بررسى نقش نیروی انسانی در جهانی که اقتصاد آن بر فناوری متکی است/چرا برخی از فارغ التحصیلان فاقد مهارت هستند؟
اهمیت نیروی انسانی در توسعه اقتصادی جوامع به میزانی است که امروزه برای عام و خاص این واقعیت به اثبات رسیده که نخستین عامل تأثیرگذار در دستیابی به توسعه پایدار، اعم از اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی و امنیتی به این عنصر تأثیرگذار معطوف میشود.
در طول دهههای اخیر، اهمیت و نقش نیروی انسانی در توسعه و شکوفایی کشورها به نسبت سدهها و دهههای گذشته به مراتب پر رنگتر و نافذتر شده است.
دیگر به مانند گذشته، ثروت و منابع زیرزمینی، عامل اصلی و تعیین کننده در شکوفایی و اقتدار و توسعه کشورها به شمار نمیرود و نیروی انسانی اصلیترین عامل در جهش و شکوفایی جوامع محسوب میشود، به تعبیر دیگر هر آنچه کشورها از نیروی انسانی توانمند تر برخوردار باشند به همان میزان در پیمایش مسیر توسعه موفقتر خواهند بود.
در این میان، صرفا تعدد و تکثر نیروی انسانیِ توانمند در حصول موفقیت کشورها مثمر ثمر نخواهد بود، بلکه میزان و ضریب بهرهوری و استفاده از این ثروت نیز عنصری حائز اهمیت به شمار میرود که در فقدان و خلاء آن، امکان گام برداشتن در عرصه توسعه پایدار اعم از اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و غیره امکانپذیر نخواهد بود و این قاعدهای است که کشور ایران نیز از آن مستثنی نیست.
خوشبختانه ایران با توجه به جمعیت جوانی که از آن برخوردار است و از سوی دیگر تعدد و تکثر نیروهای تحصیلکرده، از وضعیت بسیار مناسبی، در سطح جهان برخوردار است.
در سال گذشته، محمد فرهادی (وزیر علوم، تحقیقات و فناوریِ وقت) در نشست تخصصی جمعیت و منابع سیزدهمین مجمع جهانی علم و فناوری که در شهر کیوتو ژاپن برگزار شد، بیان کرد: در ایران 11 میلیون نفر، دارای مدرک دانشگاهی هستند و با توجه به جمعیت 80 میلیون نفری کشور، از این حیث در رتبه هفدهم جهان قرار داریم.
وی در ادامه این نشست میافزاید: 5 میلیون نفر در دانشگاههای ایران مشغول به تحصیل هستند که با در نظر گرفتن میزان افرادی که طبق اظهارات وزیر علوم سابق، دارای مدرک دانشگاهی هستند، بیش از پیش به عمق تعدد و تکثر نیروهای تحصیلکرده در ایران پی خواهیم بُرد.
با همه این اوصاف،گزارشها و شواهد موجود نشان میدهد با وجود برخورداری از چنین ظرفیت بالقوهای، ایران از حیث ضریب استفاده از سرمایه انسانی خود، در وضعیت چندان مطلوبی قرار ندارد.
چندی پیش، مجمع جهانی اقتصاد، در گزارش جهانی(مرتبط با سرمایه انسانی) در سال 2017 ، ایران را در میان 130 کشور جهان در رتبه 104 قرار داد و عنوان کرد؛ ایران تنها از 55 درصد سرمایه انسانی خود بهره میبرد و این در شرایطی است که میانگین جهانی استفاده از سرمایه انسانی در بین کشورهای جهان حدود 62 درصد برآورد میشود.
بنابر این گزارش، از منظر برخورداری و استفاده از نیرو و سرمایه انسانی در میان کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، همچون امارات، اردن،کویت، مصر، قطر، عربستان سعودی، ایران در وضعیت پایینتری قرار دارد که این موضوع برای ایرانی با مختصات عظیم جغرافیایی، تکثر جمعیتی و جمعیت تحصیلکرده موجود، نوید بخش و امیدوار کننده به نظر نمیرسد.
