به گزارش اکونا پرس،

به نقل از اداره ارتباطات و امور بین الملل سازمان نوسازی شهر تهران، ایران و شهر ما، تهران، در حوزه‌ای با خطرپذیری بالا در مقابل زلزله قرار گرفته و زمین‌لرزه‌های متعددی را در طول تاریخ طولانی خود تجربه کرده است. یکی از مشکلات تهران، تعداد زیاد ساختمان‌های ناپایداری است که به‌دلیل فقدان یا نبود مقاومت سازه‌ای، در مقابل مخاطرات طبیعی آسیب‌پذیر هستند. اما ناپایداری ساختار کالبدی تنها مشکل برخی محله‌های تهران نیست؛ بلکه در کنار آن، کمبود خدمات مناسب پشتیبان سکونت، نبود فضاهای سبز و باز شهری، فقر اقتصادی ساکنان و در بعضی موارد ناهنجاری‌های اجتماعی، نشانه‌هایی هستند که توأمان حق زندگی و عدالت اجتماعی را برای گروه‌هایی از شهروندان مورد تهدید قرار می‌دهند. از آنجا که برون‌رفت از این شرایط به‌صورت خودکار امکان‌پذیر نیست، ضرورت مداخله بخش عمومی و رویارویی با این مشکل اجتناب‌ناپذیر می‌نماید؛ سیاستی که از میانه دهه1380 در سطوح ملی و شهری حاکمیت از نقش و جایگاهی پررنگ برخوردار شده و تبدیل به یکی از موضوعات کلیدی برنامه ششم توسعه کشور و برنامه 5ساله سوم تهران شده است.

آنچه باید در گام نخست مواجهه با این مشکل پذیرفت، ماهیت چندوجهی نوسازی شهری است؛ به‌طوری‌که حتی در کشورهای بهره‌مند از ساختار مدیریت شهری یکپارچه، نوسازی به‌عنوان یک سیاست و کاربست فرابخشی، چنددستگاهی و بین‌انتظامی قلمداد شده و نیازمند برنامه‌ریزی، مدیریت و اقدام همکارانه است. در شهر تهران هم تلاش می‌شود تا با فعال‌کردن ظرفیت ساختار «ستاد بازآفرینی کلانشهر»، امکان گفت‌‌وشنود، همفکری و هم‌افزایی دستگاه‌های پرشمار بخش عمومی فراهم شود؛ هم‌اکنون، این ساختار از مقیاس شهر تا دامنه همه محله‌های ناکارآمد تداوم یافته و پیامدهای مثبت و قابل توجهی را به‌دنبال داشته است.

رویکرد مورد نیاز سیاستگذاران ملی و شهری در فرایند تصمیم‌گیری درخصوص فرسودگی شهری، «تبعیض مثبت» و اختصاص جایگاه ویژه به محله‌های کم‌برخوردار شهری در سازوکارهای برنامه‌ریزی و بودجه‌بندی است. ضرورت اتخاذ این رویکرد از آنجا اهمیت پیدا می‌کند که نگاه مساوات‌باور به همه حوزه‌های فضایی شهر، منجر به دوام و افزایش شکاف برخورداری بین محله‌های آن شده و به مرور زمان، فرصت‌های برون‌رفت از ناکارآمدی را به صفر می‌رساند. پیش‌بینی برنامه‌های ارتقای کیفیت زندگی در محله‌های کم‌برخوردار تهران در برنامه سال1397 شهرداری تهران -که برای نخستین‌بار اتفاق افتاد- و افزایش قابل توجه وزن مالی این برنامه‌ها در سال1398، نشانه‌هایی هستند که جایگاه ویژه نوسازی شهری را در برنامه‌های مدیریت شهری تهران خاطرنشان می‌سازند؛ این در حالی است که با وجود تأکیدات سیاست‌های ملی فرادست، تاکنون این موضوع در برنامه‌های تخصیصی دولت از اهمیت مورد انتظار برخوردار نشده است.

توفیق در نوسازی محله‌های ناکارآمد شهری جز با توجه به اصل «مشارکت دخیلان» در فرایندهای برنامه‌ریزی، طراحی و اجرا امکان‌پذیر نیست. از بین همه گروه‌های دارای نفع و نفوذ، اجتماعات محلی یعنی ساکنان محله جایگاهی فراتر از دیگران داشته و به‌عنوان مهم‌ترین ذینفعان، از حق مسلم کنشگری در تصمیم‌گیری و اقدام برخوردارند. پذیرش این اصل بدان معنی است که باید در رویارویی با مشکل، داشته‌ها، خواسته‌ها، نیازها و تقاضاهای ساکنان مورد توجه جدی و واقعی قرار گیرد. در نتیجه و از آنجا که همه اجتماعات محلی از ماهیتی متکثر برخوردارند، باور به پیش‌بینی و به‌کارگیری راهکارهای متنوع و چندگانه از ملزومات مواجهه کارآمد و اثربخش با فرسودگی شهری است؛ موضوعی که در شهرداری تهران تلاش می‌شود تا از طریق استقرار «دفاتر توسعه محله‌ای» و ارتباط بی‌واسطه و مداوم با ساکنان تقویت و نهادینه شود.

همچنین باید توجه داشت که چندگانگی محدود به اجتماعات محلی نمی‌شود؛ بلکه محله‌های ناکارآمد هم دارای ظرفیت‌ها و مشکلات متفاوتی هستند و نمی‌توان محله‌های تاریخی و ارزشمند مرکز شهر، محله‌های فرسوده معاصر، سکونتگاه‌های خودانگیخته و انواع دیگر را با یک رویکرد مداخله مورد توجه قرار داد. در نتیجه، «زمینه‌محوری» به مفهوم اصالت دادن به «آنچه محله عرضه می‌دارد و آنچه مطالبه می‌کند» باید یکی از ویژگی‌های اساسی سیاست نوسازی شهری باشد؛ خصیصه‌ای که در شهرداری تهران از طریق تهیه برنامه‌های توسعه برای هریک از محله‌های ناکارآمد شهر پیگیری می‌شود.

سخن پایانی اینکه خروج از فرسودگی و ناکارآمدی محله‌های شهری به‌معنای شکل‌گیری جریانی است که مسیر محله را به سوی «توسعه» هموار سازد. در این مسیر، توازن در پرداختن به همه جنبه‌های مشکل و تکیه همزمان بر دارایی‌ها و نیازهای بالفعل و بالقوه، کلید پایداری توسعه خواهد بود./روزنامه ایران