در مسئولیت اجتماعی کوتاهمدت نیاندیشیم(2)
ناصر بزرگمهر
به نام او که هرچه بخواهد همان میشود
گفتیم که CSR یعنی مسئولیت اجتماعی شرکتها (Corporate Social Responsibility) که مقولهای جدید در مدیریت کسبوکار بوده و خلاصه آن پاسخگویی به افکار عمومی است که مهمترین وجه CSR یا مسئولیت اجتماعی شرکتها و سازمانها است و باید بر مبنای صداقت و راستگویی شرکتها با مشتریان عمل نماید.
CSR در یک تعریف ساده، یعنی اینکه سازمانها در مقابل جامعهای که در آن فعالیت میکنند مسئول هستند؛ چراکه از منابع انسانی، طبیعی و اقتصادی آن جامعه استفاده میکنند. برخلاف نگاه سنتی به مدیریت و کسبوکار، سازمانها دیگر فقط در مقابل سهامدارانشان مسئول نیستند و نباید فقط به افزایش سود کوتاهمدت سهامداران خود بی اندیشند ، بلکه باید مشتریان و حتی غیر مشتریان را در منافع سازمان و شرکت خود شریک بدانند. وقتی کارخانهای در یک منطقه فعالیت خود را آغاز میکند بر همه عوامل اجتماعی ،سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، بهداشتی، و حتی طبیعت منطقه تأثیر میگذارد و گاهی شرایط زیستمحیطی را بهمرور تغییر میدهد و بافت جدید اجتماعی به وجود میآورد، نمونه مشخص اینگونه تأثیرگذاریها را در همه جای دنیا بهوفور میتوان دید،نمونه قابللمس در کشور ما، تاثیرکشف نفت در خوزستان و تغییرات متنوع آن در طول سالیان دراز و شکلگیری زندگی جدید در این منطقه در طول صدسال گذشته است و یا کارخانه ذوب آن و فولاد مبارکه در اصفهان که شهرهای جدید بافرهنگ جدید به وجود آورد و تأثیرات این دو کارخانه بزرگ بیش از پنجاه سال است که بر استان اصفهان تأثیر گذاشته است، بدین ترتیب انتظار میرود که سازمانها در ارتباط با ذینفعان دیگری چون همه مردم پیرامون حوزه کاری ، به سرنوشت آنها هم بی اندیشند و خواستههای مشروع آنها را هم مورد لحاظ قرار دهند.
در هر کسبوکاری و ازجمله شرکتهایی که برای تولید ثروت و کسبوکار ایجادشدهاند باید صد در صد مسئولیت تمامکارهای خود که جنبه اجتماعی دارند را به عهده بگیرند. این مسئولیت در کسبوکار معمولی بر عهده صاحب آن و در شرکتها بر عهده هیئتمدیره و مدیرعامل آن شرکت است.
ذینفع(stakeholder) شخص یا سازمانی است که فعالانه در یک پروژه یا فعالیت شرکت دارد یا نحوه اجرا یا تکمیل آن پروژه و فعالیت، بر سود یا زیان او تأثیر میگذارد. در نگاهی کلیتر، ذینفعان، موجودیتها ، گروهها و افرادی هستند که بر سازمان اثر میگذارند یا از آن اثر میپذیرند و طیف وسیعی را شامل میشوند؛ از کارکنان، مشتریان، شرکای تجاری و جوامع محلی گرفته تا محیطزیست، رسانهها، نهادهای مردمی، شهروندان و دولت. امروزه در ادبیات مدیریت، تئوری ذینفعان صحبت از این میکند که سازمان بایستی نهفقط به سهامداران خود، بلکه بهتمامی ذینفعان خود و انتظارات آنها توجه کند.
معمولاً این گروهها یا نهادها بر استراتژیهای سازمان تأثیر میگذارند یا از آن تأثیر میپذیرند که عبارتاند از: کارمندان، مدیران، سهامداران ،هیئتمدیره، مشتریان، عرضهکنندگان مواد اولیه ، توزیعکنندگان محصولات، بستانکاران، مسئولین ، معتمدین و افراد پرنفوذ جامعه محلی، اتحادیههای کارگری، شرکتهای رقیب، مردم عادی، رسانهها، سازمانهای مردمنهاد و اجتماعی، نسلهای آینده، محیطزیست و بسیاری عوامل دیگر و حتی نسلهایی که هنوز متولد نشدهاند و از شرایط امروز سهم دارند و درنتیجه مبحثی کنار مسئولیت اجتماعی به وجود میآید که ریشه در اخلاق با درونمایهای از مذهب و اعتقادات پیدا میکند.
اخلاق شاخهای است از فلسفه که به استدلال درباره پرسشهای بنیادین اخلاقیات میپردازد، درستی و نادرستی امور، شناخت امور خیر و شر، بازشناسی فضایل انسانی و گروهی، مسائل بنیادین اخلاق را تشکیل میدهند. اصول و مسائل اخلاقی که توسط فلسفه اخلاق موردبررسی قرار میگیرند میتوانند بهصورت پیشینی، بسیار از رخدادها را ممکن یا غیرممکن سازند. به این معنا که ساختار شکلگرفته اخلاقی پیرامون ما ، رخ دادن امور را از صافی اخلاقیات حاکم رد میکند و درنتیجه شناخت این محیط اخلاقی به ما در تصمیمگیریهای مان کمک فراوان خواهد رساند و در تصمیمگیری مسئولیتهای اجتماعی ، صافی اخلاقیات به کمک مدیران و هیئتمدیرههایی خواهد آمد که تنها به درآمدزایی خود و سهامداران نمی اندیشند.
مسئولیت اجتماعی شرکتها (CSR)، به درک تأثیرات اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی کسبوکار شما بر دیگران اشاره دارد. CSR با هدایت و ادارهی کسبوکار شما و اقدامات آن به شیوهای اخلاقی و مسئولانه مرتبط است. میتوان از آن استفادهی مثبتی کرد و در صورتِ اجرای مؤثر آن، بهرهوری و سودآوری شرکت افزایش خواهد یافت. CSR یعنی برخورداری از نگرشی مسئولانه و فراتر رفتن از حداقل الزامات قانونی و پایبند بودن به اصول درستی که برای تمام کسبوکارها (با هراندازهای) قابلاجراست. در مسئولیت اجتماعی بههیچعنوان نباید کوتاهمدت اندیشید، روابط شرکتها و سازمانها و کارخانههای تولیدی و خدماتی با ذینفعان در بلندمدت تعریف میشود، باید ریشه آینده یک سازمان یا حتی یک محصول تولیدی را در روابط حاشیهای با مسئولیت اجتماعی در دل مخاطبین کاشت.
بازهم در این مورد خواهم نوشت.
ارسال نظر