به گزارش اکونا پرس،

شاید با یک نگاه اجمالی،  قله های ثروت و دره های فقر به خوبی قابل مشاهده باشد. آنکه نان شب ندارد و پر از درد و او که زیاده دارد و بی درد و مرفه است. کار از احتیاجات  دست دوم و سوم مایحتاج  یک زندگی نرمال به رفع احتیاجات ضروری رسیده است. به شکلی که خیلی از افراد جامعه هم طبق نظرسنجی ها و همچنین بررسی  های متعدد نگارنده به نان شب خود محتاجند.

پس باید گفت که درحال حاضر و با این وضعیت در چرخه های شوم بی عدالتی قرارگرفته ایم. در واقع زمانی که می گوییم چرخه های شوم بی عدالتی نمایان شده است به این معناست که قواعدی وجود دارد که بهره مندی ها را به شکل ناموزون توزیع می کنند.همانطور که در بحث توزیع ثروت و ضریب جینی هم به راحتی فاصله طبقاتی قابل مشاهده است. اتفاق مهمی که اینجا می افتد اینست: آنهایی که از بهره مندی بیشتری برخوردارند،  به زعم کارشناسان، بریک سری قواعد خیمه می زنند و حتی به سمت تحکیم قواعد ناعادلانه می روند، چرا که سودشان در این نهفته است. اگر بخواهیم مفصلا درباره بی عدالتی پولی و مالی و چرخه های شوم اقتصادی صحبت کنیم باید در واقع درباره خیلی از نظامات اقتصادی که ساختارهای بنیادین حکمرانی اقتصادی و اجتماعی کشور را شکل می دهند صحبت کنیم. یکی ازعارضه های مهم سیستم بانکی ما حق انحصاری خلق نقدینگی است که به گفته کارشناسان عملا شبکه بانکی ما این خلق نقدینگی را ازهیچ انجام می دهد، به چه معنا؟ به این معنا که روزانه حدود ۲۲۰۰ میلیارد تومان در این یکسال گذشته که حاصل انباشت معوقات بانکی یا سودهای موهومی بانک ها یا موسساتی که در آستانه ورشکستگی بوده اند این رقم را به شکل روزانه خلق کرده اند، خب اینجا شاید گفته شود ایرادی بر این خلق نقدینگی نیست چون یا در جهت کمک به تولید صرف خواهد شد یا در جهت کمک به عموم مردم در قالب وام های مختلف و ایجاد تسهیلات، با هم ببینیم ارقام را: در سال گذشته ۵۷۰ هزارمیلیارد تومان تسهیلات بانکی پرداخت شده است، که سهم استان تهران با ۱۶ درصد جمعیت حدود ۷۰ درصد است، البته بدنه رفاه نشین استان تهران منظور است. و سهم ۶ استان برخوردار از جمله تهران ۸۰ درصد از این تسهیلات بوده است یعنی عملا نیمی از جمعیت کشور در ۲۵ استان دیگر فقط ۲۰ درصد از این تسهیلات را گرفته اند. شاید بعد از دیدن و شنیدن این ارقام اولین چیزی که به ذهن می رسد این باشد که خب چون استان تهران دارای مرکزیت اقتصادی و سیاسی و تولید است اینگونه هزینه ها جای توجیه دارد. دقت بفرمایید هدف عمده تسهیلات بانکی شامل بنگاهداری بانک ها، مال سازی بانک ها و سوداگری بانک هاست. حتی بانکهایی داریم که دانشگاه داری می کنند نه اینکه اصل دانشگاه و آموزش زیر سوال برود بحث از اهدافی است که برای بانکها مشخص است اما فرسنگ ها با آن فاصله دارند. یعنی می توان گفت در حالتی خاص ۸۰ درصد تسهیلات یک بانک به شرکت های خودش می رسد، شرکت هایی که چندلایه دریکدیگر پنهان شده اند.و در بهترین حالت ۲۰ درصد سهم عموم است. پس خلق نقدینگی که از آن صحبت شدعملا به جیب عده ای خاص سرازیر می شود. خب خلق نقدینگی هم عامل اصلی تورم است، و از قضا بسیاری از مشکلات، حتی در زمینه های اجتماعی و سیاسی هم مولود همین تورم خواهد بود. یک مقایسه آماری: در ۵۰ سال گذشته نقدینگی آمریکا ۳۰ برابر شده، نقدینگی فرانسه ۶۰ برابر، ژاپن ۶۸ برابر و میزان نقدینگی ما ۶۰.۰۰۰ برابر شده است. پس اینکه هر ۳- ۴ سال یکبار یک شوک تورمی را داشته باشیم طبیعی است، شوک تورمی که عامل اصلی شکاف طبقاتی است. بنابراین این مشکل یک از هزار از مشکلات داخل است که اتفاقا راه حل داخلی دارد و اصلا ربطی به کاخ سفید پیدا نمی کند.