت باز انتقاداتی با این مضمون همه جا را پر میکند: «رییسجمهور و دولتش بهتر است به جای این حاشیهسازیها به فکر رفع مشکلات اقتصادی و معیشت مردم باشند».
در موردی دیگر وقتی رییسجمهور در نشست خبری یا مناظره انتخاباتی درباره پخش صدای محمدرضا شجریان و اعتراض به جلوگیری از پخش صدای استاد آواز ایران اعتراض میکند و یا برخی مسئولان فرهنگی دولت به دنبال حل این موضوع هستند باز گزاره "رییسجمهور و دولتش بهتر است به جای این حاشیهسازیها به فکر رفع مشکلات اقتصادی و معیشت مردم باشند"، از سوی گروهی خاص تکرار میشود.
اینها تنها بخشی از ایرادگیریهای عده ای به اظهارات رییسجمهور و اعضای دولت است و میتوان به این لیست موضوعاتی مثل کولبرها، آلودگی هوا، ورود بانوان به استادیوم و ... را اضافه کرد. کم مانده این منتقدان پس از پیام تبریک رییسجمهور به تیمهای ورزشی هم همان جمله معروف "رییسجمهور و دولتش بهتر است به جای این حاشیهسازیها به فکر رفع مشکلات اقتصادی و معیشت مردم باشند" را تکرار و به واکنش روحانی اعتراض کنند.
گزاره "رفع مشکلات اقتصادی و رسیدگی به معیشت مردم" در جای خود بسیار درست و از اهم موضوعات کلان کشور است و کسی هم در وجود کمبودها و مشکلات گوناگون به خصوص در این آشفتهبازار ارز و طلا تردیدی ندارد که دولت و در راس آن رییس جمهور قطعا باید تمرکز اصلی خود را روی این موضوع قرار دهند اما تکرار بارها و بارهای این جمله در واکنش به هر فعالیت و اظهار نظر رییسجمهور و دولتمردانش به نوعی توهین به مردم ایران هم به حساب میآید. گویی ایرانیان تنها و تنها به فکر شکم و جیب خود هستند و هیچ خواسته فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دیگری ندارند و فقط با حل مشکلات اقتصادی تمام معضلات کشور حل میشود. استفاده از این گزاره در واکنش به هر اقدام رییسجمهور به قول امیرالمومنین (ع)، همان استفاده از سخن حقی است که از ان اراده باطل دارند.
قطعا حل معضلات اقتصادی در اولویت است اما رییسجمهور به عنوان مدافع حقوق همه مردم چه آنها که به او رای دادهاند و چه آنها که اصلا رای ندادهاند باید به فکر تمام مشکلات موجود در جامعه باشد و در مقابل آنها موضعگیری داشته باشد. رسیدگی صرف به اقتصاد و معیشت بدون در نظر گرفتن موارد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و ... درست مانند یک غذا بدون ادویه و مخلفات کنار آن خواهد بود.
ارسال نظر