قیمت ارز چگونه تعیین می شود؟(قسمت اول)
ناصربزرگمهر
به نام او که هرچه بخواهد همان می شود.
در یادداشت قبلی(شنبه ۱۲ آبان۹۷) نوشتم که چرا دلار ۱۰ تومان نمی شود و هر ریال با یک سنت برابر نمی شود؟ بدیهی است این مطالب را اکثر مسئولین و رئیس جمهور و معاون اول و رئیس بانک مرکزی، وزیر اقتصاد نمی خوانند،و کسی از مسئولین به فریاد ما روزنامه نگاران توجه ای ندارد، اما آنهایی که اهل خواندن هستند و می خوانند با موضوع و دردهای نهفته در یک یادداشت همذات پنداری کرده و برایم پیام می دهند که ما هم همیشه فکر می کنیم که چرا با این همه ثروت نهفته در کشور ، ریال و سنت با هم برابر نمی شوند و چرا ارزش دلار هر روز به جای اینکه پایین بیاید، بالا می رود؟
متاسفانه جواب این دردها را من نباید بدهم، باید همان هایی بدهند که هیچوقت روزنامه نمی خوانند و دسترسی بهشان هر روز سختر و سختر می شود و از مردم دور و دورتر می شوند.
اما در روزهای اخیر و همزمان با بالا و پائین رفتن قیمت دلار و سایر ارزهای خارجی در بازار، یکی از موضوعاتی که بار دیگر مورد توجه مردم عادی و حتی خردمندان غیر اقتصاد دان قرار گرفته، بحث های ارزی است.
سئوال اساسی این است که اصلا ارزچیست؟
نرخ ارز توسط بانک مرکزی چگونه تعیین می گردد؟
نرخ ارز در بازار آزاد یعنی چی؟
چرا نرخ های ارز با هم برابر نیست؟
و ده ها سئوال دیگر که متاسفانه هیچ گاه پاسخ های ساده ای از طرف اقتصادانان وابسته به غرب و شرق و پنهان در خانه و مسئولین اقتصادی و خصوصا بانک مرکزی و وزارت اقتصاد نداشته است.
این یادداشت تلاش می کند در چند شماره روزنامه،پاسخ های ساده ای در حد فهم خود نویسنده ارایه کند و هیچ ادعایی در مباحث کارشناسی اقتصادی ندارد.
ارزچیست؟
به پولهای خارجی یا به گفته دیگر به واحدهای پولی که در کشورهای دیگر جز کشور اصلی داد و ستد شود، به صورت کلی ارز گفته میشود.
ارز عموماً نوع پذیرفتهشدهای از پول است که شامل سکه و اسکناسهای کاغذی میشود و توسط دولت ها توزیع شده و در داخل اقتصاد همه کشورها گردش دارد.
منظور از نرخ ارز خارجی عبارت است از مقداری از واحد پولی ملی که برای بدست آوردن واحد پول کشور دیگر باید پرداخت شود.
ارز که به عنوان واسطه مبادله کالا و خدمات بین المللی مورد استفاده مردم جهان به جز همان کشور، قرار میگیرد، پایه و زیربنای کسبوکارها به حساب میآید.
تفاوتهای بین معاملات مالی در داخل کشور و مبادلات بینالمللی این است که درتجارت داخلی نیاز به پرداخت و دریافت وجوه بر حسب پول رایج ملی است اما در معاملات خارجی معمولاً این وجوه به شکل پولهای رایج و معتبر خارجی، بستگی به نوع معامله با کدام کشور و یا حضور در کدام کشور پرداخت میشود.
مثلاً در ایران برای انجام مبادلات،از ریال و تومان استفاده میشود، در اروپای واحد یورو و در آمریکا دلار آمریکا، اما وقتی یک ایرانی بخواهد از آلمان کالایی را تهیه کند باید در ازای آن یورو بپردازد، بنابراین باید بر اساس یک رابطهٔ مبادلهٔ تعریف شده یورو بدهد و آن کالا را بخرد.
حالا برای این خرید باید واحد پولی یک کشور به واحد پولی کشور فروشنده تبدیل شود، اینجاست که موضوع نرخ برابری ارز بوجود می آید و معنای ارزش ارز هر کشور براساس ذخایر طلا، ثروت های آشکار و پنهان، منابع زیرزمینی، توانمندی های صنعتی، جایگاه سیاسی، نیروی انسانی و ده ها پارامتر دیگر تعیین می شود.
ارسال نظر