به نام او که هرچه بخواهدهمان می شود

رئیس اتاق بازرگانی ایران اخیرا فرموده اند که«ما مرفه بی‌درد نیستیم»وباید این ذهنیت که جامعه از اتاق بازرگانی ساخته که دراتاق، تعدادی ثروتمند بی‌درد حاضرهستند که بدون داشتن هیچ‌گونه شناختی ازدردهای اقتصادی مردم فقط کارهای خود را انجام می‌دهند، اصلاح کنیم.

در یادداشت دو روز گذشته نوشتم که تصادفا اعضای اتاق عین مصداق همین جمله مرفهین بی درد هستند و توضیح دادم که دنیای سرمایه داری هم، همین را می طلبد وپولداربودن هیچ اشکالی هم ندارد، اما طرح موضوع (ما مرفه بی درد نیستیم ) بر پایه پوپولیسم و فریب افکار عمومی مطرح شده است وگفتم که معنای ثروت و ثروتمند را می فهمیم ، اما معنای شعار دادن ثروتمندان و مظلوم نمایی آن ها را نمی فهمیم و توضیح دادم که بخش خصوصی مدعی مسلمانی درشرایط حاضربه کمک دولت بیاید و یک سال از سود خود را به نفع جامعه بگذرد.

درادامه به تاریخچه اتاق اشاره کردم که براساس اسناد موجود در 130 سال گذشته ؛ هرگز اتاق ها در پی منافع مردم گامی برنداشته اند و براساس اساسنامه و قانون هم قرار نبوده که دراین حوزه کار کنند و سنگ بنای اولیه این اتاق برای دفاع از حقوق مردم طراحی نشده است که امروزاز آن انتظارسازمان حمایت از مصرف کننده داشته باشیم، اما ازطرف دیگر قرارهم نبوده که عده ای با سرمایه های خود، دولت ها را که منتخب مردم هستند، تحت فشار برای منافع شخصی و منافع گروه خاصی که فقط عضو این اتاق ها هستند قرار دهند.

با نگاهی به تاریخچه اتاق های بازرگانی متوجه می شویم که سنگ این بنا برای مواظبت ازسرمایه گذاران و حفظ سرمایه ها و استفاده از تسهیلات دولتی است. که باز هم متذکر می شوم ،به اعتقاد من هیچ نکته منفی دراین موضوع، اگر به ضرر مردم عمل نکنند، وجود ندارد. که البته متاسفانه چنین نیست و همین شاید نقطه اختلاف تفکری ما با بعضی ازطرفداران اتاق باشد.

اتاق بازرگانی تشکلی است که درآن تجارعمده وصاحبان صنایع برای هماهنگی فعالیت‌های خود وچانه‌زنی با نهادهای حکومتی وبرای تأمین منافع‌شان تشکیل شده است.

تاریخچه اتاق بازرگانی، صنایع و معادن ایران را پس از انقلاب اسلامی  می توان به پنج دوره تقسیم کرد:

 

دورۀ اول: دوره تثبیت اتاق بشمار می رود که با انقلاب شروع(1357) و تا پایان جنگ (1368) را می توان برشمرد، در این دوره عواملی مانند جوان بودن انقلاب، جریانات افراطی چپ و راست ؛ نگاه سوسیالیستی، وجود توده ای ها، مهاجرت سرمایه داران ، فرارصاحبان صنایع، احساسات ضد سرمایه داری، روحیه ضد تجمل گرایی، جنگ تحمیلی، توزیع کالا برگ، سهمیه بندی و ازهمه مهمتر روحیه انقلابی مردم  باعث شده بود که اتاق در معرض انواع هجمه ها قرار داشته باشد. اما مسئولین اتاق که عموماً از منصوبین مقامات ارشد کشوربودند و حضورسرمایه داران بازار و اعضای هیات موتلفه، توانستند با سکوت، اتاق را از جریانات انحلال مصون نگه دارند و این نهاد را برای بخش خصوصی  و خودشان حفظ کنند .