شاخص و مبنای اصلی این گزارش برای رتبهبندی کشورها معطوف به مولفهها و عواملی همچون خلاقیت، استعداد و مهارتهای مردمی میشود که مجموعه این موارد آنها را در ایجاد ارزش در سیستم اقتصاد جهانی موفق خواهد کرد.
نقش نیروی انسانی در جهانی که اقتصاد آن بر فناوری متکی است
بدون تردید، عصر حاضر و چشمانداز آینده جهان از حیث صنعت، تکنولوژی، تولید و پیشرفت و توسعه اقتصادی به فنارویهای نوین، گره خورده است که در این حوزه، توانمندی و کارآیی نیروی انسانی، نقش بسزایی ایفا میکند.
در رتبهبندی مجمع جهانی اقتصاد، کشورهایی همچون نروژ، فنلاند، سوئیس، ایالات متحده، دانمارک و آلمان به ترتیب در رتبه یکم تا ششم قرار دارند که قطعا با این اوصاف و با مبنا قرار دادن شاخصهای مجمع جهانی اقتصاد،کشورهای اشاره شده از حیث اقتصادی از آیندهای مطلوب تر برخوردار خواهند بود.
البته صرفا اتکای به نیروی انسانی در صحنه توسعه، تعیین کننده نیست و تصمیم گیران و مدیران ارشد کشورها نیز در این خصوص نقش قابل توجهی ایفا میکنند و بنابر این مولفه، بسیاری از تحلیلگران اقتصادی، تصمیمات ترامپ، رئیس جمهور آمریکا را به عنوان تهدیدی جدی برای اقتصاد آینده ایالات متحده قلمداد میکنند، بنابراین فارغ از چنین استثنائاتی نباید و نمیتوان اهمیت سرمایه انسانی به عنوان ثروت اصلی و اساسی کشورها در جهان کنونی را نادیده اِنگاشت.
در این میان، نقش نظام آموزشی و ساختار مرتبط با آن از اهمیت بسزایی در ارتقای سطح تأثیرگذاری نیروی انسانی برخوردار است و در صورت عملکرد صحیح نظام آموزشی در ادوار و مقاطع گوناگون اعم از آموزش و پرورش و مراکز دانشگاهی، تا حدود بسیاری قادر به حل و فصل موانع پیش روی توسعه خواهیم بود.
نقش نظام آموزشی در پیشرفت و توسعه اقتصادی
مقام معظم رهبری، چندی پیش(اردیبهشت ماه) در دیدار با معلمان و فرهنگیان در ارتباط با اهمیت آموزش و پرورش فرمودند: آموزش و پرورش زیر ساخت اصلی علم و تحقیق در کشور است، زیرساختهای کشور خیلی مهم است، زیرساختهای مهندسی کشور، زیرساختهای علمی کشور و غیره وقتی در یک کشور، زیرساختها در یک بخش فراهم بود، تولید در آن بخش آسان خواهد شد، زیرساخت علم و تحقیق، آموزش و پرورش است.
بسیاری از جامعه شناسان مطرح غربی نیز بر اهمیت نظام آموزشی و نقش نافذ آن در پیشرفت و شکوفایی جوامع تأکید ورزیدهاند.
آگوست کنت، پدر علم جامعه شناسی معتقد است:"پیشرفت و ترقی بشر به آموزش و پرورش صحیح بستگی تمام کمال دارد، زیرا تعلیم و تربیت صحیح است که حِسِ تفاهم را بین افراد پرورش میدهد".
وارد از دیگر جامعهشناسان غربی، میگوید:"تعلیم و تربیت در پیشرفت اجتماع اثر فراوان دارد، زیرا اگر انسان صحیح پرورش یابد، قادر به حل مشکلات موجود خود خواهد بود و مشکلاتی را که در راه پیشرفت و ترقی اقتصادی و اجتماعی است،از بین خواهد برد".
تمامی این رهنمودها و توصیهها حاکی از اهمیت بسیار برجسته نظام آموزشی در پیشرفت و توسعه کشور در بخشهای گوناگون من جمله اقتصادی است.
