اذیت و آزار دختر 13 ساله توسط شوهرخاله شیطانصفتش
شیطان فراری که با آزار دختر ۱۳ ساله خواهرزنش او را به قتل رسانده بود در پایتخت زندگی پنهانی داشت.
این شوهر خاله جوان چهار سال قبل، دختر نوجوان را در اراک آزار داد و سپس او را حلقآویزکرد! هیچ ردپایی از این شیطان در دست نبود تا این که مشخص شد او با فرار از اراک به تهران گریخته است. دیروز فرار این شیطان با به محاصره درآمدن مخفیگاهش به پایان رسید و او در برابر قضات دادگاه کیفری استان تهران ایستاد.
ساعت ۱۹ و ۵۰ دقیقه بیستم مرداد سال ۹۴ به دنبال پیدا شدن جنازه حلقآویز یک دختر ۱۳ ساله به نام سهیلا پلیس اراک با جنایت فجیعی روبه رو شد.
خاله و شوهر خاله وی با پلیس تماس گرفته و از خودکشی دختر نوجوان خبر داده بودند.با اعلام این خبر ماموران پلیس به خانه خاله سهیلا رفتند و با جسد حلقآویز دختر نوجوان در نزدیکی گاوداری روبهرو شدند.
شوهر خاله سهیلا به نام سعید در بازجوییها به پلیس گفت: باجناقم و همسرش به سفر رفته بودند و به همین دلیل مدتی بود سهیلا به خانه ما آمده و با ما زندگی میکرد تا با پسر چهار ساله ما بازی کند. من و همسرم در حیاط خانه مان گاوداری داریم و از این طریق زندگی مان را میگذرانیم. سهیلا دختر پرجنب و جوشی بود و مدام با فرزندمان بازی میکرد. آن روز عصر من و همسرم به گاوداری رفته بودیم و مشغول دوشیدن شیر گاوها بودیم. وقتی از گاوداری بیرون آمدیم با جسد حلقآویز سهیلا روبه رو شدیم و نمیدانیم او چرا خودش را کشته است.
خاله سهیلا نیز که از این ماجرا شوکه بود به ماموران گفت:خواهرم وقتی به سفر رفت سهیلا را به ما سپرد. او علایمی از افسردگی نداشت و نمیدانم چرا دست به خودکشی زده است.
جسد دختربچه با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و پلیس به بررسی پرداخت. در بررسی صحنه جرم مشخص شد طناب با گرههای بسیار محکم به درخت بسته شده و به نظر میرسد گرهها کار یک مرد باشد.
با به دست آمدن این سرنخ، شوهر خاله سهیلا بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت، اما حرفهای قبلی اش را تکرار و ادعا کرد از نحوه مرگ دختر نوجوان بی اطلاع است.
سعید در بخش دیگری از بازجوییهای فنی لب به اعتراف گشود و گفت: من طناب را به درخت بسته بودم تا سگها را به آن آویزان و آنها را تنبیه کنم. آن روز سهیلا مشغول بازی بود که به شوخی به او گفتم حالا که مرا اذیت میکنی خوب است تو را هم مانند سگها از درخت آویزان کنم. من طناب دار را دور گردن او انداختم، اما او در یک لحظه ترسید و تقلا کرد و طناب کشیده شد. سهیلا نا خواسته خفه شد و من سعی کردم او را بلافاصله پایین بیاورم، اما نشد. وقتی دیدم دخترنوجوان نفس نمیکشد همسرم را خبر کردم و با پلیس و اورژانس تماس گرفتیم.
به دنبال اظهارات سعید، وی بازداشت شد. در این میان پزشکیقانونی نیز در گزارشی صراحتاً اعلام کرد سهیلا قبل از مرگش مورد آزار قرار گرفته است.
با افشای این ماجرا سعید در دادگاه کیفری استان مرکزی پای میز محاکمه ایستاد و در حالی که منکر جرمش بود از اتهام قتل و آزار دختر نوجوان تبرئه و آزاد شد.
سعید بلافاصله پس از آزادی اراک را ترک کرد، اما با اعتراض پدر و مادر سهیلا به حکم صادره پرونده بار دیگر به جریان افتاد. در این میان روشن شد سعید به محل نامعلومی گریخته و احتمالاً زندگی پنهانی در پیش گرفته است.
تلاش چهار ساله پلیس برای پیدا کردن ردی از سعید بی نتیجه ماند تا این که پلیس تهران دریافت وی به پایتخت فرار کرده و به عنوان پیک موتوری در یک رستوران مشغول به کار است.
بدین ترتیب پرونده در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به جریان افتاد و قضات دادگاه دستور بازداشت موقت وی را صادر کردند.
سرانجام به دنبال چند ماه کار اطلاعاتی صبح دیروز سعید در حالی که سوار بر موتور میخواست غذایی را از رستوران محل کارش به دست یک مشتری برساند با نیابت قضایی دستگیر و به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران منتقل شد.
سعید در دادگاه تهران جرمش را انکار کرد و گفت که دختر نوجوان را آزار نداده و او را نکشته است.وی با دستور بازداشت موقت به اراک فرستاده شد تا بار دیگر از خود دفاع کند.
منبع:خراسان
ارسال نظر