دوره دوم : با آغاز دولت سازندگی و تمام شدن جنگ در سال 1368، فرصت بسیار خوبی برای سرمایه داران بازار با جایگاه مذهبی  دراتاق فراهم شد. اما به دلایل  مختلف ومنجمله یک دست نبودن تفکر سرمایه داری در کشور و چندگانگی تصمیمات برای صادرات و واردات و حضور سازمان های دولتی و همچنین ورود نیروهای نظامی در بخشی ازعملیات بازرگانی، اتاق فعالیت چشمگیری نداشت و بسیاری از سرمایه داران ترجیح می دادند که تک روی کرده و درپشت پرده باقی بمانند. در این دوران اتاقها نقش خود را ایفا نکردند و سکوت بیشتری بر اتاقها حاکم بود.

دوره سوم: با شروع دولت إصلاحات(1376) بوی کباب به مشام سرمایه داران پشت پرده خورد و فعالان اقتصادی تحصیلکرده توانستند در کنار بازاریان قدیمی که مدیریت اتاق را  در انتخابات هر دوره بصورت صلواتی از 100 سال قبل در اختیار داشتند با تلاش اعضای تحصیلکرده جدید ورسانه ای کردن انتخابات در کنار طیف قدیمی، چندجوان هم رای آورده و تا پایان دولت إصلاحات افزایش اعضای اتاقها و رشد اتاقهای مشترک همچنان در دستور کار قراردهند.

دوره چهارم: با آمدن دولت نهم و دهم ، داستان اتاق ها تغییر کرد و فعالیت های آن ها یک روز زیاد و روز دیگر کم می شد. در این دوران در ظاهرجمعی هر کس ساز خود را می نواخت و بیشتر دنبال منافع کاملا فردی  و غیر ملی آشکار نمایان بود و دولتمردان هم بنا به سلیقه رفتار می کردند.

دوره پنجم: از سال 1392 و با آمدن دولت تدبیروامید و رفتن ریاست اتاق به معاونت رییس جمهور و فوت یکی دو نفر از پایه گذاران اتاق و پیر شدن نسل اول سال های انقلاب و تغییر آشکار جامعه به ظواهر سرمایه داری و پیدا شدن سرمایه داران جدید که بخش عمده آن ها ازمناصب دولتی به امکاناتی دست پیدا کرده بودند، و با توجه به جایگاه رییس قبلی در دولت، ارتقاء سطح گفتمان با دولت و سایر قوا، افزایش یافت و پرکارترین دوره اتاق آغاز شد.

 

براساس اطلاعات ارایه شده توسط اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران، این اتاق یک موسسه غیرانتفاعی است، که به منظورایجاد هماهنگی وهمکاری بین بازرگانان، صاحبان صنایع و معادن، با نهادهای دولتی، فعالیت می‌کند. در جلسات این اتاق، نمایندگان دولت و بخش خصوصی شرکت می‌کنند. همکاری با سازمان‌های دولتی و موسسات وابسته یا تحت نظارت دولت و نیز شهرداری‌ها، از جمله ارائه مشاوره در زمان تهیه لوایح و مقرراتی که با امور بازرگانی و صنایع و معادن ارتباط دارد، از وظایف این نهاد به‌شمار می‌رود. این اتاق ۶۰ نماینده دارد که ۴۰ نماینده آن از بخش خصوصی و ۲۰ نماینده آن از طرف دولت انتخاب می‌شوند.

بدیهی است که انتخاب 20 نماینده از طرف دولت در یک موسسه غیر انتفاعی بخش خصوصی جای بحث و گفتگودارد و دخالت مستقیم دولت در بخش خصوصی است و حتما بسیاری از اعضای اتاق با این دخالت ها موافق نیستند که این یادداشت ها امکان بررسی اساسنامه را ندارد و باید صاحبنظران اتاق اظهار نظر کنند.

این یادداشت ادامه دارد.