به گزارش اکونا پرس،

عصر ایران نوشت: «در زمان جنگ ۸ ساله، ایران در عملیات کربلای ۴ شکست سختی خورد. عدم موفقیت ایران در این عملیات به شهادت ۳۹۰۰ نفر و مجروح شدن ۱۱۰۰۰ نفر منجر شد.

بعد از این عملیات موجی از ناامیدی و یاس در میان  همگان شکل گرفت؛ به طوری که هاشمی رفسنجانی که آن زمان عهده‌دار فرماندهی جنگ بود، در جایی از خاطراتش نوشت: «مدتی به تنهایی در کنار ساختمان محل اقامت قدم زدم و فکر کردم. شکست عملیات با آن همه امکانات و تبلیغات که داشتیم، بسیار تلخ است. دشمن از این وضع استفاده زیادی خواهد کرد. اگر بتوانیم جبران کنیم خوب است ولی روحیه‌ها پایین آمده و روحیه دشمن بالا رفته است.»

کسی از شکست ایران خوشحال نبود و همه می‌خواستند کربلای ۴ را جبران کنند. اتفاقی که افتاد و عملیات کربلای ۵ شکل گرفت و ایران به دستاوردهای بزرگی رسید.

حالا اما داستان کمی فرق کرده است. عده‌ای در ایران از تصمیم ترامپ راضی هستند و درست بعد از امضای رییس‌جمهور آمریکا پای خروج  ایالات متحده از برجام، توپخانه خود را روشن کردند. آنها به زبان خود رییس‌جمهور و حامیان دولت را خطاب قرار دادند که «برجام، برجام که می‌گفتید این بود؟» این افراد زودتر از همه مردم جهان برجام را پایان یافته دانستند و در تلاش هستند تا از آن برای خود پوستینی بسازند.

مردم، مسئولان، سیاسی‌ها در سال ۶۵ از شکست ایران در عملیات کربلای ۴ خوشحال نشدند اما امروز برخی در ایران از به شماره افتادن نفس‌های برجام خوشحال هستند. آنها می‌خواهند روحانی نباشد. آنها می‌خواهند ظریف نباشد. آنها درست مانند ترامپ می‌خواستند برجام نباشد. حالا خوشحال هستند که رییس‌جمهور آمریکا در زمین آنها بازی کرده است. برای آنها منافع ملی چندان ارزشی ندارد. برای این جماعت یک اصل مهم‌تر از هر چیز دیگری است: «دیگی که برای من نجوشد، می‌خواهم ...»

الان همه جهان به جز اسرائیل و عربستان و احتمالا چند کشور عربی پشت ایران ایستاده‌اند و از برجام حمایت می‌کنند اما در داخل عده‌ای برای برجام مجلس ختم گرفته‌اند و البته در این مجلس «کل» هم می‌کشند.

درست در همین هنگام که همه به فکر آینده برجام و راه حلی برای تداوم آن هستند، جریانی در ایران طرح عدم کفایت سیاسی رییس‌جمهور را مطرح می‌کند. تیتر امروز برخی رسانه‌ها را ببیند تا متوجه عمق این معنا شوید.

الان روحانی و همه کسانی که باید در مورد برجام و راه‌های مقابله با رفتار ترامپ تصمیم بگیرند، باید نیم‌نگاهی هم به این آقایان داشته باشند؛ آقایانی که می‌خواهند به هر روش ممکن مردم را از آینده ناامید کنند.

در پایان بازهم به این نکته باید اشاره کرد که منافع ملی مهم‌تر از هر مسئله دیگر است. زمانی مردم برای حفظ منافع ملی خود از همه چیز می‌گذشتند حتی جان فرزندان خود. سعی کنیم حداقل یاری نمی‌کنیم، کارشکنی هم نکنیم.»