نقش و اهمیت سرمایهگذاری ریسکپذیر در پویایی صنایع
صنعت ایران در طول چند دهه فعالیت، به دلیل دور بودن و دور ماندن از فناوری و علم روز، در بسیاری از حوزهها، به تدریج از صنعت به یک کارخانه تبدیل شد تا جایی که میتوان ادعا کرد در اغلب بخشهای تولیدی کشور، عملاً صنعتی به معنای واقعی کلمه وجود ندارد و تولیدات صرفاً مونتاژ محصولاتی هستند که با کیفیت بسیار پایینتر از نمونههای مشابه، به بازار عرضه میشوند. این روند حال انحصارگری و منفعتطلبی صاحبان ثروت و از آن مهمتر سیاستهای دست به عصای دولتهاست.
در تمام این دههها، کمترین توجه به سرمایهگذاری ریسکپذیر صورت گرفته و این در حالیست که بزرگترین کشورهای صنعتی ادعا میکنند و در عمل نیز نشان دادهاند که حاضرند در بخش ایدهپردازی و ایدهپروری بالاترین هزینههای ممکن را بپردازند؛ البته این به معنای نتیجهبخش بودن همه ایدهها نیست چراکه تجربه نشان داده حتی در بهترین شرایط و اعطای بالاترین مشوقها و حمایتهای مالی و غیرمالی، درصد بسیار ناچیزی از ایدههای خلاقانه و نوآورانه عملیاتی میشوند یا لااقل قابلیت عملیاتی شدن را دارند اما نکته اینست که صنعت اساساً با ایده معنا مییابد و در چارچوب نوآوری تعریف میشود. شاید به همین دلیل است که واحدهای تحقیق و توسعه که از آن تحت عنوان R&D یاد میشود تا به این حد در کشورهای صاحب صنعت اهمیت دارد.
با یک نگاه کلی و روند رو به توسعه صنایع بزرگ به خوبی درمییابیم که تمام نوآوری و خلاقیتی که آنها در محصولات خود داشتهاند حاصل همین ریسکپذیری است و همین سرمایهگذاری روی ایدههای مختلف و متنوع اما هدفمند سبب شده بتوانند سالهای سال در بالاترین سطح بازار جهانی حضور داشته باشند. آنها به خوبی درک کردهاند که هزینه در بخش ایده، سرمایهگذاری بلندمدت است و همیشه سادهترین راه و بیخطرترین مسیر، الزاماً به موفقیت ختم نمیشود چه بسا که یک مسیر مطمئن به روزمرگی تبدیل شود و روزمرگی نیز برای صنعت، مرگ است حتی اگر صنعتی بتواند در سایه تحریم و محدود بودن بازار و انحصار تولید، محصولات خود را برای یک بازه زمانی چند ساله با هر کیفیتی و با قیمت دلخواه به بازار محدود کند و مخاطب حق انتخاب نداشته باشد!
حالا صنعت ایران در بسیاری از بخشها به همان دلایل ذکر شده دچار روزمرگی شده و این یعنی نیاز است که واحدهای تحقیق و توسعه، به معنای واقعی فعال شوند و به محلی برای ارتباط با دانشگاه و مراکز علمی و حمایتهای خطرپذیر و فعال از ایدهها تبدیل شوند. هر چه این واحدها به عنوان مغز یک واحد صنعتی، فعالتر و خلاقتر باشند، به همان نسبت ارکان صنعت عملکرد پویا و بهتری خواهند داشت.
به هر حال زمان آن فرارسیده که صنعت ایران خود با استفاده از تجربیات موفق در صنایع نظامی و یا حتی کشتیسازی، خود را در دیگر بخشها بازیابی کند و نه به عنوان یک کارخانه بزرگ، بلکه به عنوان یک صنعت، صاحب ایده خلاقانه و نوآورانه باشد چرا که در غیر اینصورت خیلی زود چرخهای آن فرسوده و از کار خواهند افتاد و همین حرکت کند نیز متوقف خواهد شد./ روزنامه روزگارما
ارسال نظر