با این وجود، یکی از چالشهای فعلی نظام آموزشی ما معطوف به این عارضه میشود که متأسفانه فارغالتحصیلان ما در مقاطع گوناگون اعم از دیپلم یا تحصلات عالیه فاقد دانش و مهارت کافی هستند.
نظام آموزشی ما در خدمت رشد و توسعه اقتصادی نیست و این نقصان، آسیبهای بسیاری را به کشور و جامعه تحمیل کرده است.
بدون تردید، دولت و حاکمیت برای اتمام تحصیلات یک دانش آموز یا دانشجو، هزینههای سنگینی را صرف میکند و منطق حکم میکند، این هزینهها چندین برابر بیشتر با سود آوری مضاعف به جامعه باز گردد، اما در مقام عمل شاهد هستیم نه تنها هزینهها انجام شده به تسریع و روند توسعه و شکوفایی کشور منتهی نمیشود بلکه در مواردی به چالشی جدی از حیث اجتماعی و اقتصادی و حتی روحی و روانی برای جامعه و خانواده ها تبدیل میشود.
متاسفانه نگاه خانواده ها و جوانان به تحصیل نیز دچار آسیب و نارسایی است،کم نیستند جوانانی که برای تاخیر سربازی، اقدام به ورود به دانشگاه میکنند، آنچنان که کم نیستند جوانانی که برای دستیابی به فرصت هر چه بیشتر ازدواج، تحصیلات عالیه را گزینه مطلوبی تصور میکنند و در این میان، برخی آن را پرستیژ اجتماعی تلقی میکنند و به تبع با این دیدگاه، آموزش و ارتقای سطح علمی، به توسعه، پیشرفت و شکوفایی اقتصادی منتهی نخواهد شد.
اساسا دلیلی وجود ندارد تا تمامی افراد جامعه به تحصیل در دانشگاه مبادرت ورزند و در یک نظام آموزشی صحیح با نیاز سنجی منطقی، جذب دانشجو بر مبنا و اساس نیاز جامعه محقق خواهد شد و اساسا با آموزش صحیح، نیازهای جامعه با همان اخذ دیپلم نیز تأمین میشود.
مقام معظم رهبری در این خصوص میفرمایند: " یکی از اشکالات آموزش و پرورش ما،بیماری دانشگاه گرایی است، در سطح محیط دانش آموزی ما، دانشگاه گرایی وجود دارد، یعنی اگر کسی بخواهد درس بخواند و به دانشگاه نرسد،کَاَنَه درس نخوانده، این خطا است، این غلط است، لزومی ندارد، ما این قدر در کشور نیازهای فوری فوتی لازم و مبهم داریم که هیچ احتیاجی به تحصیلات دانشگاهی ندارد، احتیاج به مدرک دکتری، ارشد و غیر ذلک ندارد، این که بنده سالهای متمادی، چندین بار تا حالا، روی این هنرستانها و فنی حرفهایها تکیه میکنم، به دلیل این است، این بخشهای مربوطه به فنی حرفهای را باید تقویت کرد، باید افزایش داد، خیلیها هستند که در تحصیلات مربوط به هنرستان کار کردهاند، در فنی حرفهای پیشرفتهاند، یاد گرفتهاند، بلد شدهاند که چه کار کنند، آمدهاند، هم زندگی مادیشان تأمین است و هم از لحاظ روحی شادابند و هم به جامعه خدمت میکنند."
با تأملی بر سخنان حکیمانه مقام معظم رهبری به این واقعیت پی خواهیم برد تا زمانی که در جهت اصلاح نظام آموزشی گام برنداریم همچنان شاهد نارسایی های فعلی خواهیم بود و طبیعتا در چنین شرایطی، در بهرهوری لازم از نیروی انسانی در راستای توسعه اقتصادی و پیشرفتِ هر چه بیشتر موفق نخواهیم بود و البته در نقطه مقابل با اصلاح نواقص، میتوان روند شکوفایی کشور را با سرعت و شتاب هر چه بیشتری همراه ساخت.
ارسال نظر