استعفای رسول خادم از ریاست فدراسیون کشتی
رسول خادم از ریاست فدراسیون کشتی استعفا داد.
پس از بحث و جدلهای زیاد پیرامون احتمال محرومیت کشتی ایران در صورت حضور نیافتن کشتیگیران ایران مقابل رقبای اسرائیلی و فشارهایی که از این بابت به فدراسیون کشتی و شخص رسول خادم وارد شد، وی استعفای خود را از ریاست فدراسیون کشتی اعلام کرد.
در متن منتشر شده منتسب به خادم در سایت فدراسیون کشتی آمده است:
متن نامه رسول خادم در این زمینه به شرح زیر است:
....زمان "رفتن" فرا رسیده.......گفتنش هم برای من آسان نیست، اما باید پذیرفت
...
در انتخابات فدراسیون کشتی برای بار دوم شرکت کردم تا بتوانم یک دوره دیگر برای کشتی کشورم کار کنم....
اما گویا نمی شود.....
من برای "کشتی" آمده ام، نمی خواهم برای ماندگاری "خودم" کار کنم.....
اگر می خواستم برای "خودم " کار کنم، هیچگاه به "کشتی " برنمی گشتم...
اشتباه برداشت نشود، این کلام من از سر "تقوا" و "فروتنی " نیست....بنده سالهاست که در مصاف با ناسازگاری های روزگار،
اهل "وادادن" و قهر و آشتی نیستم...
اما افکار " قناس" من دارد برای کشتی پرهزینه می شود...
حتما ناتوان تر از آن هستم که "باری" از دوش کشتی بردارم، ولی نمی توانم به کشتی "دروغ" بگویم....
دروغ بگویم تا "بمانم"....
کشتی به اندازه کافی "تنها" و "مظلوم" هست....
چه باید کرد، گاهی بهترین شیوه "ایستادن"، "نایستادن" است.....
گذر زمان بسیاری از سوال ها را پاسخ خواهد داد...
از همه مردم عزیز و علاقمند به ورزش ملی کشور، کشتی، که در مدت مسئولیت اینجانب در فدراسیون کشتی ایران، ناتوانی های این حقیر را تحمل کردند و با عشق و ایمان به این رشته ورزشی کهن و باستانی، سازمان مدیریت کشتی کشور را حمایت کردند ، سپاسگزارم.
از همه پیشکسوتان بزرگ کشتی، روسای محترم هیات کشتی استانها و شهرستانها، جامعه مربیان و داوران کشتی کشور، قهرمانان ملی کشورمان در تمامی رده های سنی، بانوان کشتی گیر و مربی و داور، همه مدیران و کارکنان سازمان مدیریت کشتی کشور، از صدا و سیما، جامعه رسانه ای کشتی و همه منتقدان عزیزی که دلسوز عزت کشتی ایران هستند، سپاسگزارم.
از اعضاء محترم مجمع عمومی فدراسیون کشتی، برای این رفتن زودهنگام، پوزش می خواهم.....
چاره ای نیست.....
آرزو داشته و دارم، کشتی بعنوان ورزش ملی کشور، قهرمانان المپیک و جهانی داشته باشد، که مردم بیش از مدال آنها، به شخصیت شان احترام بگذارند .........
آرزو داشته و دارم، کشتی نه بعنوان یک رشته ورزشی، بلکه بعنوان یک فرهنگ در تاریخ مناسبات اجتماعی در ایران، همواره در کنار مردم بماند و وسوسه های مادی، قهرمانان ملی آنها را از دردواره های جامعه جدا نکند....،
و آخر اینکه، کشتی این ورزش درد، رنج و زجر ........بخشی از وجود من است و بخشی از قلب من....
ارسال نظر