کرونا و «دیگری»
نویسنده: غلامرضا موسیخانی/ کارشناس ارشد اقتصاد
یکی از صفتهای منتسب به کرونا پس از جهانگیریاش، «عدالت» بود. گفته میشد کرونا فقیر و غنی نمیشناسد و غیر از «من»، «دیگری» را نیز گرفتار میکند. گذر زمان اما نشان داد که هم ویروس و هم نتایج و آثار بازمانده از آن بر کسانی بیشتر و بر دیگرانی کمتر اثر دارد.
کاهشِ رشد اقتصادی کشورها و پیشبینی ادامهی آن در سال 2020 که به احتمال قوی به افزایش بیکاری و به تبع آن فقرِ بیشتر در جهان منتج خواهد شد، نوید روزگار سختتری میدهد و این، نابرابری را در سطح جهانی، چه در داخل و چه در بین کشورها افزایش خواهد داد (۱).
دربارهی نابرابری بسیار گفته شده. آثار منتشر شده در این حوزه، از جمله کتاب خوب و خوشخوان «علت نابرابری در جامعه من هستم» (۲) نشان داده که توجه به نابرابری و آثار آن نه تنها امری اخلاقی و انسانی است، بلکه یک ضرورت اجتماعی و اقتصادی نیز هست؛ چرا که با افزایش نابرابری، حیات جمعی انسانها است که در معرض تهدید قرار خواهد گرفت.
«نابرابری گذشته از ایجاد نگاه تحقیرآمیز به «دیگری»ای که از من کمتر دارد، بر انواع دیگرِ تبعیضها از جمله تبعیض نژادی و جنسیتی نیز اثرگذار است. یکی از خطرات افزایش نابرابری این است که خطر رقابت برای کسب موقعیتهای بالاتر اجتماعی را افزایش داده» (۳) و ممکن است افراد ناتوان، قربانی رقابت افراد تواناتر شوند. توجه به این امر وقتی ضرورت بیشتری مییابد که بدانیم از منظر روانی و «در سلسله مراتب اجتماعی برخی از مردم از تبعیضها و تعصبات استفاده میکنند تا پایین دستها را از صعود به طبقات بالاتر بازداشته» (۴) و روی به سلطهگری بیاورند.
سعدی در قرن هفتم گفته بود: «روستازادگان دانشمند/ به وزیری پادشا رفتند/ پسرانِ وزیر ناقص عقل/ به گدایی به روستا رفتند» (۵) این بیت نشان میدهد که در آن زمان امکان جابهجایی اجتماعی میسر بوده است. مطالعات جدید اما نشان میدهند که «هر چه اختلافات درآمدی بیشتر باشد، ساختار اجتماعی سرسختتر شده و احتمال این جابهجایی و صعود طبقاتی کاهش مییابد و در جایی که نابرابری در پیامدها بیشتر باشد دورنمای فرصتهای برابر به شکل بارزتری دست نیافتنیتر میشوند» (۶)بنابرآنچه گفته شد و از زاویه دید اقتصادی، لازم است تا سیاستگذاری اقتصادی علاوه بر اینکه منجر به رشد اقتصادی میگردد با رویکردی باشد که منتج به جامعهای برابرتر نیز بشود. این هدف میتواند با بازتوزیع منطقی درآمد حاصل شده و یا نحوهی برخورداری از کیک اقتصادی قبل از توزیع درآمد، به گونهای باشد که دیگر نیازی به بازتوزیع مجدد نداشته باشد. هر کدام که باشد، نتیجه، برابری بیشتر و جامعهای بهتر و انسانیتر خواهد بود که در آن علاوه بر «من»، «دیگری» نیز برخوردار و محترم است.
«پله»ی معروفِ برزیل، در خاطراتاش از فینال جام جهانی سال 1950گفته است:
«16 جولای 1950، غروبی که اروگوئه جام را برد بالای سرش ما برزیل شدیم. دیگر با هم بیگانه نبودیم و فکر نمیکنم که بعدش هم غریبه شده باشیم. خوب، ما داریم به فهم برزیل واری از سیاره زمین نایل میشویم. همهمان یک تیمایم؛ و «جیجیا» پا به توپ، توی شش قدممان است... شش قدم همهمان... شاید این «وحدتِ درد» خودش دوای آینده و امورات مبتلا بهاش باشد» (۷).
فارغ از صدمات اقتصادی کرونا شاید «وحدتِ درد» ایجاد شده از کرونا ما را در رسیدن به فهم و درک «دیگری» و حذف تبعیضهای اقتصادی و اجتماعی یاری رسانَد. بدانیم که در جهانِ نابرابر، «دیگری» از یاد میرود، رقابتها برای بالا رفتن از نردبان اجتماعی بالا میگیرد و عرصهی رشد و برخورداری بر خیلیها تنگ خواهد شد؛ و البته در زمانی نهچندان دور، این «خیلیها»ی بازمانده و ناتوان، بر سرنوشت همهمان تاثیرخواهند گذاشت.
ارسال نظر